گزارش جامجم درباره «ژن خوک» تازهترین فیلم سعید سهیلی
بلاتکلیف میان کمدی و ملودرام
به طور طبیعی انتخاب بعضی افراد جامعه برای گذراندن اوقات فراغتشان رفتن به سینما و فیلم دیدن است، اما این كه چه فیلمی را انتخاب كنند سوالی است كه در ذهن هر كسی كه قصد رفتن به سینما را دارد به وجود میآید. سعید سهیلی در جدیدترین اثر سینمایی خود، این روزها با فیلم سینمایی «ژن خوك» بر پرده سینماها حضور دارد؛ اثری در ژانر اجتماعی-كمدی كه در سینمای ایران مخاطبان خاص خود را دارد.
حدودا دو سال پیش بود كه حمیدرضا عارف، پسر محمدرضا عارف در برنامه اینترنتی «خیلی محرمانه» در توضیح موفقیتهای اقتصادی خود در حوزههای مختلف علم، اقتصاد، ورزش و فرهنگ گفت: «بالاخره این خون میآید و میرسد، همینطور كسی نمیتواند ادعا كند اصل و نسب دارد. افتخار میكنم این تواناییها از دوتا ژن خوب آمده». حرفهای حمیدرضا عارف با توجه به سابقه علمی پدر و مادر او درست بود، اما یك سال بعد وقتی همین بخش از صحبتهایش به شكل كلیپ در فضای مجازی منتشر شد، واكنش منفی زیادی در افكار عمومی برانگیخت. طوری كه اصطلاح «ژن خوب» معادلی برای اصطلاح «آقازادگی» شد. و از آن روز بود كه شد ورد زبان مردم.
خواه ناخواه ژن خوك هم ما را به یاد ژن خوب میاندازد و سعید سهیلی این بار هم با دستمایه قرار دادن سوژهای مربوط به آقازادهها، حرفها و اعتراضاتش را نسبت به وضعیت كنونی جامعه بیان میكند.
داستان فیلم از دو زندانی به نامهای عماد گربه (سینا مهرداد) و آقا رضا (هادی حجازیفر) شروع میشود. آقا رضا از طرف روزبه (بهرنگ علوی) -یكی از آقازادهها- در مقابل گرفتن مبلغی كلان مامور میشود تا عماد را از زندان فراری دهد. روزبه میخواهد سر عماد را كه حاصل ازدواج صیغهای پدرش است زیر آب كند تا ارث پدر به او نرسد و باقی ماجراها.
ژن خوك از جمله آثاری بود كه در جشنواره فجر گذشته از طرف هیات انتخاب برای شركت در جشنواره انتخاب نشد و ابراهیم داروغهزاده، دبیر سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در نشست اعلام اسامی فیلمهای پذیرفته شده، صراحتا و رسما اعلام كرد این فیلم از طرف هیات انتخاب رد شده است. سهیلی هم از این ماجرا خیلی ناراحت نشد و فیلمش را برای اكران نوروز 98 آماده كرد، غافل از آنكه در اكران عمومی هم بنا بر دلایل مختلف نمیتواند نظر مخاطبان را چندان به خود جلب كند.
حالا باید دید سعید سهیلی كه سال ۹۸ را با اثری ناكام در گیشه شروع كرده در ادامه چه خواهد كرد.
جامجم در گزارش پیش رو این فیلم را از منظر یك منتقد سینما بررسی میكند.
صرفا جهت سرگرمی
افشین علیار، منتقد سینما ژن خوك را فاقد ژانری مستقل دانست. او در گفتوگو با جامجم توضیح داد: مهمترین نكته ژن خوك كه باعث ضعف آن شده قرار نگرفتن در یك ژانر مستقل است، تم فیلم با دو اثر قبلی سهیلی تفاوتی ندارد و دوباره سهیلی تلاش كرده تا با قصهای ضعیف، حرفهای سیاسی یا اجتماعی بزند كه نافرجام مانده. زوج اصلی فیلم كه قرار است قصه با آنها شكل بگیرد به صورت قطرهچكانی معرفی میشوند و اساسا هدف آنها از رهایی از زندان مساله دندانگیری نیست. فیلمساز از خیلی نكات گذشته تا بتواند شعارهای سیاسی - اجتماعیاش را در دهان عماد و رضا بگذارد.
او افزود: اساسا ژن خوك تعلیق ژانری دارد، فیلم میان كمدی و ملودرام بلاتكلیف مانده است. سهیلی سعی داشته با بهرهگیری از نشانههای كمدی یك فیلم اجتماعی چالشبرانگیز با محوریت آقازادگی بسازد، اما این محوریت موضوعی بهدرستی شكل نگرفته و مخاطب نمیتواند با فیلم همراه شود، در بعضی از سكانسها طنز خفیفی احساس میشود اما ظرفیت لازم را برای پیشبرد یك فیلم ندارد و این موقعیتها آن حرف مهمی كه فیلمساز به دنبالش بوده را پنهان كرده. سهیلی در ژن خوك به موضوع روز جامعه پرداخته اما سمت و سوی فیلمِ او بهشدت سطحی است و نتوانسته هدف مشخصی را به فیلم اضافه كند. حتی عماد و رضا یك تیپ تكراری هستند، دیالوگهای سیاسی گفتن برای آنها خیلی بزرگ است و اساسا نمیتوانیم درد این دو را بفهمیم، آنها هرگز به یك شخصیت مستقل تبدیل نمیشوند چرا كه سهیلی بیش از حد درگیر شعار فیلم بوده كه نتوانسته شخصیتپردازی كند.
علیار خاطرنشان کرد: آن چیزی كه روی پرده میبینیم تصاویری بههم پیوسته است كه دو تیپ دارد و یك قصه لاغر و كم جان. اگر چه ژن خوك یك اثر سخیف و مبتذل به حساب نمیآید اما قطعا یك فیلم كاملا بیهدف است كه در بیان مسائل اجتماعی هم لكنت دارد، كاملا مشخص است كه سهیلی برای ساخت ژن خوك هدف داشته اما این اهداف غلو شده و البته فارغ از منطق روایی شكل گرفته است. ازدواج ماهرخ با آن موادفروش، مریضی خواهر رضا، صیغه شدن مادر رضا در جوانی كه مجهول میماند، آقازاده بودن روزبه، برادر بودن رضا یا عماد با روزبه، عماد چه راحت سر سفره عقد با ماهرخ مینشیند، روزبه با این همه بادیگارد چه آسان در طعمه عماد و رضا قرار میگیرد. اینها به یك قصه منسجم تبدیل نمیشوند و تنها آیتمهای بههم پیوستهاند كه هیچ منطقی هم ندارند. اگر چند سكانس هم از فیلم حذف شود هیچ اتفاقی برای فیلم رخ نمیدهد، این موقعیتها بیشتر از آن كه سینما باشند شوخیاند، به همین دلیل ژن خوك در حد یك ایده باقی مانده و نتوانسته با شكلی هدفمند در راستای انتظار مخاطب یك اثر نسبتا استاندارد سینمایی باشد. این فیلم صرفا یك اثر سرگرمكننده محسوب میشود كه بهسرعت هم از ذهن مخاطب فراموش میشود.
خواه ناخواه ژن خوك هم ما را به یاد ژن خوب میاندازد و سعید سهیلی این بار هم با دستمایه قرار دادن سوژهای مربوط به آقازادهها، حرفها و اعتراضاتش را نسبت به وضعیت كنونی جامعه بیان میكند.
داستان فیلم از دو زندانی به نامهای عماد گربه (سینا مهرداد) و آقا رضا (هادی حجازیفر) شروع میشود. آقا رضا از طرف روزبه (بهرنگ علوی) -یكی از آقازادهها- در مقابل گرفتن مبلغی كلان مامور میشود تا عماد را از زندان فراری دهد. روزبه میخواهد سر عماد را كه حاصل ازدواج صیغهای پدرش است زیر آب كند تا ارث پدر به او نرسد و باقی ماجراها.
ژن خوك از جمله آثاری بود كه در جشنواره فجر گذشته از طرف هیات انتخاب برای شركت در جشنواره انتخاب نشد و ابراهیم داروغهزاده، دبیر سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر در نشست اعلام اسامی فیلمهای پذیرفته شده، صراحتا و رسما اعلام كرد این فیلم از طرف هیات انتخاب رد شده است. سهیلی هم از این ماجرا خیلی ناراحت نشد و فیلمش را برای اكران نوروز 98 آماده كرد، غافل از آنكه در اكران عمومی هم بنا بر دلایل مختلف نمیتواند نظر مخاطبان را چندان به خود جلب كند.
حالا باید دید سعید سهیلی كه سال ۹۸ را با اثری ناكام در گیشه شروع كرده در ادامه چه خواهد كرد.
جامجم در گزارش پیش رو این فیلم را از منظر یك منتقد سینما بررسی میكند.
صرفا جهت سرگرمی
افشین علیار، منتقد سینما ژن خوك را فاقد ژانری مستقل دانست. او در گفتوگو با جامجم توضیح داد: مهمترین نكته ژن خوك كه باعث ضعف آن شده قرار نگرفتن در یك ژانر مستقل است، تم فیلم با دو اثر قبلی سهیلی تفاوتی ندارد و دوباره سهیلی تلاش كرده تا با قصهای ضعیف، حرفهای سیاسی یا اجتماعی بزند كه نافرجام مانده. زوج اصلی فیلم كه قرار است قصه با آنها شكل بگیرد به صورت قطرهچكانی معرفی میشوند و اساسا هدف آنها از رهایی از زندان مساله دندانگیری نیست. فیلمساز از خیلی نكات گذشته تا بتواند شعارهای سیاسی - اجتماعیاش را در دهان عماد و رضا بگذارد.
او افزود: اساسا ژن خوك تعلیق ژانری دارد، فیلم میان كمدی و ملودرام بلاتكلیف مانده است. سهیلی سعی داشته با بهرهگیری از نشانههای كمدی یك فیلم اجتماعی چالشبرانگیز با محوریت آقازادگی بسازد، اما این محوریت موضوعی بهدرستی شكل نگرفته و مخاطب نمیتواند با فیلم همراه شود، در بعضی از سكانسها طنز خفیفی احساس میشود اما ظرفیت لازم را برای پیشبرد یك فیلم ندارد و این موقعیتها آن حرف مهمی كه فیلمساز به دنبالش بوده را پنهان كرده. سهیلی در ژن خوك به موضوع روز جامعه پرداخته اما سمت و سوی فیلمِ او بهشدت سطحی است و نتوانسته هدف مشخصی را به فیلم اضافه كند. حتی عماد و رضا یك تیپ تكراری هستند، دیالوگهای سیاسی گفتن برای آنها خیلی بزرگ است و اساسا نمیتوانیم درد این دو را بفهمیم، آنها هرگز به یك شخصیت مستقل تبدیل نمیشوند چرا كه سهیلی بیش از حد درگیر شعار فیلم بوده كه نتوانسته شخصیتپردازی كند.
علیار خاطرنشان کرد: آن چیزی كه روی پرده میبینیم تصاویری بههم پیوسته است كه دو تیپ دارد و یك قصه لاغر و كم جان. اگر چه ژن خوك یك اثر سخیف و مبتذل به حساب نمیآید اما قطعا یك فیلم كاملا بیهدف است كه در بیان مسائل اجتماعی هم لكنت دارد، كاملا مشخص است كه سهیلی برای ساخت ژن خوك هدف داشته اما این اهداف غلو شده و البته فارغ از منطق روایی شكل گرفته است. ازدواج ماهرخ با آن موادفروش، مریضی خواهر رضا، صیغه شدن مادر رضا در جوانی كه مجهول میماند، آقازاده بودن روزبه، برادر بودن رضا یا عماد با روزبه، عماد چه راحت سر سفره عقد با ماهرخ مینشیند، روزبه با این همه بادیگارد چه آسان در طعمه عماد و رضا قرار میگیرد. اینها به یك قصه منسجم تبدیل نمیشوند و تنها آیتمهای بههم پیوستهاند كه هیچ منطقی هم ندارند. اگر چند سكانس هم از فیلم حذف شود هیچ اتفاقی برای فیلم رخ نمیدهد، این موقعیتها بیشتر از آن كه سینما باشند شوخیاند، به همین دلیل ژن خوك در حد یك ایده باقی مانده و نتوانسته با شكلی هدفمند در راستای انتظار مخاطب یك اثر نسبتا استاندارد سینمایی باشد. این فیلم صرفا یك اثر سرگرمكننده محسوب میشود كه بهسرعت هم از ذهن مخاطب فراموش میشود.