ضربه انگلستان  بر اتحادیه اروپا

ضربه انگلستان بر اتحادیه اروپا


اتحادیه اروپا مجموعه‌ای متشكل از ۲۸ كشور قاره سبز است كه مردم اعضای این اتحادیه به ۲۴‌زبان سخن می‌گویند و مذاهب و نظام‌های سیاسی گوناگون و متفاوتی در آن دیده می‌شود. اتحادیه اروپا كه تعداد جمعیت اعضای آن به ۵۰۰ میلیون نفر می‌رسد، پس از ایالات متحده آمریكا دومین قطب اقتصادی جهان به شمار می‌رود و این اتحادیه در بسیاری از معادلات بین‌المللی نقش ایفا كرده و در بیشتر مناطق جهان تاثیرگذار است و قدرتی برجسته را تشكیل می‌دهد.
اعضای این اتحادیه كه كشورهای قاره سبز هستند، تصمیم گرفته‌اند اتحادیه‌ای منسجم تشكیل داده و با یكدیگر یكپارچگی و پیوستگی داشته باشند؛ چرا كه در اتحاد قدرتی بزرگ نهفته است. كشورهای اروپایی از تجربه ایالات متحده آمریكا بهره جسته و از اتحاد خوب و مناسبی كه میان ایالات گوناگون این سرزمین برقرار شده (۵۲ ایالت كه با هم متحد شده و قدرتی یكپارچه را شكل داده‌اند) درس گرفته و كوشیده‌اند از این الگو در نظام‌سازی خود بهره‌برداری كنند.
اتحادیه اروپا كه اكنون یكی از تاثیرگذارترین اتحادیه‌ها و باشگاه‌های متشكل از چند كشور در سطح جهان محسوب می‌شود، در سال ۱۹۵۷ در توافق‌نامه رم شكل گرفت و اعضای نخستین آن، تنها هفت كشور اروپایی بودند. اما اكنون این اتحادیه (پس از تصمیم بریتانیا برای خروج از آن ) ۲۷ عضو دارد . همچنین پنج كشور دیگر متقاضی پیوستن به این اتحادیه بوده و مشغول رایزنی برای تحقق این هدف هستند.
بریتانیا كه خود یكی از اعضای موسس این اتحادیه در سال ۱۹۵۷ بود، در طول این سال‌ها همواره موضعی مخالف با دیگر اعضای اتحادیه اتخاذ می‌كرد و در بیشتر مواقع، همسو و هم راستا با آمریكا موضعگیری می‌كرد و با این كشور از قاره آمریكا همراه و هم جهت بود. از این رو همواره شریكی مخالف با تصمیم‌های اتحادیه اروپا محسوب می‌شد. به طور مثال به موضعگیری بریتانیا در خصوص جنگ‌افروزی آمریكا و حمله این كشور به عراق در زمان نخست‌وزیری تونی بلر اشاره می‌شود كه موضع انگلستان كاملا همسو با ایالات متحده و بر خلاف مواضع اتحادیه اروپا بود؛ تا جایی كه یكی از اعضای مجلس عوام انگلستان در آن زمان نخست‌وزیر این كشور را متهم كرد به این كه تو همواره تابع نظر رئیس‌جمهور آمریكا هستی و از او دنباله‌روی می‌كنی!
نكته دیگری كه مخالفت مواضع انگلستان با اتحادیه اروپا را آشكار می‌سازد، موضعگیری این كشور در قبال واحد پولی مشترك اروپایی (یورو) بود، زیرا با وجودی كه بریتانیا یكی از اعضای موسس اتحادیه اروپا بود، همواره بر بقای خود خارج از منطقه یورو و عدم تایید عملی این واحد مشترك پولی از سوی بیشتر كشورهای اروپایی، اصرار می‌كرد و از پذیرش قرار گرفتن در منظومه یورو سر باز می‌زد. تصور كنید انگلستان نظر به وزن و جایگاه اقتصادی و سیاسی كه دارد، اگر همراه با دیگر قطب‌های اقتصادی اروپا همچون آلمان، فرانسه و ایتالیا از یورو حمایت می‌كرد، اكنون یورو چه جایگاه برجسته‌ای در دنیای اقتصاد پیدا می‌كرد و از چه اعتباری برخوردار می‌شد.
اما انگلستان اجازه نداد یورو ـ كه پیشتر پیش‌بینی می‌شد به‌ویژه پس از بحران اقتصادی آمریكا در سال ۲۰۰۸ جایگزین دلار آمریكا شود ـ بتواند به این جایگاه دست یافته و همچنان دلار پیشتاز در عرصه بین‌المللی باقی ماند. حال باید پرسید پیامدهای واقعی خروج انگلستان از اتحادیه اروپا چه خواهد بود و چه تاثیری از لحاظ سیاسی و اقتصادی بر انگلستان، منطقه اروپا و همه جهان خواهد گذاشت؟ این پرسشی است كه پاسخ آن ساده نیست و ماه‌های آینده ممكن است به پاسخ آن دست یابیم.