هرکجا مرز کشیدند شما پل بزنید

درگیری میان 2 نماینده مجلس بر سر تابعیت، بار دیگر بحث نژادپرستی را در فضای مجازی و رسانه‌ها داغ کرده است

هرکجا مرز کشیدند شما پل بزنید

می‌گویند گاهی کسی سنگی را به چاهی می‌اندازد و صد نفر را درگیر بیرون آوردنش می‌كند. این مثل ساده را شاید بتوان حكایت شكاف‌هایی دانست كه از دیرباز میان ما و برخی همسایگان‌مان ایجاد شده و به هر بهانه و اتفاقی خودنمایی می‌كند. یك روز كمك‌های یك كشور همسایه به مردم سیل زده‌مان می‌شود حاشیه رفتارهایی كه در آن رگه‌های تندی از رفتارهای نژادپرستانه پیدا كرد و روز دیگری نطق یك نماینده در مجلس می‌شود حاشیه‌ای كه چند روزی همه جا را می‌گیرد. حالا یكی باید بگردد و آن دیوانه اول را پیدا كند. او را كه سنگ به چاه انداخته و این همه شكاف ایجاد كرده است. اصلا فایده‌ای دارد؟ می‌شود پیدایش كرد؟‌ اصلا یك نفر است یا باید ریشه هایش را در فرهنگ یا بی‌فرهنگی كهن پیدا كرد كه به غلط ریشه دوانده، گاه ایرانی‌بودن‌مان را نشانه گرفته و گاه مسلمان‌بودن‌مان را، گاه قومیت‌های داخلی را به تمسخر گرفته و گاه به همسایگان‌مان تاخته و ما را به این روزهای پرحاشیه رسانده است.

 یك ماجرای تكراری متفاوت
نوشتیم ماجرای تكراری متفاوت! هر چند داستان همان داستان همیشگی است، اما این بار با زاویه‌ای متفاوت پایش به مجلس شورای اسلامی باز شده است و از این به بعد شده متفاوت! دو روز پیش دعوای دو نماینده مجلس دوباره نام یكی از كشورهای همسایه را به مجلس كشاند؛ افغانستان. در درگیری میان جواد كریمی قدوسی،
 نماینده مردم مشهد در مجلس و جلیل رحیمی‌جهان‌آبادی، نماینده حوزه انتخابیه تربت جام، تایباد، باخرز و صالح‌آباد حاشیه‌هایی ایجاد شد كه در فضای مجازی كلی سر و صدا كرد. در فیلم منتشر شده از این ماجراها جهان آبادی خطاب به كریمی قدوسی می‌گوید: «زمانی اجداد شما، فامیل شما از افغانستان به ایران حمله می‌كردند، ما بودیم كه دفاع می‌كردیم از ایران.» همین عبارت كافی بود تا نام این نماینده بر سر زبان‌ها بیفتد، برنامه‌های تلویزیونی و رسانه‌ها سراغش بروند و ماجرای جملاتی را كه به زبان آورده جویا شوند. جملاتی كه دارای ایرادهای تاریخی فاحش هستند و روزگاری را به میان كشیده اند كه ایران و افغانستان از هم جدا نبودند و كشور همسایه، بخشی از خاك ما بود. ما هم مثل دیگر رسانه‌ها رفتیم سراغ رحیمی‌جهان‌آبادی و از او خواستیم درباره اظهاراتش در مجلس و همچنین برنامه‌ای تلویزیونی پاسخگو باشد. قبلش این را هم بگوییم كه رحیمی‌جهان‌آبادی عضو حزب كارگزاران سازندگی است و كریمی‌قدوسی، عضو جبهه پایداری. هر چند ما در گزارشمان كاری به این دو گرایش سیاسی نداریم اما برای روایت آنچه جهان‌آبادی می‌گوید، لازم بود بر این نكته تاكید كنیم. جهان‌آبادی در گفت‌وگو با جام‌جم این نكته را بیان كرد كه كریمی‌قدوسی نه گذاشته و نه برداشته، رفته در حوزه‌ای كه ایشان نماینده‌اش است، گفته چه نشسته‌اید كه نماینده‌تان انقلابی نیست، نامه‌ای بنویسید كه رد صلاحیتش كنند و.... او هم برای تذكر به همكارش كه البته به نظر می‌رسد بیشتر رگه‌هایی از طعنه و تادیب در خود داشته، به مجلس می‌آید و حرف‌هایی را كه ذكرش رفت مطرح می‌كند.
 بدترین شكل دفاع
وقتی به جهان‌آبادی می‌گویم به بدترین شكل ممكن از خودش دفاع كرده، نمی‌پذیرد و می‌گوید: آقای كریمی‌قدوسی همه را زیر سوال می‌برد، رئیس‌جمهور را دو تابعیتی می‌خواند و جواد ظریف را كه به زعم رهبری متدین و انقلابی است، جاسوس می‌خواند. همین چند روز كلی پیام داشته‌ام كه گفتند كار خوبی كرده‌ام و بالاخره باید یكی جلوی این نماینده عزیز می‌ایستاده!
هر چند هدف از تماس گرفتن و صحبت با این نماینده پیگیری بخش‌های سیاسی ماجرا نبود و می‌خواستم بخش‌های فرهنگی موضوع را بررسی كنم، اما گزارش ناخواسته وارد این بخش ماجرا هم شد. به جهان‌آبادی می‌گویم كه حق دارد درباره اصالت غیر ایرانی هر نماینده‌ای سوال بپرسد و شبهه‌ای وارد كند، اما دو نكته هم مهم است، اول این‌كه باید سوال را
به شیوه سوال مطرح كرد نه با كلی حاشیه، طعنه و ... و نكته مهم دیگر این‌كه بسیاری همین سوالات را درباره سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی هم مطرح كردند. چرا ایشان در این مورد سوالی مطرح نكرده است؟ پاسخ این نماینده عجیب است و می‌گوید: آقای صالحی به كسی كاری ندارد و حاشیه‌ای ایجاد نمی‌كند! حالا سوال بعدی خیلی مهم است، آیا قانون باید برای افرادی رعایت شود و سوال درباره كسانی پرسیده شود كه حاشیه ایجاد كرده و یا درباره دیگران سوالات و شبهاتی را مطرح می‌كنند؟
البته از مجموع صحبت‌ها این‌طور برمی‌آید كه آقای جهان‌آبادی در ماجرای پیش‌آمده، نه با افغانستان مشكلی دارد و نه با مردمش. فرهنگ آنها را می‌ستاید، تلاش می‌كند این نكته را برساند كه قصد نداشته موضوعی را نژادپرستانه مطرح كند و هرچند در برنامه تلویزیونی صراحتا می‌گوید عذرخواهی نخواهد كرد، اما
در نهایت حاضر است از مردم افغانستان عذرخواهی كند. بعدتر می‌بینم كه با خبرگزاری خانه ملت هم مصاحبه كرده و این‌طور گفته است: من در اظهارات خود قصد برتر دانستن قوم خود بر دیگران را نداشتم، مردم افغانستان با ایمان و دارای پیشینه تاریخی، دینی و فرهنگی مشترك با ایرانیان هستند، از این‌رو ما طی این سالیان میلیون‌ها افغانستانی را در كشور خود  پذیرایی  كردیم.
 شما تاریخ خوانده‌اید؟
شما تاریخ خوانده‌اید؟ این سوال جهان‌آبادی را ناراحت می‌كند و می‌گوید چهار سال افغانستان زندگی كرده است، تاریخ این كشور را مثل كف دستش می‌شناسد. او تاكید می‌كند منظورش این نبوده كه افغانستان زمان حمله محمود‌افغان به ایران در اواخر عهد صفوی كشوری جداگانه بوده است، اما چه توان كرد دیگر... بارها گفته‌اند دفاع نكردن بهتر از بد دفاع كردن است.
در صحبت‌های جهان‌آبادی این‌طور به نظر می‌رسد كه او افغانستان را كشوری جداگانه می‌بیند كه به ایران حمله كرده و بر آن حاكم می‌شود. این در حالی است كه افغان‌ها هم مثل  یكی دیگر از اقوام ایرانی كه در تاریخ كشورمان می‌بینیم در شرایطی حمله كرده، حكومت مركزی را كه كم‌رمق و بی‌جان بوده عزل كرده و خود حكومت را به دست گرفته‌اند، صفویه، زندیه، قاجاریه و... همه به همین شكل به حكومت رسیده‌اند و افغان‌ها هم یكی از همین اقوام ایرانی بوده‌اند. حالا وقتی یك نماینده مجلس با لحنی كه ذكرش رفت، درباره همسایه‌ای كه تا صد و اندی سال پیش جزو خاك ایران بود و حالا هم جان ایران است، این‌طور حرف می‌زند، ما را متوجه همان آسیب‌های فرهنگی قدیمی می‌كند. آسیبی كه موجب می‌شود مردم كشورهای منطقه تصور كنند ایرانی‌ها نژادپرستانه خود را از همسایگانشان برتر می‌دانند و همین می‌افزاید بر درد فرهنگی بزرگی كه میان ما و همسایگان دیوار می‌كشد. برخی مسؤولان، برخی فیلم‌ها و... فضایی ایجاد می‌كنند كه چند روز یكبار از همسایه‌ای عذرخواهی كنیم و باز برویم سر خانه اول. كاش این چند بیت نجیب باور شاعر افغانستانی در جان همه‌مان ته‌نشین می‌شد: هـركـُجـا مـرز كشیدنـد، شـما پـُل بـزنـید/ حـرفِ تهـران و سمرقـند و سرِپـُل بزنـید/ مـُشتی از خـاك بـُخارا و گـِل از نیشابور/ با هـم آریـد و بـه مخـروبـه كابـل بزنـید...