بیننده احترام میخواهد
تلویزیون یك مجموعه است كه از خبر گرفته تا برنامههای مستند و سریالهای داستانی را دربرمیگیرد و چون برای مجموعه مردم است پس باید حواسش باشد كه رضایت همگان را جلب كند.
من به عنوان یك هنرمند اگر هوای حرف زدن خودم را نداشته باشم، مردم من را پس میزنند. حال در هر هنری كه فعال باشم فرقی نمیكند و من باید مراقب رفتارم باشم و مراقب گفتارم باشم و اگر حرف نامربوطی بزنم مردم مرا رد میكنند. به نظرم تلویزیون هم باید هوای خودش و برنامه هایش را داشته باشد تا دچار تناقض نشود.
كمی صادقانه بگویم، مردم حتی از نوع گفتوگوی مجریان تلویزیون متوجه دوگانگی رفتاری آنها میشوند. مجریانی كه یك جور زندگی میكنند و جور دیگری حرف میزنند معلوم است كه مخاطب را پس میزنند.
بدترین كلاهی كه میتوانیم سر هم بگذاریم، كلاه فرهنگی است و چون در دنیایی هستیم كه اخبار و اطلاعات از در و دیوار میریزد و دیگر جایی برای افراد دورو و دورنگ وجود ندارد و آن دسته از فعالان تلویزیون كه گرفتار دورنگی شوند خیلی زود مخاطب خود را از دست میدهند.
درست است كه آمار كتابخوانی مردم ما پایین است ولی خیلی وقتها این مطالعههای جسته و گریخته و این مطالب كوچك درحد یك پاراگراف شبكههای مجازی را بهخوبی میخوانند و آگاه میشوند و این مردم هرگز كلاه فرهنگی سرشان نمیرود.
تلویزیون باید مجریان روراست را بهكار گیرد و گزارشهایی پخش كند كه در خدمت آرای مخاطبان باشد.
تلویزیون اگر بخواهد اعتماد مخاطبان را جلب كند باید واقعیتها را بگوید و نظرات مخاطبان را چه منفی و چه مثبت منعكس كند.
آنقدر برنامههای آن طرف آب مبتذل و سطحی و بیاخلاقی است كه تلویزیون با این رویه خیلی راحت میتواند مخاطبان را جذب كند.
متأسفانه برخی تهیهكنندههای ما دنبال سریالهایی هستند شبیه سریالهای آن طرف آب و برای همین حتی بهجای تلویزیون سراغ شبكه خانگی میروند یعنی تصور میكنند چون مردم بنجل ماهواره را میبینند، آنها هم بنجلتر بسازند در حالی كه مردم به خاطر تكرارها سراغ ماهواره میروند و با كمی نوآوری میتوان آنها را جلب كرد.
ما پتانسیل این را داریم كه برنامههای خوب بسازیم. اگر بیننده خلاقیت و نوآوری و احترام ببیند، صد درصد مخاطب پرو پا قرص تلویزیون خواهد بود.