همه چیز فدای کتاب
برادر شهید آیت میگوید، سیدحسن به خاطر تنگی معیشت خانواده، معمولا نمیتوانست كتابهای درسی خود را تهیه كند، ولی اگر گاهی پولی به دستش میرسید از تمام ضروریات و خواستههای نوجوانی و جوانی خود صرفنظر و به كمترین چیزها اكتفا میكرد و با آن پول مجله، روزنامه و كتاب میخرید. كتابهای درسی را از همكلاسیهایش میگرفت و خیلی سریع ورق میزد و كتاب را برمیگرداند و معمولا هم بهترین نمرات را میگرفت! او ادامه میدهد: در آن دوره كسب علم و سواد رونقی نداشت، اما مادرمان همیشه روی این نكته پافشاری میكردند، خانواده از لحاظ معیشتی و وضعیت اقتصادی فوقالعاده در تنگنا بود و ظاهرا اینطور به نظر میرسید كه بهتر است بچهها بهجای كسب علم در تأمین معاش خانواده مشاركت كنند، اما مادرمان تا آخر عمر كه بر اثر روماتیسم و آرتروز زمینگیر شد، علاوه بر اداره خانواده 9 نفره - ایشان سرپرست فرزندان برادر فقیدش هم بود - در كشاورزی هم به پدر كمك میكرد و قالی هم میبافت!
تیتر خبرها