شهرها و روستاهای جهانی صنایع دستی کشورمان هنوز با استانداردهای جهانیشدن کیلومترها فاصله دارند
پــز «جهـانی» بـا جیب خـالی
اسم هشت شهر و دو روستای كشورمان در فهرست بلندبالای شورای جهانی صنایعدستی ثبت شده است؛ از كلانشهرهایی مثل اصفهان،مشهد و تبریز گرفته تا شهرهای كوچكتری مثل مریوان، سیرجان، لالجین، آباده، میبد و البته دو روستایی كه حالا با جهانی شدن، اسم استانشان را تحتالشعاع قرار دادهاند، یعنی كلپورگان سیستان و بلوچستان و خراشاد خراسان جنوبی! شهرها و روستاهایی كه بهواسطه صنایعدستی بومی شان نه فقط در كشورمان، كه در دنیا مشهورند و آنطور كه پویا محمودیان، معاون صنایعدستی و هنرهای سنتی سازمان میراث فرهنگی،صنایعدستی و گردشگری میگوید نگاهها را به صنایعدستی ایران جلب كرده اند؛ نگاهی كه قرار است با خودش رونق اقتصادی بیاورد و كرور كرور گردشگر و موج موج آبادانی؛ انتظاری كه از همان روز اول و از همان زمانی كه صفت پرطمطراق «جهانی» به اسم این شهرها و روستاها اضافه شده ته دل ساكنان این مناطق و هنرمندان صنایعدستیشان و نویدبخش روزهای خوب و آیندهای روشن تر برایشان بوده! رویایی كه شاید در ذهن اهالی شهرهای كوچكتر پررنگتر از اصفهان و مشهد و تبریزی بوده كه حال و روزشان بدون اضافه شدن اسم شان به فهرست شورای جهانی صنایعدستی هم خوب است. بهانهای كه باعث میشود پای صحبتهای چند هنرمند و فعال صنایعدستی در این شهرها و روستاهای جهانی كشورمان بنشینیم و این بار از زاویه نگاه آنها به جهانی شدن شهر و روستایشان نگاه كنیم.
آذر سال گذشته، نام آباده این شهر شمالی استان فارس كه قدمتش به هزاره اول پیش از میلاد برمیگردد بهواسطه هنر بومی و اصیل منبت، در شورای جهانی صنایعدستی ثبت شد. آباده از همان زمان شد یك شهر جهانی و لابد همه آنهایی كه آن موقع خبر جهانی شدنش را خواندند، انتظار داشتند با ورق خوردن صفحات تقویم، با آبادهای آبادتر روبه رو شوند. سیدرضا حسینی، هنرمند جوان منبت كار و مسؤول دبیرخانه آباده شهرجهانی منبت به ما میگوید هنوز پای این آبادانی به آباده نرسیده و تنها ارمغان جهانی شدن برای این شهر، فعلا نگاه مثبت مردم به این هنر بوده ؛ حسینی در توضیح بیشتر میگوید: الان مردم با یك عِرق بیشتری و یك جور وطن پرستی خاص تری به منبت آباده نگاه میكنند و قبلا این نگاه وجود نداشت. اما در مجموع در این چندماه هنوز هیچ اتفاق خاصی از طرف مسؤولانی كه باید سكاندار اتفاقات مثبت در آباده باشند، رخ نداده است. این هنرمند منبت كار كه با یك نشان جغرافیای بینالمللی، یك نشان جغرافیای ملی و ثبت منبت آباده در فهرست میراث ناملموس، یكی از افراد فعال و پیگیر در پرونده جهانی شدن منبت آباده بوده ادامه میدهد: البته ما انتظار معجزه نداریم، اما حداقل كاری كه در این چندماه میتوانستند انجام بدهند این بود كه اسم آباده وارد نقشههای گردشگری بشود یا حداقل تبلیغات استانی به صورت رسانهای، فضای مجازی یا سایت بالاتر برود اما متاسفانه این اتفاقها نیفتاده چون مسؤولان دغدغه این موضوع را ندارند.
گلایههای این هنرمند منبت كار، به جای خالی گردشگرهای داخلی و خارجی ای میرسد كه انتظار میرفت جهانی شدن با خودش برای آباده به ارمغان بیاورد. همین گلایه باعث میشود حسینی بگوید: اسم آباده فقط در سربرگ نامههای اداری شهر جهانی منبت شده است و در عمل اتفاقی نیفتاده!
جهانی شدن، دكل اینترنت را به كلپورگان آورد
30 ماه از روزی كه جشن جهانیشدن كلپورگان با حضور مسؤولان داخلی و نمایندگان شورای جهانی صنایعدستی برگزار شد، میگذرد.
از روزی كه خیلیها كلپورگان را بهواسطه یك عنوان خاص شناختند؛ اولین موزه زنده سفال ایران، روستایی محروم كه فقط ۷۰ كیلومتر با مرز پاكستان فاصله دارد. كلپورگانِ امروز اما چهرهای متفاوت تر با آن روزها دارد. این را نوید دهواری، یكی از فعالان صنایعدستی روستای كلپورگان به ما میگوید: قبل از اینكه روستای ما ثبت جهانی بشود، مسؤولان شناخت كمتری از آن داشتند، كسی از بالا آن را نمیشناخت و ارزش سفال ما فقط در داخل استان مطرح بود، اما از وقتی ثبت جهانی شدیم به خاطر اینكه تبلیغات بیشتری انجام شد، بازدیدها هم بیشتر شد و اتفاقهای مثبتی افتاد. یك پای اتفاقهای مثبتی كه این فعال صنایعدستی در كلپورگان از آنها یاد میكند به آبادانی روستا میرسد، به دكل اینترنتی كه تا قبل از جهانی شدن وجود نداشت و درست بعد از آن، در روستا نصب شد. به جدول كشی خیابانها و آسفالت معابر اصلی و بهبود وضعیت ظاهری روستا. دهواری اما از انتظار اهالی روستای كلپورگان میگوید، از اینكه آنها هنوز چشم انتظار حمایت دولت هستند، اینكه مثل روزهای قبل از جهانی شدن، دولت هم در خرید و فروش محصولات تولید شده آنها نقشی داشته باشد و فرآیند بازاریابی را به خود هنرمندها واگذار نكند.
گلایه بعدی دهواری به بحث بیمه میرسد، دغدغه مشترك بسیاری از هنرمندان صنایعدستی. دهواری با اشاره به این موضوع میگوید: «وقتی سفال روستای كلپورگان ثبت جهانی شد همه ما احساس كردیم در وضعیت بیمه سفالگرهای ما تغییری بهوجود میآید، اما این اتفاق نیفتاد. الان از هر صد صنعتگر و هنرمند كلپورگانی 20 نفر هم بیمه نیستند، هزینه بیمه هم برای آنها كه بیمه هستند بالاست و خیلیها از عهدهاش برنمی آیند.» و این یعنی جهانی شدن انگار برای اهالی روستای كلپورگان، هم رونق داشته و هم نداشته!
چشمانداز جهانی شدن برای میبد مثبت بوده
آذر سال 97 برای اهالی میبد یزد هم با یك خبر خوش همراه بود؛ جهانی شدن این شهر بهواسطه یك هنر قدیمی یعنی زیلوبافی. اتفاقی كه باعث شد پای ارزیابان شورای جهانی صنایعدستی به میبد برسد و با بازدید آنها از ظرفیتهای این شهرستان، در نهایت رای مثبت به ثبت شدن اسم میبد به عنوان شهر جهانی زیلو داده شود. اتفاقی كه در این چندماه گذشته برای اهالی این شهرستان، بیفایده هم نبوده. این را عبدالكریم غنیپور، یكی از هنرمندان قدیمی زیلوبافی به ما میگوید. غنی پور كه سابقه 40 سال فعالیت در عرصه زیلوبافی را در كارنامه فعالیتهای هنری اش دارد و مسؤول تعاونی زیلوبافان میبد هم است در توضیح بیشتر میگوید: بعد از جهانی شدن، جشنوارهها و نمایشگاههای بیشتری در شهر برگزار شده، یك خوشه زیلو تشكیل شده كه درحقیقت بانك اطلاعاتی زیلوبافان است و بودجهای هم برای برگزاری جشنوارهها درنظر گرفته شده كه در مجموع حركتهای مثبتی برای این چندماه است.
به اینها، رفت و آمد بیشتر گردشگرها و آمار فروش قابل قبول را هم اضافه كنیم، به نظر میرسد كه چشمانداز جهانی شدن، تا اینجای كار برای میبدیها بد نبوده؛ با این حال غنیپور به ما میگوید: مشكل بیمه ما هنوز پابرجاست، تا حالا كه راهكارشان این بوده كه بیمه عشایری بشویم اما بیمه عشایری دفترچه بیمه ندارد و كسی از آن استقبال نمیكند. به خاطر همین از وقتی ثبت جهانی شدهایم، دوباره بحث بیمه را در مجلس پیگیری كردهایم تا همانطور كه دولت به قالیبافها در بحث بیمه قالیبافی كمك كرد، به ما هم كمك كند.
گلایههای این هنرمند قدیمی زیلوبافی به یك انتقاد ریز از نگاه مسؤولان رده بالای كشور به زیلو میرسد و غنیپور میگوید: «الان كل زیلوهای حسینیه امام خمینی كه رهبری در آنجا حضور دارند و كل زیلوهای جماران برای ماست. اگر مدیران و مسؤولان ما هم حداقل در این زمینه از رهبری تاسی میكردند، وضع زیلو بهتر از این بود. اما متاسفانه مدیران و مسؤولان ما فقط وقتی به دیدار رهبری میروند روی زیلو مینشینند و خارج از محضر ایشان، سادهزیستی را فراموش میكنند.
خراشادیها منتظر بودجه و اعتبار
با اینكه آذر سال گذشته اسم روستای خراشاد به فهرست اسامی شورای جهانی صنایعدستی اضافه شد اما جشن این ثبت جهانی چند روز دیگر در این روستا برگزار میشود؛ روستایی در دل استان خراسان جنوبی كه صنعت پارچهبافیاش قدمتی 300 ساله دارد و بعد از گذشت سه قرن در این روستا هنوز پابرجاست؛ اتفاقی كه باعث شده در همین مدت كم آمار متقاضیان خرید حولههای تولیدی این روستا بیشتر شود و كمتر حولهای روی دست فروشندهاش بماند. این راهم فاطمه ذاكریان مدیرعامل شركت تعاونی روستایی زنان خراشاد بیرجند به ما میگوید. او كه یكی از فعالان هنر توبافی در روستای خراشاد است ادامه میدهد: روال این اتفاقهای مثبت از وقتی كه روستای خراشاد ثبت ملی شد شروع شد و خوشبختانه بعد از ثبت جهانی اش ادامه پیدا كرد.
ذاكریان برای ما از جمع بازاری كه در این روستا راه افتاده شاهد میآورد و میگوید: از وقتی كه اینجا ثبت ملی شد هر جمعه زنان روستا تولیداتشان را میآورند در این جمعه بازار عرضه میكنند و این فقط شامل حولههایی كه میبافند نمیشود بلكه همه محصولات خانگیشان را از زرشك و توت خشك و آلو گرفته تا شیرینیهای خانگی را برای فروش میآورند و از نظر اقتصادی واقعا به نفع اهالی روستا بوده است.
بجز رونق اقتصادی، ذاكریان به رونق گردشگری و فعالیت بومگردیها در این روستای قدیمی هم اشاره میكند و میگوید: بهواسطه تبلیغاتی كه انجام گرفته، آمد و شدها به روستای ما بیشتر شده و تعداد خانههای بومگردی روستا از دوتا در ایندهای نزدیك به پنج تا میرسد تا جوابگوی تعداد گردشگرهایی كه به اینجا میآیند، باشد. با وجود این، ذاكریان از یك كمبود اعتبارات در نظر گرفته شده برای روستایشان گلایه دارد. گلایهای كه چند وقت پیش در مهمانی افطار رئیسجمهور هم مطرح كرده و دربارهاش میگوید: در دیداری كه به آقای روحانی داشتم از ایشان تقاضا كردم به اهالی روستای ما كمك كند تا صنعت رنگرزی گیاهی را با توجه به درخواستهای جهانیای كه دارد، فعال كنیم. گفتم كه ما برای راهاندازی این صنعت رنگرزی درتوبافی احتیاج به حمایت دولت داریم و ایشان هم قولهایی دادند كه امیدواریم اتفاق بیفتد اما در مجموع تا حالا اعتبار خاصی به واسطه جهانی شدن، برایمان در نظر گرفته نشده است.
سیرجان جهانی شد اما ...
وقتی اسم سیرجان بهواسطه گلیمش در شهریور 96 ثبت جهانی شد، رسانهها نوشتند، این جهانی شدن مزد زحمات مردان كویر است، اما قدرت روح الامینی یكی از فعالان هنر گلیم بافی در سیرجان به ما میگوید كه مزد این زحمت هنوز داده نشده است. وی میگوید: در كل نتیجه جهانی شدن به این زودیها مشخص نمیشود اینجاهم فقط اسمش ثبت شده و هنوز ما تبلیغات خاصی برایش ندیدهایم. در شهر هم نه تجهیزاتی داده شده نه امكاناتی اضافه شده و همهچیز همان طور است كه بود و متاسفانه با اینكه گلیم سیرجان جهانی شده اما با این وضعیت تورم و گران شدن مواد اولیه، ما نه تنها افزایش تولید نداشتیم بلكه افت تولید هم داشتیم.