گره كور در پرونده قتل پسر 12ساله
اولیای دم پسر 12 ساله كه 12سال قبل به طرز مرموزی كشته شد و راز قتلش را با خود برد، با حضور در دادگاه خواستند دیه از صندوق بیتالمال به آنها پرداخت شود.
به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از عصر پانزدهم اردیبهشت سال 86 به دنبال ناپدید شدن پسر 12 سالهای به نام احسان در منطقه شهرزیبا آغاز شد.
شواهد نشان میداد پسربچه برای بازی با دوستانش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. مادر وی در حالی كه هراسان بود به پلیس آگاهی رفت و گفت: پسرم دیروز در حالی كه توپش را برداشته بود برای بازی فوتبال به كوچه رفت، اما تا عصر به خانه برنگشت. من همه جا را دنبال او گشتم اما دوستانش گفتند از او خبری ندارند.
با این شكایت، تلاش پلیس برای یافتن ردی از پسربچه آغاز شد و ماموران به تحقیق از دوستان احسان پرداختند.
یكی از دوستان احسان به ماموران گفت: ما در حال بازی فوتبال بودیم كه احسان آمد با ما بازی كند. اما دوستانم او را به بازی راه ندادند. احسان كه ناراحت شده بود توپش را برداشت و از كوچه بیرون رفت .
در حالی كه یك شبانهروز از ناپدید شدن احسان گذشته بود پلیس جسد وی را در حالی كه شواهد نشان میداد با طناب خفه شده بالای تپهای در حاشیه منطقه شهرزیبا پیدا كرد.
جسد با دستور قضایی به پزشكی قانونی منتقل شد و پلیس برای رازگشایی جنات خاموش به تكاپو افتاد.
در تحقیقات محلی مشخص شد احسان آخرین بار سوار یك دستگاه پژوی مشكی دیده شده است. پلیس با اطلاعاتی كه از شاهدان گرفت راننده پژو را ردیابی و بازداشت كرد، اما هیچ مدركی علیه وی به دست نیامد. راننده پژو گفت من پسربچه را از سر خیابان سوار كردم و حدود یك كیلومتر آن طرفتر او پیاده شد. من فكر میكردم قصد رفتن به باشگاه ورزشی را دارد. او هیچ حرفی به من نزد.
به دلیل این كه هیچ مدركی علیه راننده پژو به دست نیامد، وی آزد شد و راز كشته شدن پسر ۱۲ ساله سر به مهر باقی ماند. با گذشت ۱۲ سال از این ماجرا و در حالی كه هیچ ردی از عامل یا عاملان این جنایت پیدا نشده، پدر و مادر احسان در شعبه دوم دادگاه كیفری یك استان تهران به ریاست قاضی زالی و با حضور یك مستشار حاضر شدند و خواستند دیه فرزندشان از بیتالمال به آنها پرداخت شود. مادر احسان در حالی كه اشك میریخت، گفت: ۱۲ سال قبل پسرم برای بازی از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت نمیدانم چه كسی و با چه انگیزهای پسرم را كشته است. من بارها از دوستان او كه حالا مرد شدهاند سوال كردم تا شاید چیزی به خاطر بیاورند اما به هیچ نتیجهای نرسیدم. حالا دیگر ناامیده شدهام و تقاضا دارم دیه فرزندم از صندوق بیتالمال به ما پرداخت شود.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا درباره این درخواست اظهارنظر كنند.
به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از عصر پانزدهم اردیبهشت سال 86 به دنبال ناپدید شدن پسر 12 سالهای به نام احسان در منطقه شهرزیبا آغاز شد.
شواهد نشان میداد پسربچه برای بازی با دوستانش از خانه خارج شده و دیگر بازنگشته است. مادر وی در حالی كه هراسان بود به پلیس آگاهی رفت و گفت: پسرم دیروز در حالی كه توپش را برداشته بود برای بازی فوتبال به كوچه رفت، اما تا عصر به خانه برنگشت. من همه جا را دنبال او گشتم اما دوستانش گفتند از او خبری ندارند.
با این شكایت، تلاش پلیس برای یافتن ردی از پسربچه آغاز شد و ماموران به تحقیق از دوستان احسان پرداختند.
یكی از دوستان احسان به ماموران گفت: ما در حال بازی فوتبال بودیم كه احسان آمد با ما بازی كند. اما دوستانم او را به بازی راه ندادند. احسان كه ناراحت شده بود توپش را برداشت و از كوچه بیرون رفت .
در حالی كه یك شبانهروز از ناپدید شدن احسان گذشته بود پلیس جسد وی را در حالی كه شواهد نشان میداد با طناب خفه شده بالای تپهای در حاشیه منطقه شهرزیبا پیدا كرد.
جسد با دستور قضایی به پزشكی قانونی منتقل شد و پلیس برای رازگشایی جنات خاموش به تكاپو افتاد.
در تحقیقات محلی مشخص شد احسان آخرین بار سوار یك دستگاه پژوی مشكی دیده شده است. پلیس با اطلاعاتی كه از شاهدان گرفت راننده پژو را ردیابی و بازداشت كرد، اما هیچ مدركی علیه وی به دست نیامد. راننده پژو گفت من پسربچه را از سر خیابان سوار كردم و حدود یك كیلومتر آن طرفتر او پیاده شد. من فكر میكردم قصد رفتن به باشگاه ورزشی را دارد. او هیچ حرفی به من نزد.
به دلیل این كه هیچ مدركی علیه راننده پژو به دست نیامد، وی آزد شد و راز كشته شدن پسر ۱۲ ساله سر به مهر باقی ماند. با گذشت ۱۲ سال از این ماجرا و در حالی كه هیچ ردی از عامل یا عاملان این جنایت پیدا نشده، پدر و مادر احسان در شعبه دوم دادگاه كیفری یك استان تهران به ریاست قاضی زالی و با حضور یك مستشار حاضر شدند و خواستند دیه فرزندشان از بیتالمال به آنها پرداخت شود. مادر احسان در حالی كه اشك میریخت، گفت: ۱۲ سال قبل پسرم برای بازی از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت نمیدانم چه كسی و با چه انگیزهای پسرم را كشته است. من بارها از دوستان او كه حالا مرد شدهاند سوال كردم تا شاید چیزی به خاطر بیاورند اما به هیچ نتیجهای نرسیدم. حالا دیگر ناامیده شدهام و تقاضا دارم دیه فرزندم از صندوق بیتالمال به ما پرداخت شود.
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا درباره این درخواست اظهارنظر كنند.