گفت وگو با یکی از احیاکنندگان عروسکهای بومی کشور که عروسکها را واسطه انجام کار خیر کرده است
جادوی عروسکهای پارچه ای
در بندر ماهشهر، در جنوب استان خوزستان، تا همین یک سال پیش خیلیها نه « لی لی یَک» را میشناختند و نه « دومایک » را.در شهر که چرخ میزدی ، خانه به خانه که میگشتی پای حرف نسل قدیمی تر که مینشستی ، تازه لی لی یک و دومایک جان میگرفتند و از دل خاطرههای خوب روزهای کودکی شان بیرون میآمدند! تا همین یک سال پیش مهرنوش رفیع، هم تصویر واضحی از از آنها نداشت؛ اما حالا برای ما روایتگر عروسکهایی است که هرکدام داستانی دارند؛ یک داستان دور و دراز و قدیمی که مدتی است وصل شده به زندگی او که هم معلم کلاس اول یکی از مدارس ابتدایی ماهشهر است و هم احیا کننده عروسک بومی این شهر؛ هنرمندی که با هنرش، با عروسکهای بومی دست سازش، حال خوب به زندگی خیلیها روانه کرده و همین است که میگوید که به معجزه عروسک هایش ایمان دارد.
لی لی یک اصلا برای من غریبه نبود، در دوران کودکی ام یعنی زمانی که جنگ تحمیلی بود مادرم برایم یک عروسک با پارچه سفید و طرحهای آلبالو دوخته بود و من هر بار که هواپیماها برای بمباران میآمدند از ترس این عروسک را بغل میکردم و خودم را در باغ آلبالوی دامن عروسکم تصور میکردم... بعدها نمیدانم چه اتفاقی برای عروسکم افتاد، اما همیشه دوست داشتم ساخت این عروسک را یاد بگیرم، تا اینکه حدود یک و نیم سال پیش ، برای انجام کاری به اداره میراث فرهنگی شهرستان رفتهبودم و خیلی اتفاقی بحث عروسکهای بومی ماهشهر پیش آمد و نمونه ای عروسکی پارچه ای را با لباس محلی مردم ماهشهر به من نشان دادند که من خیلی تعجب کردم و گفتم و الگوی این عروسک مدرن است و بعید است در گذشته با این الگو عروسک ساخته باشند. در نهایت هم اعلام آمادگی کردم که عروسک بومی شهرمان را احیا کنم.
اولین عروسک را همان موقع ساختید؟
بله... اولین عروسک را مادرم ساخت البته چون جزئیات را فراموش کرده بود، من از مادربزرگ و خاله ام کمک گرفتم و نمونه ای که آنها از لی لی یک ساختند الان در اداره میراث فرهنگی استان است.
عروسک بومی بندرماهشهر چه ویژگی خاصی دارد؟
عروسک بومی ما به صورت جفتی یعنی زن و مرد است، لی لی یک در زبان محلی ما عروس کوچک است و دومایک، داماد کوچک . در داستان قدیمی که از این عروسکها وجود دارد، دومایَک عاشق همبازی اش، لی لی یک میشود. به خواستگاری میرود و عروسی میکنند و بعد هم بچه دار میشوند و درواقع در بازی این عروسکها ، یک نمایشنامه نانوشته اما واقعی از زندگی شکل میگرفت.در گذشته با وسایل دورریز این عروسکها را درست میکردند و روش ساخت هم از مادر به فرزند به ارث میرسیده. دومایک هیچ دوختی ندارد و تمام اجزایش با تابیدن نخ به هم وصل میشود. عروسکهای ما جزو عروسکهای بدون چهره هستند با همان فلسفه ای که در گذشته در
اقوام ایرانی وجود داشت مبنی بر اینکه خالق فقط خداوند است و اوست که میتواند و اوست که میتواند چهره خلق کند.
بعد از ساخت اولین عروسک چه کار کردید؟
این عروسک نمونه بود، من میدانستم ماهشهر عروسکهای بومی دیگری هم دارد و همان موقع از طریق دوست و آشنا دنبال ادمهایی بودم که میتوانند یک عروسک قدیمی درست کنند. مادر یکی از دوستانم همین جا به من معرفی شد و یک نمونه دیگر برای ما درست کردو همینجا بود که متوجه شدیم عروسک مرد یا همان دومایک چهحالتی داشته، بعد یکی دیگر از دوستان نمونههای قدیمی ای را که ازمادربزرگش به ارث رسیده بود به من نشان داد و در نهایت برای لی لی یک به یک ساختار مشخص رسیدم . اما به مرور متوجه شدم هنوز بعضیها نگاهی انتقادی به عروسکهای بومی دارند و میگویند این عروسک هابه چه دردی میخورند. به خاطر همین سعی کردم در فرآیند احیا، کاربردهای جدیدی برای لی لی یک و دومایک تعریف کنم.
یعنی همین گوشوارهها و گردن بندها و ...؟
بله ، میخواستم عروسک بومی از آن قالب دکوری اش خارج شود، بیشتر دیده شده و مورد توجه قرار بگیرد و الان هم علاوه بر زیورآلات،جا کلیدی هم شده و مورد استقبال قرار گرفته اند.
به عنوان یک معلم از این عروسکها در کلاس درس تان استفاده کرده اید؟
چندباری که وقت داشتیم در قالب پروژه میراثک ، سعی کردم مفاهیم فرهنگی، صنایع دستی و تاریخی کشورمان را به بچهها یاد بدهم و در جریان این آموزش از عروسکهای بومی استفاده کردم.
از تجهیز کتابخانه تا کمک به سیلزدهها
لی لی یک و دومایک با اینکه مدت زیادی نیست احیا شده اند، اما مثل یک معجزه در ماهشهر، اتفاقهای خوب را رقم زده اند؛ اتفاقهایی که سررشته خیلی هایشان به همین دوعروسک میرسد، یعنی هر دست مهرنوش رفیع که میگوید این عروسکها برایش خیر و برکت داشته و هر وقت کسی به کمک نیاز داشته، معجزه وار کمکش کرده اند و با فروش شان مشکلات زیادی حل شده؛ از هزینه درمان یکی از دانش اموزانش گرفته تا تجهیز کتابخانه کوچکی که حالا اعضای زیادی دارد. عروسکهایی که با هدف کمک به سیل زدههای خوزستان، بچههای مبتلا به سرطان بیمارستان بقایی اهواز ودهها مورد مشابه دیگر، ساخته شده اند و حالا این هنرمند به معجزه شان ایمان دارد.