گره اصلی ستایش در دو فصل گذشته، جدال حشمت فردوس و ستایش بود و این گره در پایان فصل دوم با رودررویی این دو شخصیت تا حدودی گشوده شد اما در فصل سوم، از كف رفتن اموال فردوس، قتل صابر و دسیسه‌های پری سیما محور قرار گرفت و رابطه‌ای كه به صورت ریشه‌دار، پر تنش و خصمانه بود، در چشم به هم زدنی به صلح رسید. پدرشوهر، ساكن خانه عروس شد و گفت دیگر رمقی برای جدال ندارد. با پخش این قسمت، عده‌ای انتقادهایی نسبت به پایان سهل این جنگ خانوادگی مطرح كردند. مضاف بر این، حركت خیر ستایش و تسویه بدهی‌های فردوس به صورت ناشناس، بستری شد برای آشتی این دو شخصیت اما پرسش منتقدان اینجاست كه ستایش پولش كجا بود؟ این شخصیت از نظر اقتصادی در یك خانواده معمولی متولد شد و با طاهر نیز زندگی دشواری داشت. پس از مرگ همسرش هم سرمایه چندانی نداشت و به سختی كار می‌كرد. متوسط و حتی پایین بودن طبقه اقتصادی این خانواده را می‌شد از پادویی محمد برای حشمت فردوس در فصل دوم فهم كرد. در نتیجه این‌كه او بتواند 400 میلیون به فردوس كمك كند كمی دور از ذهن به نظر می‌رسد.