غبارروبی با عطر کربلا

روایتی از حاشیه‌های مراسم غبارروبی حرم مطهر رضوی با حضور رهبر انقلاب

غبارروبی با عطر کربلا

وقتی قسمت شد که در مراسم غبارروبی مضجع مطهر امام رضا(ع) حاضر شوم.
نیت کردم در این زیارت از امام(ع) اذن عزاداری ایام محرم و صفر را بگیرم. شاید افراد دیگری هم که در این مراسم حاضر بودند چنین نیتی را در ذهن داشتند. در طول مسیر که با اتوبوس به سمت حرم می‌رفتم پرچم‌های سیاه عزا، حال و هوای خیابان‌های منتهی به حرم را عوض کرده بود. شروع مراسم، ساعت ۸ اعلام شده بود، چند دقیقه ای زودتر به ورودی حرم رسیدم و شروع به خواندن اذن دخول کردم: «أَللَّهُمَّ إِنّی وَقَفْتُ عَلى بابٍ مِنْ أَبْوابِ بُیُوتِ نَبِیِّکَ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ‏ وَآلِهِ...».  
انتظار شیرین
پس از طی بازرسی و تشریفات، به رواقی وارد شدیم و در کنار جمعیت مشتاق، منتظر شدیم که برنامه آغاز شود. سرم را که در میان جمعیت چرخاندم حضور جوانان و هم‌سن‌و‌سال‌هایم چشمگیر بود. افراد مختلفی از طیف‌های مختلف به این مراسم دعوت شده بودند. البته افراد جا افتاده و مسن‌تر هم بودند که به‌نظر می رسید برخی مسؤولان محلی باشند. تیپ و ظاهر افراد هم متفاوت بود، از کت و شلواری‌های رسمی گرفته تا پیراهن‌های ساده و غیررسمی.
اذن ورود
با شدت گرفتن رفت و آمدها، مهمانان هم متوجه شدند که کم کم باید آماده رفتن به سمت مضجع شریف شوند. در‌ها که باز شد، مردم کم کم در کنار ضریح قرار گرفتند. نوار مشکی دور ضریح، نشان می داد که آستان مقدس رضوی هم سیاهپوش عزای سیدالشهدا(ع) شده است.  میان جمعیت، صندلی ای برای قاری قرآن و ذاکران اهل بیت(ع) تدارک دیده شده بود. ساعت حدود 9صبح بود که قاری شروع به تلاوت قرآن کرد و اتفاقا آیه با مسما و متناسب با حال و هوای مراسم انتخاب کرده بود: «...فِي بُيُوتٍ أَذِنَ‌ا... أَن تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ»(سوره نور آیه 36). (ترجمه: (این چراغ پرفروغ) در خانه‌هایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا برند (تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد) خانه‌هایی که نام خدا در آنها برده می شود، و صبح و شام در آنها تسبیح او می گویند).
پس از تلاوت قرآن، ذاکر ابتدایی مراسم، شروع به خواندن صلوات خاصه حضرت و  زیارتنامه کرد. همزمان با آغاز دعا، در‌های ضریح هم باز شد و بخشی از وجوهات و نذوراتی که در آن ریخته شده بود، تخلیه شد. تعداد زیادی از مهمانان مراسم هم که از مجاوران حضرت ثامن الحجج(ع) بودند، تقریباً زیارتنامه را از حفظ با مداح زمزمه می کردند: «...مَنْ والاكُمْ فَقَدْ والَى ا...، وَ مَنْ عاداكُمْ فَقَدْ عادَا...، وَ مَنْ اَحَبَّكُمْ فَقَدْ اَحَبَّ ا...، وَمَنْ اَبْغَضَكُمْ فَقَدْ اَبْغَضَ ا...» (هر كه شما را دوست دارد خداى را دوست داشته و هر كه شما را دشمن دارد خداى را دشمن داشته و هر كس به شما محبت داشته باشد به خدا محبت داشته و هر كس با شما كينه توزد با خدا كينه توزى كرده است).  
از مشهد الرضا تا کربلا
پس از این‌که زیارتنامه تمام شد، ذاکری دیگر در جایگاه قرار گرفت. همهمه میان جمعیت نوید حضور آقا را می داد. دیگر همه روی پای خود ایستاده بودند و افرادی که قدشان هم نمی‌رسید، روی پنجه بلند شده بودند تا صحنه ورود حضرت آقا را ببینند. رهبر انقلاب مطابق معمول مراسم غبارروبی لباس سفید بلندی به تن کرده بودند و پس از عتبه بوسی وارد مضجع شریف شدند و در کنار حجج اسلام رسولی محلاتی، علم‌الهدی، مروی و برخی دیگر از علما به زیارت و غبارروبی، مضجع شریف ثامن الحجج(ع) مشغول شدند.
مداح مراسم شروع به خواندن می کند: «در این دیار هر که بیاید غریب نیست، هرکس که دلشکسته بود بی نصیب نیست...»
روضه خوان در میانه مدحش به مناسبت ایام محرم، گریزی هم به کربلا زد و حدیث رضوی را بهانه ای برای روضه خوانی کرد: «یا ابن شبیب إن کنت باکیًا لشیءٍ فابکِ للحسین بن علی بن أبی طالب علیهما السلام...»( اى پسر شبیب! اگر براى چیزى گریان شدی، براى حسین فرزند علی بن ابیطالب علیهما‌السّلام گریه کن...). نام امام حسین(ع) کافی است که چشمان همه جمعیت را تر کند.
حاج احمد واعظی که شروع به مداحی کرد، یادی هم از شهدای مدافع حرم کرد و با ذکر خاطره ای از بیقراری دختر یک شهید که لباسی از پدرش را پیدا کرده بود، دلها را به کربلا برد. از میان جمعیت فردی از مداح خواست که برای توفیق زیارت اربعین دعا کند، او هم به این موضوع اشاره‌ای کرد. احمد واعظی در انتهای مراسمش ذکر اباعبدا... گرفت و جمعیت شروع به سینه زنی کرد. واعظی پس از اتمام برنامه اش، از حدادیان خواست که بخواند، اما او با تواضع جوان دیگری را پشت تریبون فرستاد تا زیارت امین‌ا... بخواند. خادمان حرم، پرچمی مشکی به داخل ضریح بردند تا با پارچه سبزی که همیشه روی مضجع است، عوض شود. پایان زیارت مصادف شد با اتمام غبارروبی و کم کم جمعیت دوباره به احترام آقا ایستاد.
این بار حدادیان هم پشت تریبون رفت و دعای پایانی مراسم را حدود ساعت 10:15 دقیقه قرائت کرد. پس از آن فرصتی فراهم شد تا جمعیت پنجره‌های ضریح را در آغوش بگیرند و بار دیگر در آستانه محرم با امام خود تجدید عهد کنند.