نقش‌های جدی را هم طنز می‌کنم

خشایار راد، بازیگر در گفت‌وگو با «جام‌جم» بیان كرد

نقش‌های جدی را هم طنز می‌کنم

خشایار راد از جمله بازیگران شناخته شده با محصولات تلویزیونی است. راد از اواخر دهه 80 و با مجموعه كمدی پارودی «قطار ابدی» وارد تلویزیون شد و همكاری با رضا عطاران در این سریال موجب شد در دوران اوج فعالیت عطاران در تلویزیون به بازیگر ثابت مجموعه‌های او بدل شده و درسریال‌هایی مثل «كوچه اقاقیا»، «خانه به‌دوش»، «متهم گریخت» و «ترش و شیرین» ایفای نقش كند. راد با همین مجموعه‌های طنز به عنوان بازیگری شیرین مورد انتخاب كارگردانان مختلف قرار گرفت و كار به جایی رسید كه بعد از نزدیك به 20 سال حضور تلویزیونی بیش از هر چیز به عنوان شخصیتی طناز شناخته می‌شود. خشایار راد از اواسط دهه 80 كار در مدیوم سینما و بعدتر كار در شبكه خانگی را هم تجربه كرد ولی همچنان غلبه حضور تلویزیونی‌ است كه بر كارنامه اش چربش دارد. با راد درباره تازه‌ترین فعالیت‌های تلویزیونی‌اش و همچنین كیفیت كمدی‌های سال‌های اخیر تلویزیون گفت‌وگو كرده‌ایم.

از جمله بازیگرانی هستید كه تقریبا در تمام ادوار در تلویزیون فعالیت داشته‌اید. با این حساب لابد این روزها هم درگیر بازیگری هستید.
مینی‌سریال «زندگی شگفت‌انگیز است» به كارگردانی مجتبی چراغعلی را با درونمایه كمدی كار كرده‌ام؛ این مجموعه بنا بود حدفاصل عید غدیر تا قربان روی آنتن برود ولی تولید طول كشید و پخش آن در هفته‌های بعد از محرم و صفر انجام خواهد شد. فیلم‌هایی مثل «بچه‌های كلاس هشتم»، «سكسكه»، «یك وجب یك رجب» و «جد بزرگوار من» را هم در برهه‌های زمانی مختلف امسال جلوی دوربین داشته‌ام.
لابد در تمام این آثار هم نقش‌تان طنز است؟
تقریبا تمامی آثاری كه نام بردم رگه‌های كمدی دارند و به تبع آنها من نیز نقشم طنز است و حتی در فیلم كودك «بچه‌های‌كلاس هشتم» با این‌كه نقشم كاملا جدی بود و شبنم قلی‌خانی بازیگردان كار ازم خواسته بود كاملا جدی باشم ولی فكر كردم اگر نقش را به سمت طنز سوق دهم اثرگذاری در درام بیشتر خواهد شد كه خوشبختانه این اتفاق هم افتاد.
مرور كارنامه بازیگری امسال شما حكایت از تولید فراوان در گونه كمدی دارد ولی به نظر می‌رسد در ایجاد تنوع در این گونه چندان موفق نیستیم. نظر شما چیست؟
برایتان مثالی می‌زنم؛ زمانی بود سریالی مانند خانه به‌دوش در ماه رمضان روی آنتن رفت و شبی نبود كه ایرانیان در كنار صرف افطار این سریال را هم نبینند. بازپخش سریال هم هیچ‌گاه حس تكرار را به مخاطب نداده چون هم متن با دقت و ظرافت نگاشته شده بود و هم تهیه‌كنندگان برای سریال كم نمی‌گذاشتند، ولی این سال‌ها همه چیز در دل عجله و نگاه اقتصادی پیش می‌رود و معلوم است نتیجه كار هم مطلوب نخواهد شد.
یعنی كمبود بودجه عامل كیفیت پایین آثار طنز است؟
اخیرا یكی از دوستان بازیگر شناخته شده در گونه طنز عزم خود را جزم كرده مجموعه‌ای مفرح برای رمضان آینده بسازد و چون خودش هم نویسنده است و هم كارگردان سعی كرده همه چیز را كم‌هزینه پیش ببرد، ولی باز هم در انتخاب بازیگر دچار مشكل شده چون بازیگرانی كه در پروژه‌هایی خاص(!) دستمزدهای عجیب گرفته‌اند را نمی‌توان با ارقام معقول كنار هم آورد! تلویزیون هم كه بودجه‌های هنگفت ندارد پس این دوست كارگردان ناچار است یا كار را تعطیل كند یا از استانداردهایش عدول كند.
البته خیلی‌ها هم اعتقاد دارند به دلیل نسپردن كار به كاردان، شكوفایی در گونه طنز نمی‌بینیم.
زمانی در تلویزیون رضا عطاران گل كرد و جلو رفت و زمانی دیگر سعید آقاخانی و زمانی مجید صالحی و به همین ترتیب ... ولی هیچ‌كدام طنزسازی برای تلویزیون را ادامه ندادند در‌حالی كه یك عامل پیشرو در یك ژانر، ممارست در آن است. تخصص‌گرایی رمز پیشرفت در هر رشته‌ای است ولی در اوج موفقیت سریال‌های طنز، سیاست‌هایی وضع شد مبنی بر آن‌كه آدم‌ها نباید در گونه خاصی كلیشه شوند پس عطاران نباید مدام سریال طنز می‌ساخت و باید دیگرانی می‌آمدند جای او را بگیرند و به همین صورت درباره بقیه.
شاید هم این سیاست برای گردش نیرو بود؟
بله، می‌توان چنین توجیهی را هم داشت ولی در كل كه به ماجرا نگاه می‌كنیم تلویزیون باید از نیروهایی كه خودش پرورش داده تحت هر شرایطی استفاده كند.
بسیاری از آنها كه كار بازیگری را با شما آغاز كردند این سال‌ها كارگردان شده‌اند ولی شما هیچ‌گاه به سراغ كارگردانی نرفتید. چرا؟
خیلی‌ها این سوال را از من می‌پرسند و می‌گویند با اشرافی كه به پشت صحنه داری می‌توانی كارگردانی كنی اما من این كار را نمی‌كنم چون تخصص می‌خواهد و نمی‌شود هر كه از راه می‌رسد بشود كارگردان و تهیه‌كننده! همین از این شاخه به آن شاخه پریدن‌هاست كه موجب شده كیفیت كارها افت كند. متأسفانه بازیگری باعث دیده شدن می‌شود و همین دیده شدن به برخی اعتماد به نفسی كاذب می‌دهد كه كارگردانی كنند؛ آن هم بدون توجه به عاقبت كار.
تلویزیون چه جایی در اوقات فراغت خشایار راد دارد؟
خداوكیلی اگر فراغتی باشد حتما تلویزیون می‌بینم و هم خودم را محك می‌زنم و هم ارزیابی نسبی به دست می‌آورم از كیفیت كار همكاران چون به لحاظ سطح درام كه تقریبا همه چیز مشخص است و اصلا این خاصیت تلویزیون شده كه زیربنای قصه‌ها مشخص است و قرار نیست شوكی عمیق به مخاطب وارد شود و در این بین فقط بازی‌هاست كه پرداخت متفاوت از شخصیت ارائه می‌كند.
با این حساب احتمالا اعتقادتان این است كه بر مشابه بودن مجموعه‌های تلویزیونی حرجی نیست و ذات تلویزیون همین است؟
در كلیت امر این فرضیه درست است اما به لحاظ گره‌افكنی و ایجاد تعلیق نباید سریال‌های‌مان تكراری شود و سریال‌های فاقد تعلیق و بیش از حد تكراری از همان زمان ارائه طرح رد شود تا اصلا به تولید نرسد. مخاطب روزگار ما به غیر از تلویزیون اسبابی دیگر هم برای سرگرمی دارد و در نهایت به انتخاب دست می‌زند، پس حتما سریال‌های تلویزیونی باید عیار بالاتری داشته باشند كه آنها را انتخاب كند. یكی از اساسی‌ترین روش‌های بالا بردن عیار محصولات تلویزیونی هم طرح داستانی پرگره آنهاست كه باعث می‌شود مخاطب مدام منتظر ادامه سریال باشد تا رازهای موقعیت‌ها و آدم‌ها را كشف كند.
به لحاظ اقتصاد بازیگری، كار در تلویزیون بهتر است یا مدیوم‌های دیگر؟
اول آن‌كه بگویم برخلاف تصور عامه وقتی آفتاب طلوع می‌كند بر همه یكسان می‌تابد؛ از زن گرفته تا مرد و از چاق گرفته تا لاغر، همه برای خدایی كه ناظر است، یكسانند پس وقتی اوضاع اقتصادی جامعه گرفتار بحران است مخاطبان فكر نكنند اوضاع خشایار راد بهتر از آنهاست، اتفاقا وقتی دردسرهای كلان اقتصادی در جامعه رخ می‌دهد ما هم بیشتر از بقیه برای كسب درآمد كلنجار داریم. بارها شده كار به پایان رسیده و جز قسط اول عایدی نداشته‌ایم. در همه مدیوم‌ها هم این گرفتاری‌ها هست؛ فقط در تلویزیون چون سازمان، متولی است می‌توانید امیدوار باشید به این‌كه بالاخره روزی روزگاری به دستمزدتان خواهید رسید!!