قصه «ترور خاموش»  برای مخاطب ملموس است

قصه «ترور خاموش» برای مخاطب ملموس است


 اعتیاد و معضلات و پیامدهای مربوط به آن شاید به یك موضوع و سوژه تكراری و كلیشه‌ای در فیلم‌ها و سریال‌های ما تبدیل شده باشد، اما یك نویسنده حرفه‌ای و خلاق از همین سوژه تكراری هم می‌تواند داستان‌های جذابی خلق كند. سریال «ترور خاموش» با نام قبلی «مرگ خاموش» از آن دست سریال‌هایی است كه با شروعی تكان‌دهنده‌ كه داشت و همچنین در ادامه داستان به موضوعاتی پرداخت كه پیش از این صرفا در قالب مستند از تلویزیون شاهد بودیم. ناركوتروریسم یا همان تروریسم مواد مخدر یكی از مهم‌ترین معضلات جامعه امروزی است كه درونمایه داستان این سریال را شكل داده است. هومان فاضل یكی از نویسندگان ترور خاموش است كه در گفت‌وگو با جام‌جم به نكات مهمی در این باره اشاره كرد كه در ادامه می‌خوانید:

 مدتی پیش خبری منتشر شد مبنی بر این‌كه شما در مقطعی از گروه جدا شده اید. با این حساب نگارش فیلمنامه چند قسمت از سریال به عهده شما بوده است؟
طرح اصلی سریال مربوط به آقای اصفهانی است كه ناظر كیفی سریال هم هست. من در ابتدا پنج شش قسمت از سریال را نوشتم و با توجه به نظر آقای اصفهانی تغییراتی روی این چند قسمت اعمال و فیلمنامه بازنویسی شد. می‌توانم بگویم حدود ده قسمت از فیلمنامه سریال را من نوشتم. از یك جایی به بعد هم تلویزیون نظراتی داشت كه من تغییراتی را كه موافق بودم روی فیلمنامه اعمال كردم. اما از یك جایی ترجیح دادم از پروژه جدا شوم و كار به نویسنده دیگری محول شود. با توجه به دوستی و شناختی كه از آقای تراب‌‌نژاد داشتم، احساس می‌كردم از عهده کار
برمی آید. بنابراین از او خواستم بیاید و کار را بعد از من ادامه دهد. جلساتی با هم داشتیم و من تا جایی كه روند شخصیت‌ها را طراحی كرده بودم، به آقای تراب‌نژاد منتقل كردم و از مرداد ماه از پروژه جدا شدم و هیچ اطلاعی از تغییراتی كه در قسمت‌هایی كه من نوشتم، داده شد ندارم.
 مگر خودتان بیننده سریال نیستید كه بدانید چه تغییراتی روی فیلمنامه شما اعمال شده است؟
متاسفانه ندیدم. حقیقت این است كه فرصت نكردم سریال را دنبال كنم. اما تا جایی كه جسته گریخته بیننده سریال بودم، متوجه شدم همان فیلمنامه است. البته دوستان لطف داشتند و نام من را هم در تیتراژ ذكر كردند. البته ما توافق كردیم نام من و آقای تراب‌نژاد در تیتراژ قسمت‌هایی كه من نوشتم بیاید و از آن به بعد فقط نام ایشان به تنهایی بیاید. چون به هر حال حق مطلب را ایشان ادا كرده‌اند و بیست و چند قسمت را نوشته‌اند و به نوعی مالك معنوی بیشتر قصه آقای تراب‌نژاد است. البته حدود 60 درصد فیلمنامه‌ای كه من نوشتم ساخته شده و حدود 40 درصد هم به كار اضافه شده است.
 یعنی خط و ربط داستان هیچ تغییری نكرده است؟
داستانی كه من نوشتم بدین گونه بود كه با خانواده صبوری داستان آغاز و بیننده با مساله این خانواده تا پنج شش قسمت آشنا می‌شد و بعد از آن مامور امنیتی وارد ماجرا می‌شد.
 اما داستان سریال با موضوع كودك همسری آغاز شد.
این موضوع جزو داستان و فیلمنامه من نیست و بعد به متن اضافه شده است. چون من قصه را كاملا از زاویه دید خانواده نوشتم و بعد به فراخور و صلاحدید مجموعه و آقای اصفهانی قرار شد داستان از بعد اجتماعی خارج شده و به ابعاد بین‌المللی مواد مخدر هم پرداخته شود.

 بر همین مبنا من دو قسمت دیگر از فیلمنامه را نوشتم كه داستان خودكشی دانشجوها و قرص‌هایی كه اشكال عجیبی روی آنها حك شده، مربوط به همان بخش‌ها بود.
 با توجه به سریال قبلی شما «سارق روح»، به نظر می‌رسد كه ترور خاموش تخصصی‌تر، حرفه‌ای‌تر و جذاب‌تر نوشته و ساخته شده است.
من فكر می‌كنم در حق سارق روح جفا شد. این‌كه پخش آن به صورت هرشبی نبود و از شبكه  پنج پخش شد كه مخاطب كمتری به نسبت شبكه‌های دیگر دارد. اگر این اتفاق نمی‌افتاد، تاثیر بیشتری داشت. چون موضوع بسیار انتزاعی داشت و این‌كه بتوانی چنین موضوعی را به یك موقعیت تصویری كه برای همه قابل فهم باشد، تبدیل كنی که در چارچوب تلویزیون هم قرار بگیرد، كار سختی است. ضمن این‌كه مساله اعتیاد كه در ترور خاموش مطرح شد، موضوع آشنایی برای مخاطبان است و امكان كار اكشن هم دارد.
 نكته‌ای كه در همین قسمت‌های ابتدایی خیلی به چشم می‌خورد، پرگویی برخی بازیگران به‌خصوص نقش دكتر صفایی با بازی سعید راد است كه گاهی به شعار تبدیل می‌شود.
آنها دیالوگ‌های من نیستند. البته در سارق روح هم وجود داشت. به هر حال طبیعی است وقتی یك مجموعه سفارش‌دهنده یك كار می‌شود، ترجیح می‌دهد موضوعات مدنظر خودش را وارد قصه كند و برخی نكات را در قالب دیالوگ به مرم منتقل كند. ضمن این‌كه شاید خیلی از قسمت‌هایی را كه سعید راد بازی می‌كند، فیلمنامه من نباشد. چون من چند سكانس بیشتر در اتفاق عملیات ننوشته بودم. اما به هر حال طبیعی است كه برخی تفكرات و سیاست‌های سفارش‌دهنده پشت دیالوگ‌های بازیگران باشد.
 گویا داستان‌ها براساس پرونده‌های واقعی نوشته و ساخته شده است.
بله بخشی از داستان‌ها براساس پرونده‌های واقعی است. در سارق روح هم همین اتفاق افتاد. البته نمی‌توانم بگویم كدام بخش از داستان واقعی است و كدام بخش تخیلات نویسنده بوده؛ البته آقای اصفهانی طرح را بر اساس پرونده‌های واقعی نوشته است.