چرا محصولات در مرحله توسعه ایدهها شكست میخورند؟
شگرد ضد گلوله شدن
محصولات، نقطه اتصال شركتهای نوپا و كاربرانشان هستند. هر قدر یك محصول بتواند نیازهای كاربران را بهتر و دقیقتر پاسخ بگوید در بازار موفقتر خواهد بود. كسبوكارها انرژی زیادی صرف بهبود ارتباط كاربر با محصولشان میكنند و همواره در تلاشند پاسخهای درستی به مسائل كاربران بدهند. در فرآیند توسعه محصول ممكن است اشتباههایی مسیر رشد را منحرف كند. یكی از آنها توسعه اشتباه محصول است. اگر مسیر توسعه محصول با آنچه كاربران در انتها انتظار دارند هماهنگ نباشد، تولید با شكست مواجه میشود. در رابطه با كسبوكارها باید توجه داشت كه توسعه بد محصول به مراتب بدتر از توسعه ندادن است. در مسیر توسعه محصول، ایدههای بسیاری مطرح میشود اما پیادهسازی همه این ایدهها ممكن نیست. صرف زمان و منابع بدون آگاهی و برنامهریزی در این موضوع میتواند كسبوكار را با شكست مواجه كند. در ادامه به بعضی از اشتباهها در مسیر توسعه محصول اشاره شده است:
ارائه محصولی كه هنوز كامل نشده
ممكن است به دلایل مختلف مثلا كمبود زمان، محصول پیش از آنكه به حداقل ویژگیهای مقبول كاربر برسد، در بازار ارائه شود. طبعا این محصول نمیتواند نیازهای حداقلی كاربران را برآورده کند و این مساله بر كیفیت خروجی اثر منفی میگذارد. اگر محصولی در بازار وارد شده است باید حداقل عملكرد اصلی محصول را برای كاربر فراهم سازد.
منطبق نبودن محصول با رفتار كاربران
اگر محصول ارائه شده با عادات و رفتارهای كاربران منطبق نباشد زمان زیادی برای ایجاد هماهنگی و همسازی با محصول نیاز خواهد بود. ایجاد منش جدید كاربری نیازمند صرف هزینه مادی و معنوی است. یك شركت نوپا ممكن است در آغاز كار شرایط ایجاد بستری برای این هماهنگی را نداشته باشد. پس تیم محصول باید آگاهانه از آن حذر كند.
كشتن زمان در توسعه جزئیات
یك محصول معمولا پیرامون مدل كسبوكاریاش شكل گرفته و در ازای ایجاد خدمات و رفع یك نیاز اصلی از طرف كاربر مورد استفاده قرار میگیرد. وسوسه توسعه جزئیات و خدمات فرعی همیشه همراه تیم خواهد بود. اگر زمان زیادی برای این مساله صرف شود ممكن است خود محصول نیز از دامنه نیاز كاربران خارج شود پس باید همواره به این نكته توجه داشت كه تمركز و صرف زمان باید روی ویژگیهای اصلی محصول اتفاق بیفتد.
نداشتن دید درست در تولید
آگاهی به مسیر راه توسعه محصول الزامی است و اگر همه تیم به این مسیر آشنا نباشند ممكن است توسعه را در مسیر اشتباهی پیش ببرند. چشمانداز محصول مشخص میكند كه دید درست تولید چیست و بر چه مبنایی ساختاربندی خواهد شد. مدل كسبوكاری در شكلگیری این دید موثر است.
بررسی نكردن نتیجه با كاربر
محصولی كه در نهایت آماده میشود قرار است كاربران از آن استفاده كنند. ممكن است یك محصول از دید توسعهدهندگانش عالی و كامل باشد اما كاربران آن را به دلایل مختلف نپسندند. بنابراین بررسی كردن محصول با كاربر پیش از ارائه به بازار میتواند از شكستهای احتمالی پیشگیری كند.
چه باید كرد؟
مسیر راه محصول باید دقیق و درست ترسیم شود و همه اعضای تیم توسعه از آن آگاه باشند.
زمان ارائه محصول به بازار باید درست انتخاب شود. محصول باید كامل باشد؛ یعنی ویژگیهای اصلی در آن كاملا قابل استفاده باشند.
نتیجه كار باید با كاربران بررسی شود و محصول منطبق بر كاربر توسعه داده شود. بازخوردهای كاربری اهمیت ویژهای در این مساله خواهد داشت.
مدیریت زمان و منابع در توسعه محصول لحاظ شود و توسعه بدون آگاهی صورت نگیرد.
ارائه محصولی كه هنوز كامل نشده
ممكن است به دلایل مختلف مثلا كمبود زمان، محصول پیش از آنكه به حداقل ویژگیهای مقبول كاربر برسد، در بازار ارائه شود. طبعا این محصول نمیتواند نیازهای حداقلی كاربران را برآورده کند و این مساله بر كیفیت خروجی اثر منفی میگذارد. اگر محصولی در بازار وارد شده است باید حداقل عملكرد اصلی محصول را برای كاربر فراهم سازد.
منطبق نبودن محصول با رفتار كاربران
اگر محصول ارائه شده با عادات و رفتارهای كاربران منطبق نباشد زمان زیادی برای ایجاد هماهنگی و همسازی با محصول نیاز خواهد بود. ایجاد منش جدید كاربری نیازمند صرف هزینه مادی و معنوی است. یك شركت نوپا ممكن است در آغاز كار شرایط ایجاد بستری برای این هماهنگی را نداشته باشد. پس تیم محصول باید آگاهانه از آن حذر كند.
كشتن زمان در توسعه جزئیات
یك محصول معمولا پیرامون مدل كسبوكاریاش شكل گرفته و در ازای ایجاد خدمات و رفع یك نیاز اصلی از طرف كاربر مورد استفاده قرار میگیرد. وسوسه توسعه جزئیات و خدمات فرعی همیشه همراه تیم خواهد بود. اگر زمان زیادی برای این مساله صرف شود ممكن است خود محصول نیز از دامنه نیاز كاربران خارج شود پس باید همواره به این نكته توجه داشت كه تمركز و صرف زمان باید روی ویژگیهای اصلی محصول اتفاق بیفتد.
نداشتن دید درست در تولید
آگاهی به مسیر راه توسعه محصول الزامی است و اگر همه تیم به این مسیر آشنا نباشند ممكن است توسعه را در مسیر اشتباهی پیش ببرند. چشمانداز محصول مشخص میكند كه دید درست تولید چیست و بر چه مبنایی ساختاربندی خواهد شد. مدل كسبوكاری در شكلگیری این دید موثر است.
بررسی نكردن نتیجه با كاربر
محصولی كه در نهایت آماده میشود قرار است كاربران از آن استفاده كنند. ممكن است یك محصول از دید توسعهدهندگانش عالی و كامل باشد اما كاربران آن را به دلایل مختلف نپسندند. بنابراین بررسی كردن محصول با كاربر پیش از ارائه به بازار میتواند از شكستهای احتمالی پیشگیری كند.
چه باید كرد؟
مسیر راه محصول باید دقیق و درست ترسیم شود و همه اعضای تیم توسعه از آن آگاه باشند.
زمان ارائه محصول به بازار باید درست انتخاب شود. محصول باید كامل باشد؛ یعنی ویژگیهای اصلی در آن كاملا قابل استفاده باشند.
نتیجه كار باید با كاربران بررسی شود و محصول منطبق بر كاربر توسعه داده شود. بازخوردهای كاربری اهمیت ویژهای در این مساله خواهد داشت.
مدیریت زمان و منابع در توسعه محصول لحاظ شود و توسعه بدون آگاهی صورت نگیرد.