یك تبلیغ آرام
داریا و نیكیتا، در طول مدتی كه ایران بودهاند، با موضوعات جدیدی آشنا شدهاند. حالا دیگر امامان را به خوبی میشناسند، درباره ماهرمضان و روزه همهچیز را میدانند و خودشان را برای اتفاقات و تجربههای جدید آماده كردهاند: «امامان را تا حدودی میشناسم و همین محرمی كه در ایران بودم، روز عاشورا را از نزدیك دیدم و متوجه شدم كه امام حسین(ع) چقدر محبوب قلب مسلمانهاست. حتی زمانی كه در مراسم سردار قاسم سلیمانی هم شركت كرده بودم، میشنیدم كه همه معتقد بودند كه حالا سردار سلیمانی، در آغوش امامحسین است. حالا هم خیلی دلم میخواهد به كربلا، قم و مشهد بروم كه میدانم شهرهای مهمی برای مسلمانها هستند. درباره روزه هم باید بگویم كه من ماه رمضان سال گذشته را در ایران گذراندم. آن موقع هنوز مسلمان نشده بودم و برایم سخت بود كه چیزی نمیتوانم بخورم و رستورانی را هم به سختی میتوانم پیدا كنم كه بتوانم از آن ناهار بگیرم. همان اتفاق باعث شد شروع به تحقیقات درباره روزه كنم. اما حالا برای ماه رمضان امسال دیگر میدانم كه روزه نه تنها از نظر سلامتی برای بدن مفید است و حسنهای زیادی دارد كه حتی از نظر اقتصادی هم میتواند به نفع خانواده و كشور باشد. این همان چیزی است كه میگویم اسلام دین تكامل است.» اما با وجود این، نیكیتا و داریا اصلا تصمیم به معرفی مرسوم همه آنچه در این مدت برایشان پیش آمده، ندارند:« ما به معرفی زبانی اسلام حتی فكر هم نمیكنیم. شكلی كه ما میتوانیم اسلام را معرفی كنیم، این است كه ما الگوی خوبی برای دین اسلام باشیم. در واقع یكی از تفاوتهای ایران با مثلا كشور ما این است كه اینجا آدمها وقتی یك چیز خوبی دارند، سعی میكنند هرطوری شده آن را ارائه و عرضه كنند.
برای این كار ممكن است بیش از حد اصرار كنند و درباره خوبیهایش زیاد حرف بزنند اما این اتفاق اگر در روسیه بیفتد، مردم فكر میكنند كه این اصرار شما حتما دلیل خاصی دارد و شما به دنبال سود خودتان هستید.
در واقع اگر موضوعی در اینجا با پیشنهاد و حرف زدن جواب میدهد، در سیستم ما هرگز جواب نمیدهد. ما یك ضربالمثلی داریم كه میگوید، برای اینكه به حرفهایت گوش كنند، آرام حرف بزن. حالا ما هم باید همین كار را بكنیم و با رفتارمان، تبلیغی برای اسلام باشیم.»