آگهی و كمی هم گزارش
آگهیها برای ما در روزنامه یك حالت دوگانه دارد. راستش را بخواهید از یك طرف، بخشی از چرخ اقتصادی مجموعه با زحماتی میچرخد كه دوستان سازمان آگهیها میكشند. آن طرف قضیه اما یكی از دغدغههای روزانه ما در روزنامه و تحریریه، تماسهایی است كه باید اول وقت با بخش فنی بگیریم و آگهیهای هر صفحه را جویا شویم. بگذریم از اینكه در بیش از 90 درصد اوقات همین مقادیر هم یكی دو ساعت بعد تغییر میكنند و اضافه میشوند. حالا خودتان را بگذارید جای آن روزنامهنگار نگونبختی كه با فلاكت، گزارش یا مصاحبهاش را گرفته و تنظیم كرده و حالا سر صفحهبندی باید مانند مادری كه فرزندش را به قربانگاه میبرد، مطالبش را پای صفحه حذف كند تا جا برای آگهی باز شود. خلاصه كه اوضاع درامی است برای خودش... و اما بعد!
مهاجر، روزنامهنگار كاركشته كاغذ و حومه هم دوباره دست گذاشته روی یك موضوع جالب! دیروز در فضای مجازی تصاویری از گلاب به رویتان سنگ دستشویی دست به دست میشد كه به عنوان یك اثر هنری در خانه هنرمندان به نمایش گذاشته و 50 میلیون تومان هم قیمت خورده بود. خب دیدن چنین تصویری برای یك خبرنگار كاربلد یعنی سوژه! همین هم شد كه مهاجر دست به تلفن شد و پیگیری برای درآوردن ته و توی قضیه! گزارش مهاجر را در صفحه 11 بخوانید.
در صفحه 12 هم علی رستگار كه به گوشش خورده بود فیلم جدید مسعود كیمیایی قرار است با سرمایه محدصادق رنجكشان تولید شود، تلفن و خودكار دستش گرفت و رفت تا فیها خالدون قضیه را درآورد. مشروح پیگیریهای رستگار هم در صفحه 12 ریز به ریز منتشر شده!