آرنولد شوارتزنگر و سیلوستر استالونه میخواهند نقشهای متفاوتی را در سینما تجربه کنند
سر پیری و معرکهگیری
آرنولد شوارتزنگر و سیلوستر استالونه دوباره برمیگردند و این بار با ماجراجوییهای تازه. این بار قرار است نوع ماجراجوییهای اكشن این دو قهرمان موفق اكشن دهه 80 میلادی، متفاوت و غیرمتعارفتر باشد. فیلمهای جدید دو بازیگر عضلانی ژانر اشكن، شباهتی به كارهای گذشتهشان نخواهد داشت. این نكتهای است كه هر دوی آنها بر آن تاكید دارند. اما باید منتظر ماند و دید كه فیلمهای جدید آرنولد و استالونه چقدر متفاوت از كارهای گذشتهشان است و آیا اصلا میتوان تفاوتی بین آنها و كارهای گذشته قائل شد یا نه. منتقدانی كه كارهای این دو بازیگر را دنبال میكنند، نسبت به میزان توجه و استقبال تماشاگران از فیلمهای تازه آنها پرسشهایی را مطرح میكنند. آیا آنها از این فیلمها استقبالی خواهند كرد؟ آیا تماشاگران با نوع برخورد و واكنششان به فیلمهای جدید آرنولد و استالونه، انتظار این دو را برآورده خواهند كرد؟ كسی نمیداند و تحلیلگران سینمایی هم در این رابطه، از قبل چیزی را تضمین نمیكنند. اما حاصل كار هر چه كه باشد، رسانههای گروهی بسیار زیاد از پروژههای جدید دو قهرمان اكشن سابق سینما حرف میزنند.
آرنولد در رابطه با فیلم تازهاش چنین میگوید: «من و استن بارها و بارها درباره طرحهای مختلف و متفاوت حرف زدیم. به دنبال آن بودیم كه یك كار مشترك را برای شروع همكاری پیدا كنیم. طرحهای زیادی را اتود زدیم و درباره چیزهای مختلفی بحث كردیم. به دنبال چیزی بودیم كه متفاوت از داستانهای ابرقهرمانانه معمول باشد. بسیار خوشحالم كه بالاخره این داستان را پیدا كردیم و راهی برای زنده كردنش یافتیم. از دیدن روحیه خلاق استن شگفتزده شده بودم. خیلی حیف است كه ابرقهرمان مهدكودك زمانی وارد مرحله تولید میشود، كه خود او در میان ما نیست.»
آرنولد در قالب آرنولد
همكاری آرنولد با یك پروژه پویانمایی، همان چیزی است كه توجهات را به خود جلب كرده و باعث پرسشهای زیادی میشود. اما قرار نیست داستان فیلم از دید كسی پنهان بماند. آرنولد در این داستان، صدایش را به شخصیتی قرض خواهد داد كه اتفاقا هم نام خودش است: آرنولد! اما نام فامیل او آرمسترانگ است. آرنولد آرمسترانگ قبل از این یك ابرقهرمان با نام مستعار كاپیتان كارج بوده است. او حالا بازنشسته شده و یك باشگاه بدنسازی را اداره میكند. با گذشت زمان، او قدرت ابرقهرمانانهاش را هم تا حد زیادی از دست داده است.
اما زمانی كه یك انفجار مشكوك باعث تبدیل شدن گروهی از بچههای پنج، شش ساله به موجوداتی شبیه مردان ایكس میشود، وقت آن میرسد كه آرنولد آرمسترانگ هویت قبلیاش را اختیار كرده و به تعلیم این ابرقهرمانان كوچک بپردازد. برای گرمتر كردن داستان فیلم، سر و كله دكتر سوپریر، دشمن قدیمی و دیرینه آرمسترانگ هم پیدا میشود. به گفته آرنولد: «وظیفه كاپیتان كارج این است كه همه چیز را به بچهها آموزش بدهد كه بتوانند با شخصیت شرور ماجرا مبارزه كرده و بر او پیروز شوند. این بچهها باید یاد بگیرند با وجود تواناییهایی كه دارند، مثل مردم عادی به زندگیشان در جامعه ادامه دهند.»
حالا نوبت «كبرا» است
اما وضعیت سیلوستر استالونه كمی متفاوت از آرنولد است. او نه در دنیای فانتزی و تخیلی ابرقهرمانان كه در آمریكای تحت نظارت ترامپ، باید داستان فیلمش را جلو ببرد. او كه ظاهرا نمیخواهد از راكی، رامبو و كبرا دست بردارد، این بار شخصیت كبرای فیلم موفق سال 1986 خود را وارد یك سری ماجراجویی تازه میكند. «كبرا»ی جدید به صورت یك مجموعه اینترنتی تولید میشود. استالونه فیلمنامه مجموعه را خودش براساس داستان رمان پائولا گاسلینگ نوشته است. در نسخه سینمایی، او در قالب شخصیت ماریون كوبرتی ظاهر شد. ماریون مامور پلیسی بود كه برای مقابله با جرم و جنایت، از روشها و شیوههای سخت استفاده میكرد. او باور داشت برای مبارزه با جنایتكاران، باید به شیوه خود آنها عمل كرد. در داستان نسخه تلویزیونی، ماریون تلاش میكند از جان تنها شاهد یك جنایت وحشتناك محافظت كند.
راكی علیه قوانین ضد مهاجرتی
در كنار این مجموعه، استالونه قسمت تازهای از «راكی» را هم جلوی دوربین میبرد. این بار شخصیت اصلی ماجرا جوانی مهاجر است كه به دلیل سیاستهای ضد مهاجرتی ترامپ، از آمریكا اخراج میشود! اما این بوكسور مهاجر دوباره به آمریكا برمیگردد و در نبردی سخت، موفق به شكست دادن حریف آمریكایی خود میشود و با این كار، دل تمام مهاجران را خنك میكند! مقابله سینمایی استالونه با ترامپ در حالی است كه راكیهای قبلی او در دهه 80 میلادی بسیار مورد پسند اسلاف ترامپ بود و در دوران جنگ سرد، بیانیههایی سیاسی علیه بلوك شرق و شوروی و اقمارش به حساب میآمدند.
البته استالونه آن قدر زرنگ است كه از خودش رفع اتهام كند. او در گفتوگوی تازهای چنین گفته است: «از شخصیت راكی و رامبو سوءاستفاده شد. قرار نبود این دو به نمادهای مبارزه با بلوك شرق و کمونیسم تبدیل شوند. قصد خود من اصلا چنین چیزی نبود. من هیچ وقت یك آدم سیاسی نبودهام. فقط یك قصهگو هستم كه تلاش دارم داستانم را قشنگ و سرراست تعریف كنم. زمانی كه ریگان گفت رامبو را دیده و پسندیده، با خودم گفتم او یك جمهوریخواه است و این به نفع فیلم نیست.»