تلویزیون می‌تواند جامعه را پیش ببرد

تلویزیون می‌تواند جامعه را پیش ببرد


فارغ از رسانه‌هایی كه هنر را صرفا برای هنر می‌خواهند و به دنبال این نیستند كه از زبان هنر برای شكل‌دهی به سلیقه اجتماع استفاده كنند، بسیاری از رسانه‌ها هم اولویت خود را بر حل مشكلات و درگیری‌های اجتماعی از طریق تولید محصولات هنری گذاشته‌اند. در مسیر این رسانه‌ها هرچقدر كه كیفیت تولیدات بالاتر رود، اثرگذاری اجتماعی نیز بیشتر خواهد شد.
البته نباید فكر كرد از طریق فعالیت فرهنگی به صورت تولید محتوای دیداری- شنیداری می‌توان به‌راحتی آسیب‌های اجتماعی را رفع و رجوع كرد، چون كار فرهنگی مكمل سیاستگذاری‌های كلان است یعنی دست‌اندركاران بالادستی جوامع باید بتوانند دستورالعمل‌های ویژه برای حل مشكل را ارائه دهند و بر اجرایی شدن این دستورالعمل‌ها هم تأكید کنند و كنارش از محتواسازان رسانه‌ها خواست با كار فرهنگی به دنبال اصلاح آسیب‌ها باشند.
رسانه ملی به خاطر بازه گسترده مخاطبی كه دارد، می‌تواند یكی از بهترین مجال‌ها برای كار فرهنگی باشد و كارگردانان و تهیه‌كنندگان می‌توانند با حرف زدن از آنچه مردم به عنوان گله و شكایت و نقد و ایراد یاد می‌كنند سوژه‌پردازی
كنند.
این سوژه‌پردازی‌های دراماتیك باید در كنار نمایش ویژگی‌های مثبت اجتماع باشد تا مخاطب دلزده نشود چون گستره مخاطب تلویزیون خیلی گسترده است و باید رعایت حال همه مخاطبان چه یك جوان چه یك سالمند را داشت.
شخصا فكر می‌كنم حتی خشن‌ترین اتفاقات اجتماعی را هم می‌توان با رگه‌هایی از طنز آمیخته كرد تا مخاطب تلویزیون بیش از حد از نظر روحی به هم نریزد و در عین حال مجال امیدواری برایش ایجاد شود كه بتواند با انگیزه بیشتری تلاش كند برای غلبه بر مشكلات. مشكل هم فقط اعتیاد نیست، از مبحث اشتغال و ازدواج جوانان تا فرزنددار شدن و تحصیل آنها و كلاس‌های كنكور و فضای دانشگاه‌ها، همه و همه مضامینی است كه می‌توان در تلویزیون به آن پرداخت.
رسالت تلویزیون، كار فرهنگی است و اگر این كار فرهنگی حساب‌شده و با تحقیقات غنی و پربار صورت گیرد قاعدتا باید بتواند در پیشبرد جامعه موثر باشد. بماند كه یكی از ویژگی‌های تبدیل یك محصول دیداری به محصولی ماندگار نیز همین حركت بر مدار آلام و آرای مخاطبان است.