خاموشی صدای ابریشمی

همکاران و دوستان پرویز بهرام از سال ها رفاقت با او می گویند

خاموشی صدای ابریشمی

بی‌نظیری كه دیگر تكرار نمی‌شود
اكبر منانی، مدیر دوبلاژ: آقای بهرام یكی از قدرهای دوبله ما بود. من در زمان جوانی كه وارد این حرفه شدم، افتخار شاگردی او را داشتم. یكی از اسطوره‌های ما بود. به ویژه این كه نقش دراماتیك اتللوی او بی‌نظیر بود. او از هنرمندان قدیمی بود كه هم در دوبله كارش حرفه‌ای بود و هم در تئاتر. آقای بهرام تحصیلكرده بود و صدای خیلی خاصی داشت كه شاید كمتر نظیری را بتوان برای این صدا پیدا كرد. اگر هم باشد، كسانی هستند كه تقلید صدای او را كردند. او بی‌نظیری بود كه دیگر تكرار نمی‌شود، زیرا صدای خاص او اسطوره بود. اما یك خواهشی از شما به عنوان یكی از رسانه‌های ایران دارم و این كه نگذارید بعد از فوت یك هنرمند بی نظیر گزارش تهیه كنید. تا زمانی كه زنده هستند یادشان كنید.  بهرام مدت‌ها در بستر بیماری بود. چقدر خوب است كه در زمان حیات یاد هنرمندان قدیمی و طراز اول كنیم. چون اینها اسطوره‌های بی‌نظیر فراموش نشدنی هستند. بازیگران هنرمندان بی‌نظیر هستند و قبل از هر نقش مدت‌ها تمرین می‌كنند، اما دوبلور خیلی بیشتر از بقیه هنرمندتر هستند، چون در طول روز ممكن است به جای دو یا سه نقش صحبت كنند و این كار راحتی نیست.  دوبلورها شاهكار هنر هستند و به نظرم بالاترین هنر، دوبله است. پس نگذاریم وقتی فوت شدند یادشان كنیم. همه عمر دوبلورها در اتاق‌های خاموش و استودیوهایی تاریك به سر می‌رسد، استودیوهایی كه تاریك است و با هوای كم. درد دل زیاد است و مثنوی 70 من می‌شود.


بهرام دیگر تكرار نخواهد شد
تورج نصر، دوبلور: سال‌ها افتخار همكاری با این استاد بزرگ را داشتم. استادی كه نمونه آن دیگر نخواهد آمد. او بسیار خوش‌صدا و به معنای واقعی كلمه استاد بود. وقتی كنار او می‌نشستیم و گویندگی می‌كردیم برایمان افتخار بزرگی بود و از صدای زیبا و گویش او لذت می‌بردیم. آقای بهرام بهترین «شكسپیرین» ایران بود و نقش «اتللو» را هم در زمان‌های گذشته ایفا كرده بود.
 آقای بهرام مردی بسیار باسواد، باوقار و مهربان بود. در تمام این مدتی كه با ایشان همكار بودم، هیچ كدورتی از او ندیدم. هیچ‌گاه ندیدم به كسی توهین كند یا حرفناشایستی بزند. وجود او برای همه ما افتخارآفرین بود.
صدای بسیاری دیگر از همكارانمان كه فوت شدند، دیگر تكرار نشد؛ در حالی كه متأسفانه دست‌اندركاران به این موضوع توجهی نمی‌كنند. گویندگان زیادی وارد كار دوبله شده‌اند، اما هنوز صدای ماندگاری برای آینده نداریم.
 ما به دوبله نیاز داریم و دوبله ایران هم باید بعد از ما باقی بماند و نه این‌كه تمام بشود؛ اما متأسفانه تمام می‌شود. تعداد زیادی از نسل جدید كه وارد حرفه دوبله شده‌اند خوب هستند، اما ماندگار نخواهند شد. به خاطر این‌كه دیگر فیلم خوب نیست و كار خوب هم به آن صورت انجام نمی‌شود. همچنین با این‌كه فناوری به كار دوبله سرعت داده، اما دوبله ایران دیگر حال و هوای گذشته را ندارد.


شاگردی او را كردم
جواد پزشكیان، دوبلور: خیلی مرد نازنینی بود. واقعا حیف شد. باید بگویم پرویز بهرام مرد باسوادی بود. راستش باور رفتنش سخت است. او نه‌تنها خوش‌صدا بود، بلكه در كار بسیار منظم بود. امكان نداشت شما با او كار كنید و شاهد نظم پرویز در كار نباشید. همیشه مراقب بود كارش را درست و به موقع انجام بدهد.
ما همكار بسیار عزیزی را از دست دادیم. من شاگردی او را كردم و همیشه یك استاد كامل بود. روحش شاد. گرچه با هم بیرون نرفتیم و خاطره‌ای از بیرون نداریم، اما همه زندگی ما و خاطراتمان در استودیوهای دوبله خلاصه می‌شود. استودیوهای دوبلاژ مملو از خاطرات زیباست.
آقای بهرام علاوه بر این‌كه دوبلور بود، وكیل پایه یک دادگستری هم بود و همزمان با دوبله به كار وكالت مشغول بود. در كار وكالت هم نمره یك بود و هرگز خوبی‌های این مرد بزرگ فراموش نمی‌شود.


خلق خاطره‌ای فانتزی با اورسن ولز در لاله‌زار!
امیر عطرچی، دوبلور: همه از ویژگی‌های كاری استاد بهرام می‌گویند، اما من می‌خواهم از خصوصیات رفتاری او بگویم. یكی از حسن‌های ایشان این بود كه هرگز او را بدون روزنامه نمی‌دیدید. همیشه روزنامه دستش بود و سر كار می‌آمد. اعتقاد داشت باید هر روز هزینه‌ای برای خرید روزنامه بدهد. ضمن این‌كه همه صفحات روزنامه را می‌خواند. امكان نداشت فقط یك مطلب از روزنامه را بخواند، بلكه خیلی دقیق همه صفحات روزنامه را ورق می‌زد و می‌خواند. سوادش به‌روز بود.
 یكی دیگر از ویژگی‌های جالب استاد بهرام این بود كه از هر موضوعی خیلی خوب قصه می‌ساخت و خیلی شیرین درباره اش می‌گفت. در واقع هر حرفی را كه نمی‌توانست رك بگوید، آن را به قصه تبدیل می‌كرد. به‌شدت اهل كار گروهی بود و به ایران عشق می‌ورزید. استاد بهرام، ستاره تئاتر ایران بود و یكی از بهترین اتللوهای ایران را استاد بازی كرده است، اما هرگز در گذشته نمانده بود و هر زمان حرف می‌زد به روز می‌گفت. كاری به گذشته نداشت.
او خاطره‌ای فانتزی با اورسن ولز در لاله زار برایمان تعریف كرده بود. می‌گفت یك روز كه از كنار لاله زار رد می‌شد، اورسن ولز از پشت صدایش زد و گفت: پرویز من پول تئاتر ندارم، آمده ام ایران از تو پول بگیرم تا نمایشنامه‌ام را روی صحنه ببرم! یادش بخیر او این خاطره فانتزی را كه ساخته خودش بود به حدی با نمك تعریف می‌كرد كه ما از خنده ریسه می‌رفتیم.


در سلام كردن پیشی می‌گرفت
شوكت حجت، مدیر دوبلاژ: آقای بهرام، بزرگ‌تر و پیشكسوت ما بودند. یكی از حسن‌های او، صدای تاثیرگذارش بود. به حدی صدای زیبایی داشتند كه ناخودآگاه همه جذب می‌شدند.
صدای خاص استاد روی هر شخصیتی قرار نمی‌گرفت. واقعا صدایش بی‌نظیر بود.
استاد بهرام نه‌تنها در كارش حرفه‌ای و فوق‌العاده بود، بلكه یكی از توانمندی‌هایش، تواضع بیش از اندازه اش بود. امكان نداشت در راهروهای جام‌جم قدم بگذارد و در سلام كردن پیشی نگیرد. اهل غرور و كبر نبود. البته این اواخر بسیار بیمار بود و واقعا اذیت می‌شد.
او تا پارسال هم گاهی به محل كار سر می‌زد و برای كار ابراز دلتنگی می‌كرد. این علاقه نشان می‌داد هنرمندان قدیمی تا چه میزان با شغل‌شان زندگی می‌كردند.
 به یاد دارم دو سال پیش در یكی از استودیوهای بیرون برای كاری استاد، اشعار مولانا را چقدر بی‌نظیر خواند.
 وقتی كنارش بودم و او اشعار مولانا را می‌خواند، بی‌اغراق بگویم موی بدنم سیخ می‌شد. با این‌كه بارها صدای استاد را شنیده بودم، اما هر بار باز هم برایم تازگی داشت و تاثیرگذار بود.
چقدر افسوس خوردم كه چرا صدای او را موقع خواندن اشعار مولانا ضبط نكردم. او اسطوره‌ای بود كه جای خالی‌اش هرگز پر نمی‌شود.



صدای تاریخی اساطیری داشت
ابوالقاسم محمد طاهر، دوبلور: بهرام واقعا شهره عام و خاص بود. نیازی به معرفی ندارد. به لحاظ شخصیتی وارسته، مهربان و فروتن بود. درباره مسائل دركش خیلی خوب بود. با همكاران همیشه صمیمانه حرف می‌زد و روحیه شاد و بذله‌گو داشت. امكان نداشت شما با بهرام هم صحبت شوید و نخندید، چون دلش می‌خواست همیشه لبخند را به همه هدیه كند. آرزوی بهرام برای دوبله این بود كه رشد فكری كار دوبله بالا برود. واقعیت امر این بود كه احساس خوبی نسبت به زندگی داشت. عاشق زندگی بود. امثال بهرام، محمد نوری خواننده یادگاران نسلی از جامعه ایران هستند كه هرگز تكرار نخواهند شد. آنها جامعه‌گرا بودند و نسبت به مردم متعهد.   از تئاتر بگویم كه واقعا بهرام می‌درخشید. مگر می‌شود اتللویی كه او بازی كرده بود را فراموش كنیم. مگر می‌شود صدای او را در مستند جاده ابریشم از خاطر ببریم. من به همه می‌گفتم كه صدای بهرام شبیه تاریخ بود. وقتی درباره ایران و گذشته حرف می‌زد، انگار شنونده صدای تاریخی اساطیری بودیم. انسان فوق‌العاده‌ای بود بهرام. یادش بخیر. وقتی قرار بود نقشی را گویندگی كند، همه انرژی‌اش را در كار می‌گذاشت. او مدافع حقوق بشر بود. كافی بود بهرام وارد جمعی شود، آن وقت بود كه صدای همهمه خنده‌ها بلند می‌شد، از بس كه با همه شوخی می‌كرد. روحش شاد و جایش سبز.


دانش وكالتش را در اختیار
 بی‌بضاعت‌ها می‌گذاشت

داوود نماینده، مدیر دوبلاژ: پرویز بهرام از پایه‌گذاران دوبله در ایران و از اولی‌های این دنیا بود. همیشه از اولین‌ها بود. به‌ویژه در رمان‌های بزرگ دنیا كه زیباترین گفتار را ارائه می‌داد. او اتللوی شكسپیر را در ایران جلوه داد و به مردم ایران بیش از پیش معرفی كرد.
پرویز بهرام گفتنی نبود. خواستنی و شنیدنی بود برایش گفتن كم است. او سهم بزرگی در تاریخ دوبله ایران دارد. او در كنار گویندگی كار وكالت هم انجام می‌داد و دانش وكالت را در اختیار آدم‌های بی‌بضاعت می‌گذاشت. از آغاز ورودم به دوبله به او و بهرام زند نزدیك بودم.
او همیشه بی‌ادعا بود و منش انسانی‌اش بالا بود و باتواضع و فروتن بود. او وكیل خاطرات خوش شنیداری ما بود.
 صدای او مثل غروب خورشید در دریای آبی بود، پر از جلوه‌های عشق. صدای بهرام از جنس چهار فصل بود؛ بهار، تابستان، پاییز و زمستان. در همه نقش‌ها موفق بود. افتخار می‌كنم از او یاد می‌گرفتم. به محض شنیدن خبر فوتش دلم منفجر و چشمانم پر از دریا شد از رفتن پرویز بهرام. بهرام را باید در خاطرات حفظ كنیم.