زرد پررنگ
سال 93 که ازدواج کرد خیلی زود خبرش همه جا پخش شد. خانم بازیگر در 37سالگی بالاخره تصمیم گرفته بود متاهل شود و برای این مقصود چه گزینهای بهتر از یک مرد پولدار که از قضا یک جورهایی هم آقازاده بود. آقازادهای که البته مثل خیلی از آقازادههای فعلی از همان اول مورد غضب پدر و مادرش بود و از زمین تا آسمان با پدرش تفاوت داشت و خانوادهاش هیچ رقمه با عروسشان کنار نمیآمدند. فکرش را بکنید. معاون مطبوعاتی دولت سابق که به تفکرات سنتیاش مشهور بود، حالا عروسی داشت که تمام خطوط قرمز خانواده را رد کرده بود!
رسانهها تا توانستند از این ماجرا نوشتند و آخر سر خیلیها گفتند عشق است و باید به نظرات همه احترام گذاشت و اصلا نقل این حرفها نیست و ایشالا که خوشبخت شوند. منتها چند ماه بعد یک دفعه خبر رسید آقای داماد به علت واردات شیرخشک فاسد از آلمان تحت تعقیب قضایی قرار گرفته و باز مثل ماجرای تکراری این چند سال، با یک آقازاده متهم رو به رو بودیم؛ اتهامی که اردیبهشت امسال ثابت شد و داماد پرماجرا به 17سال زندان که هفت سالش قطعی بود و جریمه حدودا دو میلیون یورویی محکوم شد. بعد هم خبر رسید که خانم بازیگر به علت این اتفاق و جریحهدار شدن روحیهشان از همسر خود طلاق گرفتند و حالا یک مادر مجرد هستند. داستان مادر شدن اما خودش کلی جنجال داشت. ظاهرا قصه زندگی چهرههای مشهور سینمایی خیلی شبیه به هم شده. میشود همین جا اسم چند بازیگر خانم دیگر را هم آورد که تجربه مشترکی داشتهاند و شاید سرنوشتشان هم مشترک باشد. بازیگر قصه ما اما وقتی باردار شد فهمید به کشور آلمان علاقه خاصی دارد و همراه شوهر خود به این کشور رفت و دخترش را آنجا به دنیا آورد. باز جنجال شد که چرا و قصدشان چه بوده و میخواستهاند اقامت بگیرند و این حرفها. بعدش اما خیلیها گفتند باید به انتخاب آدمها احترام گذاشت و هرکس خودش میداند بچهاش را کجا به دنیا بیاورد و به کسی مربوط نیست. در این چند سال یک عالمه واکنش سیاسی، اجتماعی، مذهبی و چیزهای دیگر هم بود که خانم بازیگر از خودش نشان میداد و هربار که اظهاراتش بقیه را ناراحت میکرد یا توهین تلقی میشد، جماعت هنرمند و مشهور پشتش در میآمدند که چرا با او این طور برخورد میشود و هرکس حق دارد عقاید خود را ابراز کند و به نظرات هم احترام بگذاریم. قبول! ما در تمام این چند سال به مهناز افشار احترام گذاشتیم و حداقل خود من یک خط دربارهاش ننوشتم. حالا اما سوالم این است که باز هم باید به انتخاب و نظر خانم بازیگر احترام بگذارم و بگویم انتخاب ایشان برای همکاری با یک شبکه سعودی قابل تقدیر است؟ الان دقیقا باید چه چیزی را درک کنم؟ یک نفر از آن مدافعان قبلی بیاید و اینبار هم پاسخ دهد. شاید من و امثال من از این وادی ضلالت بیرون آمدیم و مثل چهرههای معروف و روشنفکرها فهمیدیم اصل ماجرا چیست. قبلا و قلبااز حسن همکاریتان سپاسگزار هستم.
رسانهها تا توانستند از این ماجرا نوشتند و آخر سر خیلیها گفتند عشق است و باید به نظرات همه احترام گذاشت و اصلا نقل این حرفها نیست و ایشالا که خوشبخت شوند. منتها چند ماه بعد یک دفعه خبر رسید آقای داماد به علت واردات شیرخشک فاسد از آلمان تحت تعقیب قضایی قرار گرفته و باز مثل ماجرای تکراری این چند سال، با یک آقازاده متهم رو به رو بودیم؛ اتهامی که اردیبهشت امسال ثابت شد و داماد پرماجرا به 17سال زندان که هفت سالش قطعی بود و جریمه حدودا دو میلیون یورویی محکوم شد. بعد هم خبر رسید که خانم بازیگر به علت این اتفاق و جریحهدار شدن روحیهشان از همسر خود طلاق گرفتند و حالا یک مادر مجرد هستند. داستان مادر شدن اما خودش کلی جنجال داشت. ظاهرا قصه زندگی چهرههای مشهور سینمایی خیلی شبیه به هم شده. میشود همین جا اسم چند بازیگر خانم دیگر را هم آورد که تجربه مشترکی داشتهاند و شاید سرنوشتشان هم مشترک باشد. بازیگر قصه ما اما وقتی باردار شد فهمید به کشور آلمان علاقه خاصی دارد و همراه شوهر خود به این کشور رفت و دخترش را آنجا به دنیا آورد. باز جنجال شد که چرا و قصدشان چه بوده و میخواستهاند اقامت بگیرند و این حرفها. بعدش اما خیلیها گفتند باید به انتخاب آدمها احترام گذاشت و هرکس خودش میداند بچهاش را کجا به دنیا بیاورد و به کسی مربوط نیست. در این چند سال یک عالمه واکنش سیاسی، اجتماعی، مذهبی و چیزهای دیگر هم بود که خانم بازیگر از خودش نشان میداد و هربار که اظهاراتش بقیه را ناراحت میکرد یا توهین تلقی میشد، جماعت هنرمند و مشهور پشتش در میآمدند که چرا با او این طور برخورد میشود و هرکس حق دارد عقاید خود را ابراز کند و به نظرات هم احترام بگذاریم. قبول! ما در تمام این چند سال به مهناز افشار احترام گذاشتیم و حداقل خود من یک خط دربارهاش ننوشتم. حالا اما سوالم این است که باز هم باید به انتخاب و نظر خانم بازیگر احترام بگذارم و بگویم انتخاب ایشان برای همکاری با یک شبکه سعودی قابل تقدیر است؟ الان دقیقا باید چه چیزی را درک کنم؟ یک نفر از آن مدافعان قبلی بیاید و اینبار هم پاسخ دهد. شاید من و امثال من از این وادی ضلالت بیرون آمدیم و مثل چهرههای معروف و روشنفکرها فهمیدیم اصل ماجرا چیست. قبلا و قلبااز حسن همکاریتان سپاسگزار هستم.