طبقه بالای زمین
روزهایی که دود و آلودگی، سقف آسمان را رنگ زده بود فکرم این بود که کاش مثل جک لوبیای سحرآمیز، گیاهی میکاشتم و از آن بالا میرفتم تا جایی که از این انبار آلایندگی بیرون میزدم؛ بلکه طبقه بالای زمین جای بهتری برای نفس کشیدن باشد. روزهایی که ترافیک، تهران من را به گروگان میگرفت تا آلودگی را به خوردم دهد به اهالی روستای فیلبند فکر میکردم که لابد الان از ایوان خانهشان به منظره ابرها نگاه میکنند و خبر از مردمی که زیر آن ابرها در طبقه همکف دنیا زندگی میکنند، ندارند. وقتی تابلوی شاخص آلودگی هوا قرمز شود، دیگر فاصله طبقاتی را نمیشود بین دروازه غار و نیاوران مقایسه کرد. باید فاصله طبقاتی را بین تهران و مناطقی مثل روستای فیلبند مازندران دید.