پایگاه پرتابهای فضایی مشهور شوروی سابق كه هنوز اصلیترین محل اعزام فضانوردان به فضاست ، چطور ساخته شد؟
قصــه تولـد بایكـــونـــور
سالهای آخر جنگ جهانی دوم همراه بود با ظهور سلاحهای جدید جنگی؛ مهمتر از همه موشك بود و بعد بمب اتم. قارچهای اتمی بر فراز شهرهای ژاپنی هیروشیما و ناكازاكی تنها اهداف سیاسی را دنبال میكردند، زیرا اوضاع ژاپن در مرداد 1324، نیازی به استفاده از چنین سلاحهای كشندهای از دیدگاه نظامی نداشت. این تنها یك قدرتنمایی از سوی آمریكا بهشمار میرفت و این در حالی بود كه روسها دستشان از چنین ابزار جنگی نیرومندی خالی بود. ظهور سلاحهای اتمی تهدیدی جدی برای اتحاد جماهیر شوروی سابق از سوی آمریكا به حساب میآمد. برای حل این مشكل روسها باید به دو كار موازی دست میزدند: ساخت سلاحهای اتمی و وسایل مطمئن برای رساندن آنها به اهداف دور. آمریكا پس از ساخت بمبهای اتمی، نگرانی زیادی برای حمل آنها به نقاط حساس شوروی نداشت، زیرا صاحب پایگاههای نظامی متعددی در نزدیكی آن كشور بود. در این شرایط، با حكم شورای وزیران شوروی سابق، كمیته ویژهای برای فناوری سامانههای موشكی ایجاد شد. یكی از نخستین تصمیمها، ساخت یك پایگاه پرتابهای موشكی جدید بود زیرا كاپوستین یار - پایگاهی كه در آن زمان فعالیتهای موشكی در آنجا صورت میگرفت - شرایط لازم را برآورده نمیكرد. موشكهایی كه برد پروازی آنها برای رسیدن به آمریكا كافی نبود.
در دهه 1330 این روستا محلی بود كه حتی قطارها در آنجا توقف كوتاه هم نداشتند و تنها وسیله حملونقل، شتر بود. در ایستگاه متروكه راهآهن، چند چادر تركمنی و سه ساختمان آجری وجود داشت، یك برج آب و چند خانه خشتی قدیمی.
چرا بایكونور؟
تیورا تام در زبان قزاقی به معنی «مكان مقدس» است. میگفتند كه روزگاری در آنجا شهركی به نام «تور» بوده كه مرد مقدسی به همین نام، از نوادگان چنگیزخان آن را ساخته است. تیورا در اثر حادثهای غمانگیز، در رودخانه «سیر دریا» غرق شد. جسدش را در این مكان دفن كردند. «تام» در زبان قزاقی به معنی خانه یا آرامگاه است. به این ترتیب بود كه آنجا تیورا تام نام گرفت.
واژه «بایكونور» در زبان قزاقی مفهومی طولانی و عجیب دارد: «سرزمینی سرشار از باد خنك، پر از خرگوش قهوهای» بایكونور بهعنوان نام پایگاه پرتابهای فضایی در سال 1340 اعلام شد. زیرا برای ثبت رسمی پرواز یوری گاگارین در فدراسیون بینالمللی حملونقل هوایی (FAI) لازم بود محل پرتاب مشخص شود، اما روسها در این مورد هم پیچیده عمل كردند و برای پنهانماندن محل تیوراتام، آن را به اسم بایكونور به ثبت رساندند كه در حقیقت هیچ ربطی به تیورا تام نداشت!
اما چرا كمیسیون این مكان دور افتاده با طبیعتی خشن و آب و هوای شدید بیابانی را برای ساخت یك پایگاه فضایی انتخاب كرد؟
دلایل زیادی وجود داشت. نخست آن كه وقتی یك موشك به فضا پرتاب میشود هرچه به استوا نزدیكتر باشد، توان بیشتری برای رسیدن به ارتفاعات پیدا میكند. گردش زمین به حول محور خود به هر جسمی كه در مسیر موافق حركت كند سرعت بیشتری میدهد. این سرعت در خط استوا 465 متر بر ثانیه و در عرض جغرافیایی بایكونور حدود 316 متر بر ثانیه است. به این دلیل در نیمكره شمالی، هر چه موشك از نقطهای جنوبیتر پرتاب شود، سرعت بیشتری از چرخش زمین دریافت میكند.
علاوه بر این، نیاز به یك محوطه وسیع برای فرود قسمتهایی از موشك است كه در ارتفاعات بالا و بهدنبال تمامشدن سوختشان، جدا شده و سقوط میكنند. به همین دلیل پایگاه پرتابهای موشكی باید از مناطق مسكونی دور باشد. دوری از شهرها، وجود رودخانه سیر دریا و تقریبا 300 روزِ بدون ابر و هوایی آفتابی از دیگر مزایای بایكونور بود.
ساخت پایگاه فضایی
برای ساختوساز پایگاه فضایی، سرهنگ گئورگی شووبنیكف، بهعنوان مدیر منصوب شد. در مرحله اول، گروهی از تیپ 7 مهندسی سیمفروپل را به منطقه فرستادند كه در نبردهای استالینگراد و سواستوپل كارهای مهمی را در زمینههای ساختمانی به انجام رسانده بودند. این گروه در 22 دی 1333 وارد تیوراتام شدند. تا خرداد سال بعد، بیش از 3000 سرباز و افسر از تیپ تاشكند به آنها پیوستند.
به دلیل دورافتاده بودن مكان، تا زمانی كه امكانات مسكونی ساخته نشده بود، افراد در واگنهای فرسوده و چادرهای نصبشده در محوطه باز زندگی میكردند. آنها از هر نظر در مضیقه بودند، حتی بیشتر از جبهههای جنگ و آب جیرهبندی را از رودخانه میآوردند. نائوم نارولیانسكی، از مهندسان بایكونور تعریف میكند در گرمای بیابانی تیوراتام و نبود امكانات زیستی مناسب، بعضی از كارگران، برای استراحت به سایه سرد زیر كامیونها پناه میبردند و مار و عقربها هم از این سایه، بدشان نمیآمد! به این ترتیب عدهای هم دچار گزیدگی میشدند.
حمل وسایل مورد نیاز با كامیون صورت میگرفت و عبور كامیونها روی زمین كمكم، شیارهای عمیق و چاله بهوجود میآورد و مانع حركت میشد. بالاخره وضعیتی پیش آمد كه ناهمواریهای زمین نمیگذاشت كامیونها بتوانند حركت كنند و مجبور شدند راهآهنی را به تیوراتام بكشند كه خودش ریلهای بعدی را با جرثقیل به نقطه نصب میرساند و بعد از آماده شدن هر قطعه، روی همان ریل، چند متری جلو میآمد.
سربازان و كارگران نمیدانستند در این بیابان برهوت چه میسازند. ساخت و سازی غیرمعمول كه نه شباهتی به كارخانه داشت و نه سد و نیروگاه! این سوال برای همه مطرح بود: ما چه میسازیم؟!
بالاخره روزی رسید كه همه را جمع كردند تا به این سوال پاسخ داده شود. گفتند «سرمهندس طراح» به بایكونور آمده است. هیچكس او را نمیشناخت. مردی با قد متوسط، چهارشانه و نگاهی نافذ روی سكو ایستاد و سربازان و كارگران را مخاطب قرار داد و گفت: شنیدهام كه خیلیها میپرسید ما چه میسازیم؟ من امروز به شما جواب میدهم!
همه گوشهایشان تیز شد تا پاسخ سوالشان را بشنوند و او گفت: شما «فردا»ی كشورتان را میسازید.
همین جمله كوتاه كه اهمیت كار را نشان میداد برای ایجاد انرژی و نشاط كاری در نیروها كافی بود. بعدها او را شناختند، او سرگئی كارالیف بود؛ كسی كه تاریخ فضانوردی جهان مدیون دانش و مدیریت بینظیرش است. در مدت كوتاهی، ساختمانهای متعدد، جادهها، راهآهن، تأسیسات ذخیره سوخت موشك و خطوط برق و آنچه بعدا معلوم شد «سكوی پرتاب» نام دارد، ساخته شد.
سرانجام روزی رسید كه سازندگان بایكونور، به ساخته دست خود افتخار كنند: 12 مهر 1336 كه نخستین ماهواره جهان، اسپوتنیك ــ 1 از سكوی پرتاب این پایگاه، راهی مدار زمین شد و صدای
«بیب، بیب» فرستنده رادیویی آن در سراسر جهان به گوش رسید. البته این آغاز كار بود.
پرواز لایكا، نخستین موجود زنده در فضا، كاوشگرهای تحقیقی ماه و زهره، پرتاب یوری گاگارین، نخستین فضانورد جهان، اولین ایستگاه فضایی مداری و بسیاری دیگر از اتفاقات به لطف بایكونور در تاریخ فضانوردی رخ داد.