مرور داستان و حواشی سریال میوه ممنوعه که این شبها از شبکه آیفیلم روی آنتن میرود
حکـایت پیر صنعان
قصه حاجیونس فتوحی را یادتان هست؟ حاجآقای سریال میوه ممنوعه که علی نصیریان نقش او را بازی کرد و نزدیک 13سال پیش برای اولینبار روی آنتن رفت و خیلیها را آن موقع پای تلویزیون نشاند. داستانی که به یکی از برندهای سریالهای ماهرمضانی تبدیل شد و بعد از آن هم چند بار دیگر از شبکههای مختلف روی آنتن رفت. امسال هم شبکه آیفیلم سراغ آن رفته تا این ماهرمضان هم بیننده قصه ممنوعهای باشیم که هر شب ساعت 21 پخش میشود. این ماجرا بهانه شد تا ما هم کمی مفصلتر از آن بگوییم و خاطرهبازی کوتاهی با این سریال و بازیگران آن داشته باشیم. البته در این بین خیلی از عوامل مجموعه ازجمله کارگردان و نویسنده آن یا در دسترس نبودند و یا تمایلی به صحبت در اینباره نداشتند؛ داستانی که برای بازیگران مجموعه هم صدق میکند. با همه اینها در ادامه ما نگاهی به قصه، حواشی و اتفاقات دیگری که میوه ممنوعه را به قولی به مجموعهای برای همه فصول تبدیل کرده رفتهایم.
با اینکه بعید است داستان این سریال را نشنیده و ندیده باشید اما بد نیست آن را با هم مرور کنیم. به قول یکی از گزارشهایی که همان موقعها درباره این کار نوشته شد، «سر پیری و معرکهگیری؟» قصه یکخطی مجموعه است. پیرمردی به نام حاجیونس فتوحی که جزو بازاریان اسم و رسمدار و خانوادهدار است و در این بین عاشق یکی از بدهکارانش به نام هستی که هانیه توسلی نقش او را بازی میکند، میشود. این شروع ماجراست اما در بخشهای دیگر سریال فضاهای مختلفی مثل رویارویی نصیریان به عنوان یک پدر با تمرد دختر کوچکش غزاله در ازدواج که (طناز طباطبایی) آن را بازی کرده است یا زیادهخواهی پسر بزرگش، جلال با بازی امیر جعفری هم به تصویر کشیده میشود. حضور قدسی به عنوان مدیر آموزشو پرورش و درگیریهای کاری او به عنوان همسر حاجیونس که گوهر خیراندیش نقش او را ایفا کرده هم بخش دیگری است که قصه گاه به آن معطوف میشود.
هرکدام از این ماجراها که یک سرش به نقش اصلی ماجرا میرسد، شرایطی را شکل میدهد که باعث میشود تا حاجیونس دچار آشفتگی و سردرگمی شود که این عشق ناگهانی بیشتر به آن دامن میزند تا جایی که به قول بعضیها باید گفت که اقتدار قاضی شارع سربداران کجا و تزلزل حاجیونس فتوحی میوه ممنوعه کجا؟ دراصل این درماندگی و دلدادگی تا جایی حاجیونس را احاطه میکند که او به خانوادهاش هم پشت میکند و به دنبال دلش میرود.
یک جسارت باظرافت
مدتهاست که هر سال بهخصوص در ماهرمضان مجموعههای مختلفی در نظر گرفته و تولید میشوند. مثلا در همان سال سریالهای «اغما»، «یک وجب خاک» و «شکرانه» هم روی آنتن رفتند اما میوه ممنوعه توانست طبق آمار مرکز تحقیقات صداوسیما با 2/91 درصد رضایت، صدرنشین جدول نظرسنجی آنروزها باشد و از طرف مدیر وقت سازمان هم مورد تقدیر قرار بگیرد. اما چرا؟ در جواب این سوال باید گفت که داستان میوه ممنوعه تازگی داشت که بخشی از موفقیت آن مرهون جرات بهخرجدادن تیم سازندهاش بود، چراکه به طور کلی پرداختن به ممنوعهها آن هم در قالب یک سریال تلویزیونی اتفاقی است که ماجراهای خودش را دارد و باید ظرایف زیادی در آن در نظر گرفته شود؛ موضوعی که حسن فتحی و گروهش تا حد زیادی از پساش برآمدند و توانستند در نهایت به مجموعهای برسند که قصه تازه و جسوری برای گفتن داشت. اصلا شاید به همین خاطر است که میوه ممنوعه حتی در این روزها هم پتانسیل پخش چندباره دارد و هنوز که هنوز است خیلیها به تماشایش مینشینند.
حواشی ممنوعه معروف
هر سریالی و اثری که به نمایش درمیآید برای خودش حرف و حدیثهای مختلفی دارد. میوه ممنوعه هم از این غائله مستثنی نیست:
اسماعیل عفیفه، تهیهکننده سریال، در این مجموعه سعی کرد از اهالی فعال در عرصه تئاتر مثل پیام فروتن به عنوان طراح صحنه و لباس، امیر جعفری و الیکا عبدالرزاقی بازیگر و کیومرث مرادی بهعنوان دستیار کارگردان بهره ببرد. جالب اینکه او از رسول صادقی، مدیر روابط عمومی اداره کل هنرهای نمایشی به عنوان مدیر روابطعمومی این پروژه استفاده کرد.
میشود گفت که بعد از سریال «شب دهم»، این دومین مجموعه مناسبتی حسن فتحی محسوب میشود که فیلمنامه آن تلفیقی از شیخ صنعان و شاهلیر است.
فتحی بعد از تمام شدن کار اعلام کرد اگر رفاقت در میان نبود این کار را نمیپذیرفت، چراکه فیلمنامه روز به روز به دستش میرسید؛ اتفاقی که قرار بود جور دیگری پیش برود چون عفیفه برای حضور فتحی به عنوان کارگردان مذاکرات فراوانی انجام داد و شرط اولیه او برای تولید این مجموعه اتمام نگارش فیلمنامه بود اما آخرسر هم مثل اغلب سریالهای مناسبتی این عهد انجام نشد. در ادامه هم فتحی درباره این مجموعه گفت: «برخی مواقع دلم برای بازیگران میسوزد که مجبورند پاراگرافهای بلند را همان لحظه که به آنها متن داده میشود، حفظ کنند».
بازیگرانی که معروفتر شدند
یکی از اتفاقاتی که میشود گفت میوه ممنوعه آن را رقم زد، یادآوری بازیگرانی است که شاید قبل از حضور در این سریال فعالیتهای کمتر و محدودتری داشتند. به عنوان نمونه طناز طباطبایی بعد از این سریال بیش از پیش پایش به سینما باز شد و کارهای بیشتری را بازی کرد. امیر جعفری هم بعد از تئاتر و چند فیلم سینمایی، با این سریال چهره تازهای از خود را به مخاطبان و سریالسازان نشان داد چرا که پیش از آن خیلیها از او با مجموعه «بدون شرح» تصویر دیگری در ذهن داشتند. جریانی که برای برخی دیگر از بازیگران این مجموعه کم و بیش صدق میکند.
تردید برای حضور در سریال
هرمز هدایت، بازیگر نقش پدر هستی که باعث و بانی آن بدهکاری عظیم و دیگر ماجراها بود در گپ کوتاهی که با جامجم داشت درباره این تجربه گفت: در کارنامه کاری من اتفاقات زیادی وجود دارد اما خیلیها هنوز هم در خیابان من را به عنوان بازیگر میوه ممنوعه میشناسند و این برایم جالب است. حتی همان بار اول که مجموعه پخش شد، در خیابانی زمانی که پشت فرمان بودم خیلی از مردم به سمتم آمدند و ابراز علاقه کردند و این نشان از توجه مردم به آن مجموعه داشت. زمانی که این نقش به من پیشنهاد شد نگرانی و تردیدهایی برای پذیرش آن داشتم چرا که در قصه بخش زیادی به آن اختصاص داده نشده بود و فکر میکردم شاید چندان جای کار نداشته باشد اما وقتی آن را بازی کردم متوجه شدم با وجود کوتاه بودن آن، تاثیرگذاری و اهمیت خودش را داشت، اتفاقی که از برخورد مردم هم مشخص بود. این سریال خصوصیات مختلفی دارد که مهمترینش قصه و بازیگران آن است .
نقلقولها
حسن فتحی (کارگردان)
این مجموعه ماحصل بیشمار جلساتی است که با نویسندگان داشتیم. هفتهای سه تا چهار جلسه شش تا هفت ساعتی. آن قدر نوشتیم، خط زدیم، پیشنهاد دادیم تا به نتیجه دلخواه برسیم. طبیعی است که هرکدام از ما با دیدگاههای خاص به جلسه میرفتیم؛ دیدگاههایی هم که من درباره فیلمنامه به جلسات میبردم، بیارتباط با کارهایی نبود که نوشتم. درواقع دغدغهها و نگاههایی که در مجموعههای «پهلوانان نمیمیرند»، «شب دهم» و «مدار صفر درجه» داشتم، این مولفهها در پیشنهادهایم برای مجموعه «میوه ممنوعه» وجود داشت. بهروشنی میتوانم بگویم در این وقت کم مجموعه «میوه ممنوعه» را که ساختم به دور از مولفههای سایر آثارم نیست.
علی نصیریان(حاج یونس)
اگر كمی با ادبیات كلاسیك خودمان آشنا باشیم، میدانیم كه تمثیلهایی در مثنوی یا تمثیل شیخ صنعان در عطارنامه است كه این قصه را روایت میكند، با این تفاوت كه قصه «میوه ممنوعه» در زمان و مكان دیگری تعریف شده است. در این جا چیزی نیست كه من بخواهم یا نخواهم، بلكه تقدیر حاكم شده كه حاج یونس عاشق شود. دختر او را فقیر و حقیر میخواهد، چرا كه میخواهد او بشكند. باطن قضیه این است كه تقدیر بر آن شده كه حاج یونس بشكند و ایمان او به آزمایش گذاشته شود.
گوهر خیراندیش (قدسی)
پیش از این در فیلمهایی چون دنیا و غیره نقش چنین زنی را بازی كرده بودم. اما به اصرار آقای فتحی و با وجود گروه حرفهای این كار را پذیرفتم و قرار شد در تعامل با نویسندگان باشم. آنها هم خیلی خوب پیشنهادهایی را كه قابل اجرا بود در متن پذیرفتند.
هانیه توسلی(هستی)
از اتفاقی که هم اکنون درباره شخصیت هستی افتاده راضی نیستم یعنی احساس میکنم خیلی بیشتر میشد به این شخصیت پرداخت. درباره ارتباط هستی با یونس فتوحی هم باید بگویم برای هستی کارخانه مهم بود. او مهندسی است که می خواهد تولید کند. اما زمانی که متوجه می شود فتوحی به راهی دیگر میرود با او وارد بازی نمی شود.
امیر جعفری(جلال)
شخصیت جلال كار منفی انجام نمیدهد و هر فردی با توجه به شرایط و موقعیتی كه در آن قرار میگیرد مجبور به انجام كارهایی می شود وگرنه هیچ كس در ذات خود منفی نیست. من بازی متفاوتی در این سریال از خود نشان ندادهام چون بازیگر همان بازیگر است و این نقش متفاوت است كه چهره او را متفاوت نشان میدهد. وقتی دیالوگی خوب نوشته شود، بازیگر لازم نیست خیلی زحمت بكشد و خود متن خوب كار را هدایت میكند و درست مانند یك رمان خوب میماند كه وقتی تا آخر آن را میخوانی تمامش در ذهنت باقی میماند. آقای نادری تك تك این دیالوگها را با دقت
و وسواس نوشته و در دهان بازیگران قرار داده است.
ما كاری انجام ندادهایم كار اصلی را كارگردان و نویسنده
انجام دادهاند.