مرد شیشه‌ای كه در جنایتی سیاه، پسر چهارساله دوستش را بعد از آزار و اذیت به قتل رسانده بود، بعد از هفت سال در زندان رجایی شهركرج به دار مجازات آویخته شد. 
به گزارش خبرنگار جنایی جام‌جم، رسیدگی به این پرونده از شامگاه 28  بهمن 91 و به دنبال مرگ مشكوك پسربچه چهار ساله‌ای به نام آتیلا در بیمارستان فیاض‌بخش در دستور كار پلیس قرار گرفت.
ماموران كلانتری  یافت‌آباد برای بررسی موضوع در بیمارستان حاضر شده و با تحقیق از مسؤولان آنجا معلوم شد زوج میانسالی  این كودك را كه آثار شكنجه و كودك آزاری روی بدن او بوده به بیمارستان آورده‌اند، اما با وجود تلاش پزشكان كودك فوت شده و شواهد نشان می‌داد او به قتل رسیده است.
 ماموران در ادامه به تحقیق از زوج میانسال پرداختندكه  معلوم شد پسر فوت شده، فرزند یكی از دوستان پسرشان بوده كه درصدد جدایی از همسرش است و از دو هفته پیش  آتیلا را به پسرشان سپرده است. عصر روز حادثه  پسر 26ساله‌شان، آتیلا را كه حالش بد بوده  به آنها تحویل داده و خواسته وی را به بیمارستان منتقل كنند. 
در این مرحله با هماهنگی قضایی كامران در خانه پدری‌اش بازداشت شد.  او با انتقال به اداره دهم پلیس آگاهی تهران  بازجویی شد و به افسر تحقیق گفت: یكی از اقوام  اسباب‌كشی داشت و خواست برای كمك به خانه‌اش در شهر اندیشه بروم. به آنجا رفتم و شیشه مصرف كردم و شب هنگام با آتیلا به سمت تهران  برگشتیم. حوالی اتوبان آزادگان و شهرك دریا بودیم كه آتیلا به خاطر مشكلات گوارشی صندلی را كثیف كرد. به خاطر توهم ناشی از مصرف شیشه، عصبانی شدم و چند ضربه به سرش زدم كه حالش بد شد. وقتی به خانه رسیدم از پدر و مادرم خواستم او را به بیمارستان منتقل كنند.
 این در حالی بود كه تحقیقات پزشكی قانونی نشان داد این كودك مورد آزار و اذیت قرار گرفته و  بعد از آن بر اثر خفگی به قتل رسیده است. متهم پرونده  بعد از بازسازی صحنه قتل ، روانه زندان رجایی‌شهر كرج شد و والدین كودك برای او درخواست قصاص كردند. سرانجام پرونده او به شعبه  71 دادگاه كیفری استان تهران ارسال شد و مرد جنایتكار 29 آبان 92 پای میز محاكمه نشست. 
والدین مقتول در دادگاه هم برای متهم پرونده درخواست قصاص كردند. زمانی كه متهم در جایگاه دفاع قرار گرفت، توضیح داد: آن موقع من معتاد به شیشه بودم. آن شب خانه یكی از بستگانم رفتم وزیاد شیشه مصرف كردم. آخر شب با آتیلا به خانه‌مان برگشتیم. آن شب او در خودرو ادرار كرد كه  همین موضوع باعث شد اعصابم به‌هم بریزد و چند ضربه به سر او زدم. حالم درست نبود و نفهمیدم چطور شد او را خفه كردم. قصاص حق من است، اما او را مورد آزار و اذیت قرار ندادم. 
متهم، قتل را پذیرفت و آزارو اذیت  كودك را منكر شد، اما شواهد محكمه‌پسند نشان از جنایت سیاه او می‌داد. قضات شعبه 71 دادگاه كیفری استان وارد شور شدند و بابت قتل كودك به او حكم قصاص و بابت آزار و اذیت پسر چهار ساله حكم اعدام برای متهم  صادرشد. با اعتراض متهم به حكم مجازاتش، پرونده به شعبه 24 دیوان عالی كشور فرستاده شد كه قضات دیوان عالی كشور حكم قصاص و اعدام مرد زندانی را تایید كردند. پرونده  برای اجرا به واحد اجرای احكام دادسرای جنایی تهران ارسال شد. سرانجام  با گذشت بیش از هفت سال از این جنایت تلخ، قاتل در زندان رجایی‌شهر كرج، پای چوبه دار رفت و اعدام شد.