گوش شنوا برای حرف دل ناشنوایان
پس از مدتها انتظار، بالاخره لایحه حمایت از حقوق معلولان تصویب شد.
مطابق این لایحه، استفاده از سامانههای حمل و نقل ریلی و اتوبوسرانی درونشهری برای معلولان شدید رایگان است، بلیت هواپیما همچنان نیم بهاست، ارائه خدمات توانبخشی به آنها توسط بیمه سلامت انجام میشود، معلولان میتوانند از خدمات ورزشی و آموزش عالی دولتی بهصورت رایگان استفاده كنند و اگر معلول شدید یا خیلی شدید باشند از حداقل حقوق بهرهمند شوند. همه اینها در كنار مزایای دیگری كه در لایحه آمده است برای معلولان مزیتهای خوبی محسوب میشود، اما موضوع مهم در ارتباط با این لایحه این است كه به نظر میرسد قانون تصویب شده آنچنان كه انتظار میرفت و نیاز بود، قانون جامعی نیست. عمده ترین مشكل لایحه این است كه مفاد مندرج در آن دربرگیرنده حقوق همه معلولان بهخصوص ناشنوایان و افراد دچار معلولیت حسی نیست.
این مشكل از آنجا ناشی میشود كه عمده تمركز و نگاه تنظیمكنندگان این لایحه به سمت معلولان جسمی و حركتی است، دیدگاهی كه سبب میشود بقیه معلولان بهویژه ناشنوایان و معلولان حسی از قلم بیفتند. این از قلم افتادگی در واقع مترادف است با ضایع شدن حق این معلولان و سخت ماندن شرایط زندگیشان از این پس.
با مراجعه به لایحه میتوان بهراحتی متوجه شد در بند بند آن هیچ اسمی از گروه ناشنوایان برده نشده است. این در حالی است كه هرگاه به تنظیمكنندگان این لایحه اعتراض كردیم و انتظاراتمان را یادآور شدیم، اصرار بر این بود لایحه تنظیمی كلی است و همه معلولان را دربر میگیرد، اما وقتی در بندبند لایحه كلماتی همچون مناسبسازی، تحرك و تردد گنجانده شده نشان میدهد لایحه برخلاف ادعای تنظیمكنندگان آن كلی نیست و همه معلولان را نیز دربر نمیگیرد. به عبارت دیگر، این موضوع كه نگاه تنظیمكنندگان لایحه بیشتر به سمت افراد دچار معلولیت جسمی حركتی بوده بهخوبی لمس میشود.
باید توجه داشت معلولیت حسی و ناشنوایی جزو سخت ترین معلولیت هاست كه در همه دنیا نیز به سخت بودن شناخته شده است. بنابراین ضروری است در كشورما نیز از یك سو این گروه از معلولان در كنار سایر افراد دچار معلولیت مورد توجه ویژه قانون قرار بگیرند و از سوی دیگر زبان اشاره كه زبان ویژه ناشنوایان است براساس كنوانسیونهای بینالمللی به رسمیت شناخته شود تا این افراد نیز از حقوق اولیه بهرهمند شوند.