فوتبال ایران همیشه بازنده است
باشگاه پرسپولیس دیروز برای بازگرداندن برانكو تقلاهای زیادی داشت؛ از صحبتهای مدیرعامل تا حرفهای مدیر حقوقی باشگاه درباره نامه به الاهلی و CAS و فدراسیون عربستان.
متاسفانه مدیران پرسپولیس نمیخواهند باور كنند برانكو را از دست دادهاند. این مصاحبهها، بیانیهها، نامهها و هزار مصاحبه مشابه دیگر نمیتواند حقیقت موجود را پاك كند. برانكو دقیقا مانند سال 2006 كه تصمیم گرفت ما را بیخداحافظی رها كند، این بار هم ما را رها كرد. او با هوشمندی از ظرفیتهای طلایی ایران استفاده كرد تا به دلارهای فراوان عربستانی برسد. خیلیها درباره جامهایی حرف میزنند كه برانكو در این مدت به قرمزها داد؛ اما سود این جامها برای برانكو چند برابر پرسپولیس بود. چهار سال قبل برانكو در حالی به پرسپولیس آمد كه این تیم تا گلو در بحران و مشكلات حضور در نیمه دوم جدول غرق بود؛ اما آن روزها برانكو را چند تیم میخواست؟ حالا برانكو با قراردادی 40 میلیاردی به الاهلی پیوست كه این پول فقط به دلیل پرسپولیس به دست آمد.
یادمان نرود حاصل حضور این مربی، روزهای تلخ رودررویی هواداران پرسپولیس با تیم ملی بود. در حقیقت برانكو راهی جز این نگذاشت كه هواداران پرشمار پرسپولیس یا باید از او حمایت میكردند یا از تیمی كه كیروش سرمربیاش بود.
كیروش، ایران را به دو جام جهانی رساند و دهها میلیارد تومان به فوتبال ما سود رساند و برانكو پرسپولیس را تا فینال لیگ قهرمانان برد و سودی 20 میلیاردی به حساب باشگاه پرسپولیس واریز شد؛ اما مگر غیر از این بود كه این دو مربی بیشترین منفعت را از این موفقیتها بردند؟ كیروش اكنون تیمی پرستاره به اسم كلمبیا را هدایت میكند و برانكو هم در روزهای بیپولی كرواسی به دلارهای سرشار عربستانی رسید. این بازی پرسود برای مربیان خارجی، فقط یك بازنده بزرگ داشت: فوتبال ایران.
فوتبال ما عادت به این شكستها دارد. در طول سالهای حضور كیروش و برانكو، بی اعتنا به فوتبال ملی، به دو دسته طرفدار و مخالف تقسیم شدیم و هر گروه پشت یك مربی قرار گرفتیم و به جنگی خونین پرداختیم بیتوجه به اینكه فوتبالمان نیاز به رشد دارد. بی توجه به آیندهای كه عامدانه آن را ندیدیم. حالا هر دو مربی رهایمان كردهاند. این تجربه برای چندمینبار تكرار میشود. شاید وقت آن رسیده كه فارغ از طرفداریهای احساسی و هیجانات متعصبانه، سود و زیانمان در این معاملات را محاسبه كنیم.