آقای وزیر ارشاد، لطفا این صفحه را بخوانید

آقای وزیر ارشاد، لطفا این صفحه را بخوانید


 بعد از كلی تعطیلی، در یك روز تعطیل آمدیم روزنامه و سرحال و قبراق كارمان را شروع كردیم. كلی دلمان برای این جادوی كاغذی و روی صفحه ریختن كلمه‌ها تنگ شده بود و خلاصه روز خوبی را گذراندیم. سعی كردیم سوژه‌های جذابی را انتخاب كنیم و برایتان یك چهار صفحه فرهنگی خواندنی را تدارك ببینیم. برویم و ببینیم دیروز چه كرده‌ایم و شما قرار است امروز چه بخوانید.
 در همین صفحه دوستان گروه فرهنگی نكته‌سنجانه رفته‌اند سراغ بخشی از صحبت‌های سیدعباس صالحی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و برخی حرف‌های او را با آنچه در فضای واقعی جامعه رخ می‌دهد، مقایسه كرده‌اند. توضیح بیشتری ندهیم و موضوع را موكول كنیم به این كه خودتان بخوانید و ببینید اوضاع از چه قرار است.
 در صفحه 10 رفته‌ایم سراغ كاغذ بالكی، همین كاغذهای سبكی كه برخی ناشران هم مدتی است برای چاپ كتاب رفته‌اند سراغشان و اهالی كتاب هم اغلب دوستشان دارند. همین كه یك كتاب قطور را می‌گذاریم توی كیفمان و می‌بینیم هم وزن پر كاه است و می‌توانیم بدون تحمل وزن سنگین با خودمان این‌سو و آن‌سو ببریمشان، كلی دلچسب است. در این گزارش می‌توانید بخوانید و ببینید ماجرای این كاغذها چیست، كدام كشورها تولیدكننده آن هستند و چه ناشرانی در ایران سراغش رفته‌اند. خلاصه این شما و این كاغذ بالكی، می‌توانید حسابی با هم آشنا شوید.
 در صفحه 11 گروه سینما رفته سراغ موضوع مهم اكران‌های سینمایی و حاشیه‌هایشان. او با پگاه ارضی كارگردان فیلم سینمایی «نبات» حرف زده و معضلات این فیلم را در اكران بررسی كرده است. او همچنین با
یك منتقد هم حرف زده كه مخاطب بتواند به این ارزیابی برسد كه اولین ساخته سینمایی ارضی به عنوان
یك كارگردان جوان چه كیفیتی داشته و به چه سرنوشتی دچار شده است.
 در صفحه 12 هم زینب مرتضایی‌فرد، همان همكار ادبیات خوانده‌مان كه عشق افغانستان هم دارد رفته سراغ عكس‌های محمدموسی اكبری عكاس افغانستانی از این كشور و ضمن بررسی برخی عكس‌ها جذابیت‌های فرهنگ و جامعه افغانستان را بررسی كرده است.