مرثیه‌ای برای مظلوم همیشگی تاریخ

در روزهایی که یادآور اجرای طرح استعماری حذف حجاب به دست رضاخان است، از بانوان محجبه درباره مشکلات این روزهای‌شان پرسیده‌ایم

مرثیه‌ای برای مظلوم همیشگی تاریخ

84 سال پیش‌؛ درست 17 دی‌ماه 1314 رضاخان جشن كشف حجاب در كشور برگزار و قانون كشف حجاب زنان را به طور علنی اجرا كرد. آنقدر كه خودش همراه همسر و دخترش كه بی‌حجاب بودند، در این جشن شركت كردند. این اتفاق در حالی رخ داد كه روزهای قبلش، مردم در اعتراض به كشف حجاب، تحصن‌ و قیام‌های متعددی را در تاریخ ثبت كردند، اما هیچ‌كدام راه به جایی نبرد و روزهای بعد از این قانون اجباری، روزهای سختی برای خانم‌های محجبه كشور شد. حالا و در این اوضاع و احوال گرانی و شرایط بد اقتصادی، پوشش‌های منسوب به حجاب و عفاف، گران و در برخی موارد‌نایاب شده است به همین خاطر بانوان محجبه نمی‌توانند چندان آسان نیازهایشان را برآورده کنند. هرچند تاریخ، ثابت کرده که مشکلاتی از این دست نمی‌تواند در اعتقادات بانوان محجبه خللی وارد کند، اما این وظیفه مسؤولان است که حمایت از حجاب را محدود به سخنرانی‌هایشان نکنند و با ایجاد بستر مناسب و حمایت از تولیدکنندگان داخلی شرایط مناسبی را فراهم کنند.

جای خالی داخلی‌ها
با همه سر و صداها و اعتراض‌های مردم جامعه، رضاخان كار خودش را كرد و قانون اجرایی شد. ماموران رژیم، روز و شب در خیابان راه می‌رفتند و هر زن باحجابی كه می‌دیدند، چادر و روسری‌اش را از سرش برمی‌داشتند. روزهای سختی بود برای همه كسانی كه با عقل و دلشان حجاب را انتخاب كرده بودند و با این تهدیدها آن را كنار نمی‌گذاشتند؛ اما تهدیدها همیشه به یك شكل نمی‌ماند.
حالا قیمت پارچه‌های چادر مشكی وارداتی به كشور، متناسب با بالا رفتن ارز افزایش پیدا كرده است. اتفاقی كه توانست جای خالی تولیدی‌های چادر مشكی قدرتمند و متعدد را در كشوری كه بالاترین مصرف چادر مشكی را دارد، پررنگ‌تر از همیشه نشان بدهد. آن‌روزها قانون اجباری كشف حجاب و این روزها گرانی سرسام‌آور محصولات حجاب، شرایط را برای خانم‌های محجبه سخت كرده است. موضوعی كه درست مثل آن قانون سخت هشتاد و خرده‌ای سال پیش، حجاب‌ها و محجبه‌ها را كم نمی‌كند اما می‌شود آرزوی بهبود اوضاع را كرد؛ نمی‌شود؟
اینجا یكی از فروشگاه‌های محصولات حجاب و عفاف تهران است.  دختر جوان چادرش را انتخاب كرده است و به دنبال ساق دست مورد علاقه‌اش می‌گردد. در لابه‌لای شك و دو دلی‌اش بین انتخاب رنگ‌ها از چادری كه در دستش است می‌پرسیم؛ این كه هر چند وقت یك‌بار چادر می‌خرد:« خرید چادر هم درست مثل دیگر نیازهاست. یعنی زمان‌بندی دقیقی ندارد؛ هر وقت كه احساس نیاز كنم، هر وقت كه چادرم به جایی گیر كند، پاره شود، هر وقت كه بر اثر مصرف زیاد یا
شست و شوی زیاد، احساس كنم دیگر به دلم نمی‌چسبد، یك چادر جدید می‌خرم. در واقع چادر، همان‌چیزی است كه هر وقت بخواهیم پایمان را از خانه بیرون بگذاریم، باید انتخابش كنیم. درست مثل مانتو، مثل روسری، مثل كفش. مثلا شما هر چند وقت‌ یك‌بار كفش می‌خرید؟»
 دختر جوان سعی داشت با مثال‌های مختلف برایمان توضیح بدهد چادر پوششی متفاوت از دیگر لباس‌هایمان نیست. برای چادر هم باید هزینه كرد، باید تصمیم به انتخاب مدلش گرفت، باید از آن مراقبت كرد و چندین و چند باید دیگر كه در اوضاعی مثل حالا، مجبور به خرید دوباره‌اش نشد. در این وسط، خانم جوان دیگری وقتی صحبت‌هایمان را می‌شنود، حرف‌هایمان را كامل می‌كند:« ببینید الان اگر بخواهی یك چادر خیلی ساده و معمولی بخری، نمی‌توانی چادری با قیمت كمتر از
 300 یا 400 هزار تومان پیدا كنی؛ دیگر چادرهایی كه كمی با كیفیت‌تر و كارشده‌تر است كه به یك میلیون تومان هم می‌رسد.»



حواستان به چادر باشد
خانم فروشنده تا الان سكوت كرده است؛ اما انگار حالا جمع را خودمانی‌تر از چند دقیقه پیش می‌بیند كه وقتی نظرش را می‌پرسیم، از اوضاع این چند ماهه بازار چادر مشكی برایمان می‌گوید:« موج اول گرانی‌ها دقیقا بعد از گرانی‌های یكدفعه‌ای اجناس بود. دقیقا بعد از آن موج، خریدهای اجناس فروشگاه ما هم بالا رفت. و تقریبا سه تا چهار برابر شد و خب كم‌كم در طول چند ماه، احساس كردیم كه مشتری‌هایمان نسبت به اواخر سال گذشته كمتر شده است. خب حق هم دارند؛ حالا كه چادر آنقدر گران شده است، هركسی سعی می‌كند با همان چادرهای قبلی‌اش مدارا كند و حواسش بیشتر برای مراقبت به آن جمع باشد دیگر.» این طور كه خانم فروشنده تعریف می‌كند، چادری كه قبلا در گران‌ترین حالت صد هزار تومان بوده، حالا قیمتش چیزی نزدیك به 300هزار تومان شده است. همان خانم جوان حرف‌هایمان را تكمیل می‌كند:«می‌دانید، مثلا با قیمت یك چادر، می‌شود دو تا یا سه تا مانتو خرید. البته نه هر چادر و نه هر مانتویی؛ ولی منظورم این است به جای این كه شرایط برای ما كه این پوشش را انتخاب كردیم، بهتر بشود، هر روز شرایط سخت‌تر می‌شود. همین چادری كه من امروز آن را خریدم، 200 هزار تومان نسبت به خرید دفعه قبلم گران‌تر شده است. خب 200 هزار تومان مگر كم است؟» البته تاكید دارد كه بگوید می‌داند كه این اوضاع كل كشور و برای همه‌چیز است، اما كاش حساب یك‌سری كالاها را از باقی نیازها جدا می‌كردیم: «می‌دانید منظورم چه است؟ این كه ممكن است من بگویم فلان چیز را نمی‌خرم، به جایش روی مبلغی كه می‌خواهم برای چادر هزینه كنم می‌گذارم اما خب چرا؟ چرا كسی كه چادر را انتخاب می‌كند، باید دچار چنین زحمتی بشود؟» راست می‌گویند؛ چادر دیگر نیازی كاذب نیست كه بگوییم كسی كه فلان‌چیز را می‌خواهد، خب پولش را هم بدهد. با این همه، پیگیری‌هایمان را محدود به همان فروشگاه و همان مشتری‌ها و همان فروشنده نكردیم. باید از همه‌گیر بودن ماجرا بیشتر مطلع می‌شدیم. اتفاقی كه وقتی ادامه‌اش دادیم و با چند فروشگاه اینترنتی چادر مشكی و دیگر محصولات حجاب حرف زدیم، با ابعاد دیگر ماجرا مواجه شدیم. این كه حالا و بعد از گذشتن از آن روزهای اوج گرانی، نمی‌دانیم با چه روشی اما فروشنده‌ها سعی كرده‌اند جایی برای رقابت با هم‌صنفانشان پیدا كنند و پرچم خودشان و فروشگاه‌ حجابشان را بالا ببرند. این را وقتی فهمیدیم كه از قیمت‌هایشان پرسیدیم و یكی از آ‌نها با آگاهی كامل از گرانی چادر، در برابر سوال‌مان لبخند زد و گفت: « قیمت چادرهای ما نه‌تنها گران نشده، بلكه تخفیف 5 درصدی هم روی همه محصولاتمان گذاشته‌ایم تا در این اوضاع گرانی، خانم‌ها با خیال راحت، پوشش چادرشان را انتخاب كنند.» به نظر می‌رسد انتقادها بر سر گرانی كالایی با این ارزش، از نمایندگان و مسؤولان، تا تولیدكنندگان و حتی فروشنده‌های این كالا را به فكر انداخته است تا رونق خرید و فروش چادر مشكی به روزهای اوج خودش برگردد.



رسمی‌ترین پوشش ما
برای تكمیل گزارش باید با افراد بیشتری صحبت می‌كردیم. كسی كه مصرف و استفاده‌اش از چادر در طول روز زیاد است، بهترین گزینه برای این هدف بود. خانم شفیعی، معلم دبستان است و بنا به كار و فعالیت روزانه‌اش، به مدت طولانی از چادر مشكی در طول روز استفاده می‌كند. او درباره مصرف سالانه چادر مشكی توضیحات كاملی به ما می‌دهد: «این كه هر خانمی چقدر از چادر مشكی استفاده می‌كند و هر چند وقت‌یك‌بار، نیاز به خرید دوباره چادر دارد، كاملا به نوع فعالیتش بستگی دارد ولی در حالت كلی، یك خانم چادری، به طور معمول سالی دو تا چادر نیاز دارد؛ یك چادر برای استفاده روزمره‌اش كه معمولا ارزان‌تر است و دیگری چادری برای مهمانی‌ها و مكان‌های كمی رسمی‌تر است كه دوخت و نوع پارچه و مدل و حتی طرح روی پارچه می‌تواند متفاوت باشد. من خودم به عنوان یك خانم چادری، چند مدل چادر دارم كه هر جایی بسته به شرایط، یكی از آنها را سر می‌كنم. درست مثل خانمی كه مانتوهای متفاوتی دارد، ما هم چادرهای متفاوتی داریم. چون چادر پوشش اول و اصلی ماست. مثلا من برای استفاده روزمره ترجیح می‌دهم از چادری استفاده كنم كه دیر چروك بشود یا وقتی آن را می‌شویم، نیازی به اتو نداشته باشد. یا مثلا این كه برای سركار یا دانشگاه، ترجیح می‌دهم چادر لبنانی یا دانشجویی به سر كنم كه بتوانم راحت به كارم برسم.» این كه قیمت چادر گران‌تر از ماه‌ها قبل شده است، موضوع تایید شده‌ای است اما این كه چقدر و تا چه‌اندازه این تغییر قیمت بر قدرت خرید خانم‌ها تاثیرگذار بوده، گفت‌وگوی اصلی این روزها بین خانم‌های محجبه شده است:« طبیعتا چادری كه برای استفاده روزمره مصرف می‌كنیم، قیمتش پایین‌تر است اما همان قیمت كم هم افزایش داشته است. مثلا من خودم آخرین بار، عید سال گذشته با قیمت 250 هزار تومان چادر مشكی معمولی خریدم اما همكارانم در روزهای اخیر، بین 300‌تا 350 هزار تومان هزینه كرده‌اند.» اما این فقط درباره چادرهایی كه به قول خانم شفیعی، مصرف روزانه دارد، صدق می‌كند. چادرهای كمی باكیفیت‌تر و شاید طرح‌دارتر، پایشان را كمی فراتر از این قیمت‌ها گذاشته‌اند:« من چادر مجلسی كار شده‌ام را دو سال پیش، از بازار و معروف‌ترین چادر فروشی آنجا به قیمت 400 هزار تومان خریدم اما حالا قیمت‌هایش را از دوستانم از 600 هزار تومان تا حدود یك میلیون تومان می‌شنوم.» این طور كه او می‌گوید، اگر خانمی، شاغل یا دانشجو باشد، حتما نیاز به سالی یك چادر جدید دارد.