6 رفتار پرخطر رأی‌دهندگان

چگونه از نتایج عملکردمان در انتخابات‌های گذشته درس بگیریم؟

6 رفتار پرخطر رأی‌دهندگان

مردم ایران در چهار دهه‌ای که از انقلاب می‌گذرد دوره‌های مختلف انتخاباتی را برگزار کرده‌اند و هر یک از این دوره‌ها و نتایج آن بر کوله‌بار تجربه سیاسی مردم افزوده است. مردم در رهگذر این سال‌ها به این جمع‌بندی رسیده‌اند که هرگاه انتخاب آگاهانه‌تری داشته‌اند نتایجش را دیده‌ و هرگاه از روی احساسات یا موضوعات غیر اصلی، فردی را به کرسی نشانده‌اند تبعات آن را درک کرده‌اند. با وجود این هنوز در هر دوره انتخابات شاهد آفت‌هایی در مدل رای دادن مردم هستیم. در انتخابات مجلس که موضوع اصلی این گزارش است آفت‌هایی وجود دارد که برخی از آنها بیشتر گریبانگیر حوزه‌های انتخابیه کوچک است و برخی دیگر بیشتر در کلانشهرها نمود و بروز دارد. در این گزارش به بررسی برخی از مهم‌ترین این مشکلات پرداخته‌ایم.

افتادن در دام وعده‌های خوش آب و رنگ
دادن وعده‌های انتخاباتی غیرممکن و خارج از حیطه اختیارات نمایندگی، یکی از آفت‌هایی است که در دوره‌های مختلف انتخابات بروز می‌کند.
مجلس شورای اسلامی، دو کارکرد اصلی دارد که یکی قانونگذاری است و دیگری نظارت و طبیعتا وظایف نمایندگان هم ذیل این دو کارکرد اصلی تعریف می‌شود. اما برخی کاندیداهای انتخابات مجلس برای جلب نظر مردم، معمولا پا را فراتر از این دو حوزه می‌گذارند و در هر زمینه‌ای که فکر کنند می‌تواند نظر رای‌دهندگان را جلب کند وعده و وعید می‌دهند؛ وعده‌هایی که برخی از آنها در حیطه کاری دولت و برخی مربوط به نهادهای دیگر است و اصولا ربطی به کار نمایندگی مجلس ندارد.
این آفت در حوزه‌های انتخابیه بزرگ مثل تهران، اصفهان و برخی دیگر از کلانشهرها کمتر مشاهده می‌شود و بیشتر گریبانگیر حوزه‌های انتخابیه کوچک است و در مقاطعی باعث شده مردم فریب وعده‌های انتخاباتی را خورده و فردی را به نمایندگی از خود راهی مجلس یا شورای شهر کنند که در طول دوره فعالیت خود قادر به عملی کردن هیچ یک از وعده‌ها نیست.
چندی قبل عباسعلی كدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان در مطلبی در توییتر به همین نقطه ضعف پرداخت و با اشاره به این‌كه بوریس جانسون به دلیل دروغگویی در تبلیغات انتخاباتی در انگلیس به دادگاه فراخوانده شده است، نوشت: این موضوعی است كه در قوانین انتخاباتی ایران به‌درستی در نظر گرفته نشده و راه فریب مردم را بازگذاشته است.
محمدحسین فرهنگی، نماینده مجلس نیز در این زمینه به جام‌جم گفت: باید پذیرفت درباره نحوه برخورد با نامزدهای انتخاباتی كه در دوران تبلیغات برای جلب رای و نظر مردم وعده‌های غیرواقعی می‌دهند و در دوران مسؤولیت خود در عرصه‌های مختلف اعم از ریاست‌جمهوری، مجلس و شوراهای شهر و روستا به گفته‌های خود عمل نمی‌كنند با خلآقانونی مواجه هستیم. ما قوانین و مقرراتی نداریم كه بتوانیم براساس آن برای پیگیری و پیگردهای قانونی اقدام كنیم. این مساله هم از جمله مسائل و موضوعاتی است كه در عین قابل تامل و قابل توجه بودن در مجلس شورای اسلامی به آن پرداخته نشده است.



نماینده همیشگی
بعضی نامزدها و جریان‌های سیاسی از پایگاه سنتی رای برخوردارند و در همه دوره‌های انتخاباتی معمولا سبد رای مشخصی دارند. طبعا بخشی از مردم براساس فضای فکری و سیاسی‌ای که دارند نسبت به یک جناح یا فرد همگرایی دارند و به همین خاطر در یک قالب یکسان و حتی بعضا از روی جنبه‌های شرعی و عقلی، نامزد یا نامزدهای مورد نظر خود را انتخاب می‌کنند.
از سویی دیگر، برخی شهروندان هم بدون این‌که ارزیابی مشخصی از نامزدهای دیگر داشته باشند صرفا براساس اعتماد و باوری که نسبت به یک نامزد مشخص پیدا کرده‌اند به نفع او رای خود را به صندوق رای می‌اندازند. این شیوه رای دادن البته می‌تواند عوامل و انگیزه‌های مختلفی از جمله رفاقت، نسبت فامیلی، همبستگی قومی و حتی بی‌اعتمادی نسبت به نامزدهای دیگر داشته باشد.
در چنین شرایطی یک نماینده موفق می‌شود در چند دوره فعالیت مجلس به خانه ملت راه پیدا کند. وجود این رویه، البته امکان هرگونه رشد و ارتقای سایر نامزدهای با انگیزه‌تر و جوان‌تر را  می‌گیرد و  مانع گردش نخبگانی در شهر و استان و کشور می‌شود. گذشته از این، حضور چند دوره یک نماینده مجلس با این تلقی که کار پارلمانی جزو مشاغلی سخت و طاقت فرساست طبعا باعث فرسایش خواهد شد.
به‌علاوه بالاخره نمایندگان اگر بخواهند کارایی خود را نشان دهند حضور دو دوره ای یا سه دوره ای کفایت می کند و طبعا هر نماینده با فرض این‌که از کارایی و شایستگی بالایی هم برخوردار باشد در طول مدت فعالیت خود تلاشش را برای تامین نیازهای شهری یا مشارکت در تصمیم گیری کلان کشور به‌کار بسته و دیگر امکانی برای او جهت طرح ایده‌‌های بهتر و کاراتر وجود ندارد.
بنابراین مناسب است در چنین وضعیتی ضمن انصراف از شغل نمایندگی فرصت را به نیروهای جوان تر و خوشفکرتر بدهد.


وابستگی‌های قومی
ترجیح نگاه‌های محلی، منطقه‌ای، قومی و قبیله‌ای یکی از آسیب‌‌های رای دادن در انتخابات مجلس و شوراهای شهر و روستاست. این شرایط البته در تهران و شهرهای بزرگ با وجود تعدد نماینده‌های منتخب وجود ندارد، اما وضعیت در شهرهای کوچک متفاوت است.
 استان‌های مختلف کشور که هر کدام حوزه‌های انتخابیه متعددی دارند به لحاظ ساختار و بافت جمعیتی دربرگیرنده اقوام و طوایف مختلفی‌اند و در بعضی حوزه‌های انتخابیه وابستگی‌های قومی و قبیله‌ای بر دیگر مسائل می‌چربد. تقویت چنین نگاهی تا حدود زیادی جنبه‌های ملی و کلان‌نگری نسبت به موضوعات مهم کشوری را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
آسیب دیگری که شیوه رای دادن در برخی حوزه‌های انتخابیه را تهدید می‌کند غلبه جنبه‌های طایفه‌ای و قبیلگی بر کفایت و درایت نامزدها در موقع رای دادن است. در چنین شرایطی اقوام مختلف بدون توجه به شایستگی‌ها و ویژگی‌های فردی تلاش می‌کنند نامزدی از طایفه و قبیله آنها به مجلس راه پیدا کند و در چنین فرآیندی کفایت و درایت سایر نامزدها اساسا موضوعیت ندارد، چون انتخاب نامزدهای دیگر خلاف غیرت قبیلگی است.  در چنین حالتی نامزدی که طایفه‌اش از آمار بیشتری برخوردار است، شانس بالاتری برای ورود به مجلس پیدا می‌کند. نماینده‌ای هم که بر اساس نگاه‌های قومی و قبیلگی به مجلس راه می‌یابد معمولا انگیزه بالایی در دوران فعالیت خود ندارد، زیرا خود را پشت‌گرم به آرای طایفه و قوم خود می‌داند و مطمئن است فارغ از عملکردی که در دوران مسوولیت دارد در رقابت با نامزدهای سایر طایفه‌ها بار دیگر مورد حمایت اقوام خود قرار خواهد گرفت.



رفتارهای پوپولیستی رای‌آور
رفتارهای پوپولیستی هم از دیگر آفت‌هایی است که بیشتر در حوزه‌های انتخابیه کوچک‌تر نمود می‌کند. در انتخابات مجلس یازدهم، 174 حوزه انتخابیه هستند که فقط یک نماینده دارند و در برخی از آنها با توجه به آمار پایین واجدان شرایط، یک فرد می‌تواند با کمتر از 20 هزار رای وارد مجلس شود ( حداقل رای مورد نیاز برای ورود به مجلس در دور اول انتخابات، 25 درصد آرای حوزه انتخابیه است). در چنین شرایطی برخی نامزدها تلاش می‌کنند با حضور در جمع مردم و حشر و نشر با آنها نظر مثبت رای‌دهندگان را جلب کنند.
از همین رو در برخی حوزه‌های انتخابیه مرسوم است که از ماه‌ها قبل از شروع تبلیغات، افرادی که قصد نامزد شدن دارند، میان مردم فعال شده و مثلا به خانواده‌های محروم سرکشی می‌کنند یا به عیادت بیماران و .... می‌روند و با چنین اقداماتی محبوبیت نسبی به دست می‌آورند.
آنها هم که بتوانند به نوعی خود را به منابع قدرت و ثروت وصل کنند با توجه به این‌که با بودجه نه چندان زیاد می‌توان در یک حوزه انتخابیه کوچک، اقدامات قابل توجهی انجام داد دست به برخی فعالیت‌های عمرانی در روستاها و شهرهای کوچک حوزه انتخابیه ‌می‌زنند و همین مساله باعث شهرت آنها می‌شود.
ورود به مجلس با چنین روشی علاوه بر مزورانه بودن آن، این مشکل را دارد که چنین افرادی وامدار حامیان مالی خود می‌شوند و بعد از ورود به مجلس مجبورند تمام توان و انرژی خود را وقف پاسخگویی به مطالبات این حامیان کنند و البته این آفت منحصر به حوزه‌های کوچک نیست و در هر جایی چنین اتفاقی روی بدهد همین شرایط به‌وجود خواهد آمد.


عاقبت رای دادن به فهرست‌ها
در چهار دهه برگزاری انتخابات در نظام جمهوری اسلامی، یکی از پدیده‌ها به‌ویژه در کلانشهرها و حوزه‌های انتخابیه بزرگ، رای دادن به فهرست‌های انتخاباتی است. البته در انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا، در حوزه‌های انتخابیه کوچک‌تر هم چنین پدیده‌ای بروز می‌کند.
اساسا رای دادن به صورت تشکیلاتی و حزبی یکی از قوت های نظام‌های پارلمانی است و باید از آن به عنوان اقدام منطقی و درست یاد کرد. در کشور ما هم بسیاری از صاحب‌نظران سیاسی بر چنین شیوه‌ای در رای دادن تاکید می‌کنند و معتقدند به‌طور معمول باید انتظار داشت احزاب در پی بحث و بررسی‌های تشکیلاتی فهرستی از شایستگان را برای رقابت‌های انتخاباتی معرفی کنند؛ اما نکته اینجاست آنچه در فعالیت‌های انتخاباتی شاهدیم با معیارهای رقابت‌های حزبی تفاوت‌های اساسی دارد. کارکردهای بسیاری از تشکل‌های اصلاح‌طلب و اصولگرا به هیچ وجه با مبانی حزبی همخوانی ندارد. تجربه ثابت کرده است جریان‌هایی که به لحاظ فکری همسو‌ هستند در ایام نزدیک به انتخابات اقدام به برگزاری جلسات متعدد می‌کنند تا برآیند آن ارائه فهرستی از نامزدهای مورد نظر برای انتخابات باشد. این شیوه نامزدیابی البته بیش از آن‌که به سازوکارهای حزبی شبیه باشد ناشی از سهم‌خواهی‌های چهره‌های موثر میان جریان‌های سیاسی است. این چهره‌های شاخص بیشتر کارکرد ریش سفیدی دارند.
در کنار آنها گروه‌های همسوی فکری قرار دارند که در جلسات بحث و بررسی‌ نامزدهای انتخاباتی به فکر سهم‌خواهی‌اند. به عبارت ساده‌تر هر کدام از جریان‌ها تلاش می‌کنند سهمیه افراد مورد تاییدشان را بالا ببرند تا در صورت موفقیت فهرست موردنظرشان تعداد بیشتری از منسوبانشان وارد خانه ملت شوند. برخی از این فهرست‌های انتخاباتی هم تلاش می‌کنند حمایت برخی چهره‌های مورد وثوق جامعه را بگیرند و با این حمایت، رای مردم را به دست آورند.
اما فهرست‌هایی که در ایام رقابت انتخاباتی در مجلس یا شهر و روستا رونمایی می‌شود گرچه ممکن است با توجه به فضای سیاسی جامعه با اقبال عمومی مواجه شود، ولی در زمان فعالیت خانه ملت یا شوراهای شهر مشخص می‌شود که این افراد از کارایی لازم برخوردار نیستند و آن وقت دیگر هیچ یک از افرادی که از این فهرست‌ها حمایت کرده‌اند پاسخگوی حمایتشان نیستند.


کار راحت چهره‌های معروف
فعالان عرصه هنر، فرهنگ و ورزش چهره‌های شناخته شده مردمی‌اند و البته بسیاری از آنها حضور پررنگی هم در فضای مجازی دارند و در مقاطع مختلف هم نسبت به هر موضوع ریز و کلان اظهار نظر می‌کنند. بعضی از آنها هم با توجه به پشتوانه همین شهرتی که دارند بخت خود را برای راهیابی به مجلس و شورای های شهر و روستا می‌آزمایند.
به گمان برخی جریان‌های سیاسی، جانمایی چهره‌ها در فهرست‌های انتخاباتی باعث رای‌آوری می‌شود. در چند انتخابات گذشته شاهد حضور چهره‌ها در رقابت‌های انتخاباتی بودیم. البته بخت‌آزمایی‌های آنها در رقابت‌های انتخاباتی اختصاص به ایران ندارد و در بسیاری از کشورهای دنیا هم معمول است هنرپیشه‌ها و چهره‌های ورزشی وارد سیاست می‌شوند و حتی به مقامات بالایی مثل ریاست جمهوری و وزارت هم می رسند. اما تجربه نشان داده است این شیوه ورود آنها در انتخابات ایران با اشکالاتی همراه است. واقعیت آن است اساسا هر شخصی در کشور امکان اظهار نظر و حتی آزمودن بخت خود برای ورود به مجلس، شورای شهر و حتی تصدی مقامات سیاسی و اجرایی را دارد، اما شرط لازم برای چنین کاری داشتن تخصص و دانش کافی و تجربه اجرایی است نه این‌که یک چهره ورزشی و هنری به صرف شهرتش وارد عرصه رقابت شود.
در چنین شرایطی حتی ممکن است چهره ها از اقبال عمومی در ایام انتخابات برخوردار باشند، اما وقتی به عنوان نماینده مردم وارد عرصه شدند کمتر دیده شده از کارایی خاصی برخوردار باشند.
 تجربه حضور این چهره‌ها در انتخابات مجلس و شورای شهر پیش روی ماست و بعد از یک دوره فعالیت بالاخره جامعه رای دهندگان متوجه شدند از این چهره‌ها نباید انتظارات زیادی داشت و از همین رو بود که در دوره بعدی انتخابات به‌رغم نامزدی بعضی چهره ها مردم بی‌اعتمادی خود را نسبت به آنها پای صندوق‌های رای اعلام کردند.


انتخاب غیرکارشناسی
امید علی مسعودی/ استاد دانشگاه
امروز به‌دلیل شکل‌ نگرفتن نهادهای مدنی و وجود احزابی که مورد اطمینان مردم باشند، گاهی اشتباهاتی از سوی رای‌دهندگان رخ می‌دهد و آنها در نبود نهادهای مدنی قوی و احزاب فراگیر به سمت اقداماتی از جمله آرای قبیله‌ای یا اقدامات پوپولیستی و گرایش به سمت چهره‌ها روی می آورند.
به این ترتیب مجموعه‌ای از متغیرها باعث می‌شود انتخاب ها براساس این‌که فردی چهره است، صورت گیرد و این افراد نمی توانند اقدامات مناسبی در مناصب مختلف از جمله مجلس و شورای شهر داشته باشند. بنابراین باید نهادهای مدنی و تشکل های تخصصی قوی وجود داشته باشد تا انتخاب مردم آگاهانه صورت گیرد.