واكنش بههاریسون سوزی
سر و ته ویدئو فقط 25 ثانیه است؛ 25 ثانیهای مملو از یاس بابت این همه اشتباهی كه در ثانیهها موج میزند. كسانی از زن و مرد دور اتاقی نشستهاند و یك استانبولی بنایی گذاشتهاند وسط و میخواهند یك كتاب را آتش بزنند. دستی میآید وسط تصویر، گوشه جلد كتاب را میگیرد و كسی كه فندك به دست است جلد كتاب را میگیرد و میگوید این مراسمی است نمادین از تمام شدن دوره طب شیمیایی در همه جهان به حول و قوه الهی و كتاب كه آتش میگیرد زنی از اهل مجلس از دیگران میخواهد به یمن این سوختن، صلواتی ختم كنند.
فیلم همینقدر كوتاه است، ولی پسلرزههای آن اصلا كم و كوتاه نیست. از روز جمعه كه این فیلم در فضای مجازی چرخید تا روز بعدش كه تقریبا خیلیها این ویدئو را دیدند موج انتقادها به سمتی رفت كه تقریبا همه یكصدا مقابل این رفتار جبهه گرفتند، هم مقابل این رفتار و هم برابر باعث و بانیاش، شخصی به نام عباس تبریزیان كه طرفدارانش او را آیتا... خطاب میكنند، ولی گویا حجتالاسلام است، مردی با ریشهای خضاب شده كه خودش را پدر طب اسلامی میداند و زاویهای تند با طب شیمیایی دارد.
كتابی كه در استانبولی او سوخت كتاب اصول طب داخلیهاریسون است، از كتابهای مرجع در دانشگاههای علوم پزشكی جهان كه 70 سال است جایگاه مرجع بودن خود را حفظ كرده است.
حتی اگرهاریسون نیز سوزانده نشده بود، كتاب سوزی با این وجنات بازهم قابل نقد بود و هیچ توضیحی نداشت. شاید اگر مغولها حمله میكردند و كتابهای نفیس ایران سوزانده میشد یا اسكندر مقدونی به كشورمان یورش میآورد و 20 هزار چرم گاوی را كه اوستا رویشان نوشته بود میسوزاند، یا اگر زمانه هجوم تركان به ایران بود و كتابخانه سلطنتی سامانیان پیش چشمهای ابوعلی سینا به آتش كشیده میشد یا حتی سلطان محمود غزنوی داشت كتابخانه ارزشمند ری را میسوزاند یا اگر دوره استیلای نازیها بر جهان بود و كتاب نویسندگان یهودی طعمه آتش میشد، توضیحی برایشان وجود داشت، ولی این كه امروز در عصر ارتباطات و اطلاعات در گوشهای از كشور خودمان، یك كتاب علمی آن هم به دست یك فرد ملبس به تنپوش روحانیت سوزانده شود و طب اسلامی به بدترین شكل ممكن در تقابل با طب شیمیایی معرفی شود، بههیچوجه توجیهپذیر نیست.
كسانی كه در دو روز اخیر علیه این اقدام موضع گرفتهاند آن را با كلماتی خاص توصیف كردهاند كه همگی رنگ تاسف دارند، از فاجعهای علمی و انسانی گرفته تا جهل مقدس، رفتار موهن، حركت جاهلانه و حتی غلبه شعار بر شعور.
این كتابسوزی بهزعم معاون آموزشی وزارت بهداشت یك حركت عوامفریبانه است كه نیاز به برخورد مراجع قانونی با عامل آن دارد، همچنین از دید رئیسكل نظام پزشكی كشور این حركت یك صحنه نمایش از جنس جهل مقدسی است كه تا به حال قربانیان بیشماری را به كام مرگ و نابودی كشانده كه از قضا این بار خسارات جبرانناپذیری برای مردم و بیماران دارد. مدیركل دفتر نظارت و اعتباربخشی معاونت درمان وزارت بهداشت نیز گفته است دخالتهای غیرمجاز در امور درمانی را به اطلاع مسؤولان رساندهاند و سازمان بسیج جامعه پزشكی كشور نیز با سخیف، جاهلانه و افراطی خواندن این اقدام، وحدت و هماهنگی برای مقابله با چنین فجایعی را خواستار شده است.
در این میان مركز مدیریت حوزههای علمیه نیز با صدور بیانیهای ضمن اعلام انزجار از آتش زدن كتاب علمی طبهاریسون، انتساب این قبیل رفتارها به حوزه و روحانیت را از اساس رد كرده و به نوعی از این شخص و مواضعش اعلام برائت كرده است.
اما عباس تبریزیان كه حالا با این واكنشهای تند روبهرو شده باید پاسخگو باشد كه چرا درعرض 25 ثانیه با حیثیت یك كشور و یك ملت بازی كرده و به چه حقی چهرهای خشن و غیرعلمی از ایران به نمایش گذاشته است. جامعه پزشكی نیز این را مطالبه میكند كه او چرا در راستای تخریب جایگاه پزشكی رفتار میكند و با چه اجازهای در حوزه سلامت آن هم اینچنین افراطی ورود میكند.