حسین محجوبی نقاشی كه یك عمر درختان را روی بوم طرح زده، از دلایل این انتخابش میگوید
یك عمـــر با درختــــان
حسین محجوبی، نقاش موفقی است كه همیشه در آثارش طبیعت حضور پررنگی دارد. همزیستی خاص درختها و اسبها كنار هم روی بوم نقاشی از كارهای او آثاری خاص و منحصر به فرد ساخته كه توجهها را در ایران و بیرون مرزهای كشور به خود جلب كرده است. از او پرسیدیم دلیل این كه همیشه درختها روی بومهایش جای ویژه خود را دارند، چیست؟ او در این باره گفت: من با درختها بزرگ شدهام. بچه گیلان هستم و این یعنی زندگیام هر روز درخت داشته، آنقدر درخت دیدهام كه در چشم و نظرم جای مهمی پیدا كرده است. میتوانم بگویم درخت و اسب را بیشتر از هر چیزی در طبیعت
دوست دارم.
مهربانی بی پایان درخت
خب حالا چرا اینقدر درخت دوست دارید؟ چشمتان به این زیبارویان طبیعت عادت كرده یا دلیل دیگری دارید؟ محجوبی میخندد و میگوید: چشمهایم كه به زیبایی درختان عادت كرده است، اما به نظرم خداوند به درخت تواناییهای خاصی داده است. هر چند این عبارت را كه درختها ریههای تنفسی زمین هستند، بسیار شنیده ایم اما واقعیت مهمی است دیگر... درخت زیباترین و پربارترین موجود روی زمین است، تمام وجودش ایثار مطلق است؛ از تولید اكسیژن گرفته تا تمام اجزای وجودیاش كه به انسان و دیگر موجودات حیات میبخشد. وقتی روی زمین است برگ و بار و میوه دارد و آخرش هم میشود كاغذ. حالا این وسطها ما هم با بی رحمی كلی درخت را قطع میكنیم و میسوزانیم، خشك میكنیم و خلاصه هر بلایی سرش میآوریم اما باز آخر كار خاكسترش هم در طبیعت پودر میشود و اثر میگذارد. شما یك موجودی را به من نشان دهید كه خدا اینقدر برایش در طبیعت نقش گذاشته باشد. برای همین بوده كه نیاكان ما درخت را مقدس میدانستند و هر سال چنین روزی جشن درختكاری برگزار میكردند.
درخت میكشم تا اعتراض كنم
محجوبی میگوید درختها را روی بوم میآورم تا اعتراض كنم. یك اعتراض هنری كه میخواهم در آن توجه انسانها را به محیط زیست هم جلب كنم و بگویم اینقدر ویرانگر نباشید. او توضیح میدهد: انسان در حال ویران كردن طبیعت است و این اتفاقی وحشتناك است. آدمها فكر میكنند حالا كه به قول خودشان متمدن شدهاند و خانه ساختهاند، دیگر طبیعت خانهشان نیست. به همین دلیل هم دنیا شده محل گردهمایی برجهای دود گرفته. این دنیا زیباست؟ نه. دنیای نقاشیهایم را بیشتر دوست دارم كه در آنها هیچ آدمی را هم نمیكشم. من طبیعت را میكشم كه زیبایی محض است و بیدخالت و ویرانگری انسان خود را پاك و زیبا
حفظ كرده است.
دوست دارم.
مهربانی بی پایان درخت
خب حالا چرا اینقدر درخت دوست دارید؟ چشمتان به این زیبارویان طبیعت عادت كرده یا دلیل دیگری دارید؟ محجوبی میخندد و میگوید: چشمهایم كه به زیبایی درختان عادت كرده است، اما به نظرم خداوند به درخت تواناییهای خاصی داده است. هر چند این عبارت را كه درختها ریههای تنفسی زمین هستند، بسیار شنیده ایم اما واقعیت مهمی است دیگر... درخت زیباترین و پربارترین موجود روی زمین است، تمام وجودش ایثار مطلق است؛ از تولید اكسیژن گرفته تا تمام اجزای وجودیاش كه به انسان و دیگر موجودات حیات میبخشد. وقتی روی زمین است برگ و بار و میوه دارد و آخرش هم میشود كاغذ. حالا این وسطها ما هم با بی رحمی كلی درخت را قطع میكنیم و میسوزانیم، خشك میكنیم و خلاصه هر بلایی سرش میآوریم اما باز آخر كار خاكسترش هم در طبیعت پودر میشود و اثر میگذارد. شما یك موجودی را به من نشان دهید كه خدا اینقدر برایش در طبیعت نقش گذاشته باشد. برای همین بوده كه نیاكان ما درخت را مقدس میدانستند و هر سال چنین روزی جشن درختكاری برگزار میكردند.
درخت میكشم تا اعتراض كنم
محجوبی میگوید درختها را روی بوم میآورم تا اعتراض كنم. یك اعتراض هنری كه میخواهم در آن توجه انسانها را به محیط زیست هم جلب كنم و بگویم اینقدر ویرانگر نباشید. او توضیح میدهد: انسان در حال ویران كردن طبیعت است و این اتفاقی وحشتناك است. آدمها فكر میكنند حالا كه به قول خودشان متمدن شدهاند و خانه ساختهاند، دیگر طبیعت خانهشان نیست. به همین دلیل هم دنیا شده محل گردهمایی برجهای دود گرفته. این دنیا زیباست؟ نه. دنیای نقاشیهایم را بیشتر دوست دارم كه در آنها هیچ آدمی را هم نمیكشم. من طبیعت را میكشم كه زیبایی محض است و بیدخالت و ویرانگری انسان خود را پاك و زیبا
حفظ كرده است.