ترویج علم و واهمه از طبیعت

ترویج علم و واهمه از طبیعت


خبر مشاهده حشره‌ای بالدار با چهار زائده شاخك مانند در اندونزی چند روزی است كه دست به دست در فضای مجازی می‌گردد و همه‌جور تعبیری درباره آن شنیده‌ایم، جز واقعیت! این خبر كه در 27 مهر 96/ ۱۹ اكتبر ۲۰۱۷ (۶۳۱ روز پیش از انتشار این یادداشت) از صفحه فیس‌بوك كاربری اندونزیایی آغاز شد (در این نشانی اینترنتی پیدایش خواهید كرد: tinyw.in/hGid) پس از پخت‌وپز در خبرگزاری اسپوتنیك، سر از شبكه‌های اجتماعی مورد علاقه مردم كشورمان درآورد و به جای این‌كه دستمایه گزارشی علمی درباره تنوع زیستی جنوب شرق آسیا شود، تبدیل شد به بهانه‌ای دوباره برای ترویج شبه‌علم و تبلیغ تفكراتی از قبیل وجود موجودات بیگانه (غیرزمینی)؛ توگویی هرچه به چشم بی‌تجربه عوام ناآشنا آمد، لابد از فضا آمده و بیگانه است. اما واقعیت درباره این خبر و حشره مرموزی كه در فیلم مرد اندونزیایی دیده می‌شود، چیست؟
برای كسی كه مطالعه‌ای اندك و حتی غیرتخصصی در حوزه تنوع حشره‌ها داشته باشد، این حشره لزوما غریب و ناآشنا نمی‌نماید و حتی جزو گونه‌های تازه‌كشف‌شده و پیشتر ناشناخته هم نیست. آنچه مرد اندونزیایی را به حیرت واداشته، گونه‌ای بید معمول در جنوب شرقی آسیا (اندونزی، هند، سریلانكا، چین، ژاپن، تایلند و گینه نو) و شمال استرالیا به نام كریتونوتِس گنگیس (Creatonotos gangis) است كه كارل لینه (پدر رده‌بندی زیستی) آن را در سال 1142 شمسی/ ۱۷۶۳ میلادی شناسایی و نامگذاری رده‌بندی كرده است. جنس نر این حشره چهار زائده شكمی بلند و پرمانند دارد كه از آنها برای پراكندن ماده معطری به نام هیدروكسی‌دانایدل (Hydroxydanaidal) برای جلب توجه بیدهای ماده استفاده می‌كند. جانورشناسان این قبیل مواد معطر را كه جانوران برای جلب جنس مخالف استفاده می‌كنند، فرومون می‌نامند. از آنجا كه ماده‌ها به سمت نرهایی جلب می‌شوند كه فرومون بیشتری ترشح كرده باشند، زوائد پراكنده‌ساز فرومون در جنس نر كریتونوتِس گنگیس به صورت رقابتی بزرگ و بزرگ‌تر شده تا جایی كه موجب ترس و واهمه مرد اندونزیایی شده است. گونه‌های دیگری از سرده كریتونوتِس نیز در باقی مناطق جنوب آسیا تا آفریقا وجود دارند؛ از جمله كریتونوتِس عمانیرانا (Creatonotos omanirana) كه در عمان، امارات و ایران زندگی می‌كند ولی برخلاف كریتونوتِس گنگیس، زوائد برجسته و آشكاری برای پراكندن فرومون ندارد.
واقعیت این است كه این حشره از دیرباز وجود داشته و پدیده تازه‌ای در طبیعت نیست، اما مشاهده آن و تكثیر خبرش موجب برخاستن آشوب شایعات شبه‌علمی در شبكه‌های اجتماعی شده است؛ درست مثل ماجرای میگوی بچه‌وزغی هامون كه اوایل بهار امسال ویدئویش در فضای مجازی به‌عنوان موجودی باستانی در فضای مجازی مطرح شد و شوربختانه در خبر رسمی شبكه‌های تلویزیونی نیز بارها به گسترش این شایعه بی‌اساس دامن زده شد (یادداشتم درباره آن ماجرا را در صفحه دانش دوشنبه 26 فروردین 98 روزنامه جام‌جم یا در این نشانی اینترنتی بخوانید: tinyw.in/9Fj9).
 احساس امنیت با شناخت جهان اطراف به دست می‌آید و نیاز به احساس امنیت از نیازهای اساسی مردم است؛ بنابراین تنها چاره ممكن برای تسكین واهمه‌ای كه هر روز ممكن است با مشاهده گوشه‌های كمتر شناخته‌شده طبیعت در جامعه رخنه كند «ترویج علم» است. نادیده‌گرفتن ضرورت ترویج علم و اهمیت‌ندادن به تخصص مروجان علم در رسانه‌های معتبر از یك سو و كم‌اطلاعی اغلب كاربران شبكه‌های اجتماعی و نداشتن توانایی جست‌وجو یا شناخت منابع متقن برای دستیابی به اطلاعات دقیق از سوی دیگر، از عواملی است كه باعث تشدید این وضع در جامعه ما شده است .