جامجم با سر زدن به 2 بیمارستان دولتی پایتخت، مشكلات درمانی مردم را در ششمین سال اجرای طرح تحول سلامت بررسی میكند
ناخوشیهای طرح تحول
آمبولانسی از راه میرسد، با آژیر روشن و سرعت زیاد. متخصص اورژانس همراه مردی مسن، پیرمردی را از آمبولانس بیرون می آورند و با عجله داخل بیمارستان میبرند. دقایقی است كه وقت ملاقات به پایان رسیده، به همین خاطر اینجا در بیمارستان امام حسین(ع) تهران، در ورودی بخشهای بستری را بستهاند و كسی را داخل این بخشها راه نمیدهند. از این رو، بیشتر اعضای خانواده بیماران، گوشه و كنار حیاط نشستهاند. تعدادشان هم كم نیست. در ساختمان اصلی بیمارستان نیز مراجعهكنندگان زیادی در قسمتهای پذیرش، تریاژ و اورژانس ازدحام كردهاند. ازدحامی كه به بخش رادیولوژی نیز كشیده و آنجا نیز مردم زیادی را میتوان دید كه بیحوصله منتظر رسیدن نوبت خود هستند. در بین آنها، چند بیمار در قسمت انتظار بخش رادیولوژی روی همان تختهای بیمارستانی دراز كشیده و بعضیهایشان به خواب رفتهاند. معلوم نیست چند ساعت است اینجا انتظار میكشند كه حتی ناله بلند زنی در قسمت تزریقات نیز آنها را بیدار نمیكند.
به نظر میرسد، با پایی كه از زانو به پایین در گچ است. خودش میگوید كه برقكار است و از بلندی پایین پرت شده. دكترها به او گفتهاند پایش نیاز به جراحی دارد، اما هنوز نوبتش نرسیده است؛ به خاطر شلوغی بیمارستان یا هر چیز دیگر. قرار است تا آخر شب به او خبر دهند كه آیا بعد از چهار روز بستری بالاخره فردا نوبت عملش میشود یا خیر.
از وضع رسیدگی به بیماران در این بیمارستان راضی نیست، بهخصوص از کمبود نیروهای خدماتی كه در جابهجایی بیماران كمك میكنند گلایه دارد و تعریف میكند چند باری كه باید برای عكسبرداری یا آزمایش به بخشهای مختلف بیمارستان میرفته، هیچ بیماربری در بخش شان حاضر نبوده و به همین دلیل، همسرش او را به این بخشها منتقل كرده است. البته چون همسرش توانایی جسمی كافی نداشته، یكی دو باری او را از روی ویلچر انداخته است. اتفاقاتی مثل این و همچنین معطلیهای پیاپی در بخشهای گوناگون بیمارستان
به دلیل تعداد بالای بیماران، مرد را حسابی عصبانی كرده است.
دردسرهای یك دفترچه
بیمارستان دولتی امام حسین(ع) یكی از شلوغترین مراكز درمانی تهران است كه در مركز پایتخت قرار دارد. البته از این دست بیمارستانهای شلوغ در دیگر نقاط تهران نیز به وفور یافت میشود. مثل بیمارستان سینا كه آن هم در مركز شهر است و محل مراجعه بسیاری از پایتختنشینان.
در یكی از روزهای میانی هفته به این بیمارستان
سر میزنیم. در حالی كه هنوز چند ساعتی تا ظهر مانده، چند صد نفر فقط در سالن انتظار اصلی درمانگاههای تخصصی دیده میشوند كه روی نیمكتهای فلزی آن نشستهاند و گرم صحبت با یكدیگرند. با كمی دقت در لابهلای پچپچهایشان، میتوان فهمید بیشتر آنها یا از حال بد خودشان برای هم تعریف میكنند یا از حال بد بیمارشان. بعضیها نیز از شرایط نابسامان نظام درمانی گلایه دارند و از مشكلاتی مثل كمبود دارو، بیتوجهی بیمهها به تعهداتشان، وضع بد رسیدگی و امكانات پایین هتلینگ بسیاری از بیمارستانهای دولتی ناراضی هستند.
در این میان، سر صحبت را با مردی 60 ساله بازمیكنم كه دچار عفونت ریه شده و هرازگاهی مهمان بیمارستان سیناست. ماه پیش چند روز در این بیمارستان بستری بود و امروز برای معاینه مجدد به اینجا آمده. از مددجویان كمیته امداد است و از اردیبهشت امسال كه بیمه مددجویان شهری این نهاد به سازمان بیمه سلامت منتقل شد، از دفترچه بیمه سلامت استفاده میكند.
او اما از این انتقال اجباری میگوید: قبلا یك كارت درمانی داشتیم كه با آن دكتر برایمان نسخه مینوشت و نسخه را به كمیته امداد میبردیم. آنجا هم بهراحتی نسخه را تایید میكردند و بیدردسر دارویمان را میگرفتیم، اما حالا كه مجبورمان كردهاند از دفترچه بیمه سلامت استفاده كنیم، سرگردان شدهایم، زیرا بیشتر بیمارستانهای دولتی وقتی دفترچه بیمه همراهمان نباشد، ما را پذیرش نمیكنند و خیلی از داروخانههای سطح شهر نیز با بیمه سلامت قرارداد ندارند؛به همین دلیل، هم فرآیند پذیرش در بیمارستانهای دولتی برایمان سختتر از قبل شده است و هم پیدا كردن داروهای مورد نیازمان.
زیر بار كمبودهای بیمه و بیمارستان
بیمارستان سینا حیاطی وسیع دارد كه در گوشهای از آن، كافه تریای بیمارستان قرار گرفته است. جایی شلوغ كه همواره میتوان داخل آن یا روی نیمكتهای حاشیهاش، بیماران زیادی را دید كه با خانواده خود وقت میگذرانند. همینجا با زن و شوهر سالخوردهای آشنا میشوم كه با وجود همه دردهایی كه میكشند، نشاط از سر و رویشان میبارد. مرد بیش از 70 سال دارد و به سرطان روده بزرگ مبتلاست. به همین دلیل، یكی دو ماه پیش پزشكان همین بیمارستان، این ناحیه از دستگاه گوارش او را جراحی كردهاند و روی شكمش كیسه مدفوع كار گذاشتهاند.
مرد سالخورده از عملی كه روی او انجام شده، راضی است، اما از این ناراحت است كه تعداد كیسههایی كه براساس سهمیه بیمه تامین اجتماعی به صورت ماهانه به او تعلق میگیرد، جوابگوی مصرف یك ماهش نیست. پیرمرد تعریف میكند كیسههای مدفوع برای بیمارانی مثل او نقش بخشی از روده بزرگ را ایفا میكنند، به همین دلیل، باید زود به زود ضدعفونی و حداكثر هر دو روز یك بار تعویض شوند. اما چون بیمه در هر ماه حداكثر ده كیسه را تحت پوشش قرار میدهد، او باید به ازای هر كیسه بیشتر، حدود 170 هزار تومان هزینه كند، وگرنه مجبور است دوره تعویض این كیسهها را طولانیتر كند. كاری كه ممكن است در كنار سرطان، پیرمرد را به عفونت روده بزرگ نیز مبتلا كند.
بهجز این مورد، این مرد سالخورده میگوید كه پیش از انجام عمل، ناچار شد دستگاه استاپلر و منگنه لازم برای جراحی روده بزرگ را از بیرون بیمارستان تهیه كند. چراكه آن زمان، مسؤولان این مركز درمانی به او گفتند كه نوع آمریكایی این دستگاه را ندارند و پزشكانش نیز انواع غیرآمریكایی آن را تایید نمیكردند. به همین دلیل، پیرمرد استاپلر و منگنه مورد نیازش را از یك فروشگاه تجهیزات پزشكی با قیمت سه میلیون و 500 هزار تومان خرید. جالب این كه بنا به برخی دلایل پزشكی، از این دستگاه در حین عمل استفاده نشد. البته باز جای شكرش باقی است كه آن فروشگاه حاضر شد دستگاه را كه استفاده نشده پس بگیرد و همان مبلغ را به پیرمرد پس بدهد، اما اگر این اتفاق نمیافتاد، حدود سه و نیم میلیون تومان اضافه بر خرج عمل، به خاطر نقص تجهیزات پزشكی در این بیمارستان از جیب او رفته بود.
این اتفاق در حالی برای این بیمار رخ داده است كه براساس صحبتهای چندین و چندباره مسؤولان وزارت بهداشت، ارجاع به خارج از بیمارستان برای تهیه دارو یا لوازم پزشكی تخلف است. تخلفی كه قرار بود طرح تحول سلامت پای آن را از بیمارستانهایمان قطع كند كه نتوانست. این طرح البته اهداف بسیار دیگری نیز داشت، از جمله كاهش بار هزینههای سلامت بر دوش خانوادهها و ایجاد عدالت در دسترسی به خدمات درمانی؛ اهدافی كه كمیابی و گرانی چند ماه اخیر برخی داروها و بالا گرفتن دعوای بین بیمهها، بیمارستانها، داروخانهها و شركتهای دارویی در ماههای گذشته تحقق آن را دور از دسترس كرده است. همچنین در این طرح قرار بود كیفیت ارائه خدمات بیمارستانهای دولتی بالا رود، اما همچنان بسیاری از بیماران از كیفیت غذا و امكانات بیمارستان و نحوه رسیدگیهای بعضی از اعضای كادر درمان اصلا رضایت ندارند. شلوغی بیمارستانهای دولتی مشكلی است قدیمی كه حتی طرح تحول سلامت نیز نتوانست برای رفع آن كاری كند، چراكه با وجود گذشت
پنج سال از عمر این طرح، هنوز گامی جدی برای راهاندازی نظام ارجاع برداشته نشده است.
اینها همه مشتی نمونه خروار از مسائلی است كه گریبان نظام سلامت را گرفته و برای بیماران دردسر درست كرده است. مسائلی كه ما با اندكی چرخ زدن در دو بیمارستان مهم دولتی پایتخت متوجه آن شدیم و مسلما با صرف وقت بیشتر، میتوانستیم مشكلات بسیار دیگری را نیز از زبان مردم بشنویم.