مشت‌های آشفته

آخرین فیلم‌های فریدون جیرانی و مهدی فخیم زاده انتظارات را در گیشه برآورده نکردند

مشت‌های آشفته

اگر استثنایی چون مطرب را کنار بگذاریم که در یک قدمی متری شیش و نیم قرار دارد و به زودی می تواند عنوان پرفروش ترین فیلم امسال را به دست آورد، گیشه آخر پاییز و این سرچراغی زمستان تعریفی ندارد و بیشتر فیلم‌ها از ظرفیت فروش بالا برخوردار نیستند. از میان هشت فیلمی که در این یک ماه اخیر روی پرده رفته (سه فیلم از 6 آذر اکران شده و باقی به‌ترتیب در نوبت‌های بعدی نمایش فیلم تا امروز یعنی روزهای سیزدهم، بیستم و بیست و هفتم آذر)، تنها یک فیلم توانسته بیشتر از یک میلیارد تومان بفروشد و دیگر فیلم‌ها با این روند فروش، بعید است که حتی بخشی از هزینه تولید خود را دربیاورند، چه رسد بخواهند گیشه موفقی داشته باشند.

 مشت آخر (مهدی فخیم زاده)
شروع اکران: 27 آذر
میزان فروش: ۴۲,۵۸۶,۰۰۰ میلیون تومان
 آشفته‌گی (فریدون جیرانی)
شروع اکران: 27 آذر
میزان فروش: ۹۹ میلیون تومان
مکث: از نکات مهم و قابل اشاره در اکران فعلی، نمایش دو فیلم از دو کارگردان پیشکسوت و تقریبا هم‌نسل سینمای ایران، یعنی مهدی فخیم زاده و فریدون جیرانی است. فیلمسازانی کاربلد با شخصیت‌هایی جذاب و دوست‌داشتنی که خاطرات خوبی از فیلم‌های مهم و موفق آنها داریم. فخیم زاده با کوله باری تجربه در سینما، چند فیلم شاخص در کارنامه دارد؛ از مسافران مهتاب که هنوز تماشاگران بازی همدلی برانگیز خود فخیم زاده در نقش نمکی را از یاد نبرده اند و فیلم بانمک خواستگاری تا فیلم شتابزده با پایان غافلگیرکننده اش و البته همسر که از بهترین کمدی‌های تاریخ سینمای ایران است و احتمالا بهترین فیلم سینمایی فخیم زاده هم به حساب می آید. کارنامه تلویزیونی فخیم زاده هم تقریبا به همین اندازه پربار است و او به ویژه برای ساخت سریال محبوب خواب و بیدار، طرفدارانی دارد.
با این حال فخیم زاده در مشت آخر با این‌که همچنان کاریزماتیک و پرانرژی است و خواسته اکشنی پیرمردی و بامزه بسازد، اما نتیجه به هرحال جزو آثار خوب او دست کم به لحاظ کارگردانی نیست و نتوانسته موفقیت‌های گذشته را تکرار کند. اگرچه فیلم فخیم زاده روزهای ابتدایی اکران خود را می گذراند، اما همین استقبال کم برآیندی از وضعیت مشت آخر در ادامه هم می دهد. اگر بازیگران شاخص فیلم تنها محدود به خود فخیم زاده و گوهر خیراندیش نمی شد (که پیشتر همکاری درخشانی در آذر، شهدخت، پرویز و دیگران داشتند) و بازیگران جوان و تماشاگرپسندتری حضور داشتند، شاید اتفاقات بهتری برای مشت آخر در گیشه می افتاد. شاید هم تغییر ذائقه و سلیقه مخاطبان به‌دلیل تماشای همواره کمدی‌های سطحی و مبتذل با شوخی‌های دم‌دستی، در بی اعتنایی به فیلم تازه فخیم زاده موثر باشد. فخیم زاده در جایی از فیلم می گوید: «اگه پیرم و می لرزم، به صد تا جوون می‌ارزم» شاید واقعا همین‌طور باشد و هنوز دود از کنده بلند شود، اما مشت آخر نشان داد فخیم زاده برای ارزیدن بر جوان‌های تازه وارد و مستعد فیلمسازی، باید ورزیده تر از این حرف‌ها باشد.
فیلم آخر فریدون جیرانی، آشفته‌گی هم اگرچه تا اینجا در گیشه تقریبا دوبرابر فیلم مشت آخر فروخته اما سرنوشت چندان بهتری از فیلم فخیم زاده ندارد و مخاطبان استقبال خوبی در این چند روز اکران از این فیلم نکردند. در جشنواره سال گذشته فیلم فجر هم آشفته‌گی با استقبال چندان خوب و مثبتی از سوی تماشاگران و منتقدان روبه‌رو نشد. یکی از انتقادها زمان جشنواره به قاب‌های کج و نامتعارف فیلم بود که حتی مسعود سلامی، از فیلمبرداران خوب و جوان سینمای ایران برای آن نامزد دریافت سیمرغ بلورین هم شد، اما برخی تماشاگران با آن ارتباط برقرار نکردند و قاب کج انگار به منزل نرسید! هرچقدر تجربه گرایی و جوانی کردن جیرانی در فیلم قبلی اش خفه‌گی نتیجه ای مثبت و درخشان داشت در آشفته‌گی، نتیجه عکس داد و با فیلمی مواجه‌ایم که قطعا از فیلم‌های خوب کارنامه فیلمساز خوبی چون جیرانی نیست. جیرانی فیلم‌های موفقی چون قرمز و شام آخر و خفه‌گی را در کارنامه دارد. او همچنین فیلمنامه آثار خوبی چون نرگس، گلهای داودی و زیربام‌های شهر را نوشته است. اذعان بفرمایید آشفته‌گی، نسبت با چنین آثاری موفق نیست.  با این حال و با وجود نا امیدی نسبی از فیلم‌های اخیر جیرانی و فخیم زاده، دوست داریم همچنان به ادامه فیلمسازی موفقیت آمیز آنها امیدوار باشیم و فکر نکنیم این دو نیز مانند برخی دیگر از فیلمسازان قدیمی سینمای ایران دیگر نشانی از روزهای اوج و گذشته خوبشان در فیلمسازی ندارند.
 جان دار (حسین امیری دوماری
و پدرام پورامیری)
شروع اکران: 20 آذر
میزان فروش: ۱,۲۰ میلیارد تومان
مکث: جان دار، جان دارترین فیلم گیشه در نوبت‌های اخیر اکران است و میان هشت فیلم به نمایش درآمده در یک ماه اخیر، بیشترین فروش را دارد و باز هم می تواند این رقم را افزایش دهد. حضور بازیگران چهره ای چون حامد بهداد، باران کوثری، فاطمه معتمدآریا و جواد عزتی و قصه ملتهب فیلم از دلایل این مقدار فروش جان دار است.
 آخرین داستان (اشکان رهگذر)
شروع اکران: 6 آذر
میزان فروش: ۳۴۹ میلیون تومان
مکث:  آخرین داستان باوجود امتیازاتی چون بهره مندی از ظرفیت مهمی چون شاهنامه و صداپیشگی بازیگرانی چهره، هنوز نمونه کامل و بی نقصی در متحرک سازی نیست و شاید یکی از مهم ترین دلایل استقبال نه چندان خوب از این فیلم پویانمایی همین باشد.
 23 نفر (مهدی جعفری)
شروع اکران: 20 آذر
میزان فروش:   ۳۳۸ میلیون تومان
مکث: یکی از ویژگی‌های مهم 23 نفر این است که بدون بهره گیری از بازیگرانی شناخته شده، روایتی واقعی از دوران جنگ و دفاع مقدس را به تصویر کشیده و توانسته بدون این امتیاز، فیلمی تقریبا موفق بسازد؛ اما گیشه سینما گاهی بی‌رحم تر از این حرف‌هاست که هوای شایستگی یک فیلم را داشته باشد و حضور چهره‌ها دست کم برای جذب مخاطب تعیین کننده می شود.
 خداحافظ دختر شیرازی  (افشین‌هاشمی)  
شروع اکران: 13 آذر
میزان فروش:  ۲۵۵ میلیون تومان
مکث:‌هاشمی این فیلم را با نگاهی به فیلمنامه دختر خداحافظی نوشته نیل سایمون نوشته و ساخته و تقریبا هم موفق شده فیلم بانمکی تدارک ببیند با این حال به دلیل همان تغییر ذائقه مخاطبان در مواجهه با فیلم‌های کمدی، خداحافظ دختر شیرازی چندان اولویتی برای تماشا به حساب نمی آید. ضمن این که با وجود بازی خوب بازیگران اصلی، شاید درصورت حضور چهره‌هایی شناخته شده و عامه پسندتر، اتفاق بهتری برای فیلم در گیشه می افتاد.
 معکوس (پولاد کیمیایی)
شروع اکران: 6 آذر
میزان فروش:  ۱۴۳ میلیون تومان
مکث: اولین تجربه فیلمسازی پولاد کیمیایی همان طور که در جشنواره فیلم فجر نتوانسته بود دل منتقدان را به دست آورد، در اکران عمومی و گیشه هم موفقیتی به دست نیاورد. اگر فیلم واقعا همان ضرباهنگ تیرز منتشر شده اش را داشت و همان قدر جذاب قصه می گفت، قطعا ماجرا فرق می کرد؛ اما حالا با تجربه ای روبه روییم که می توان از آن برای قصه گویی و جذب مخاطب در فیلم‌های بعدی بهره گرفت.
 لیلاج (داریوش یاری)
شروع اکران: 6 آذر
میزان فروش: ۹۰ میلیون تومان
مکث: در سینمایی که معمولا قصه گفتن بلد نیست و به سختی می توان حتی پس از پایان فیلم‌ها به داستانشان پی برد، لیلاج می خواهد قصه بگوید، اما آیا این نیت خیر و تلاش اولیه برای یک فیلم خوب کافی است، جواب معلوم است: نه. لیلاج به جز برخی ایرادات، از چهره‌های به اصطلاح پرفروش و عامه‌پسندی هم بهره نمی برد و نمی توان فروش بالایی را برای آن متصور باشیم.