خاکستر آرزوها

خبر سوختن کپرهای جنگلوک توجه خیلی‌ها را به این منطقه محروم جلب کرد ما به میان اهالی این محل رفته‌ایم تا ببینیم قصه زندگی و سوختن‌شان چه بوده است

خاکستر آرزوها

جنگلوک حاشیه نیست! درست وسط شهر است، وسط شهر چابهار؛ روی نقشه باید بروید به سمت کمربندی جنوبی و دریا بزرگ، بعد انتهای بلوار صیاد جنوبی‌، این جنگلوک است که پیش‌رویتان قد علم می‌کند. درست پشت اداره آموزش و پرورش، اداره منابع طبیعی‌، هلال‌احمر، اداره محیط‌زیست، دادگستری؛ جنگلوک و کپرهایش سال‌هاست چسبیده‌اند به این نهادهای اسم و رسم‌دار! حال و روز مردمشان اما مشخص است، مثل همه کپرنشینان ، پر از درد و رنج. رنجی که پنجشنبه گذشته آتش شد و به جان تعدادی از کپرها افتاد؛ کپرهایی که در چند دقیقه خاکستر شدند، سیاه درست مثل روزگار ساکنانش...

حاشیه‌نشین‌های دل شهر
تا همین چند روز پیش جنگلوک و کپرهایش را فقط چابهاری‌ها می‌شناختند؛ مردمانی محروم که کوچیده از سرزمین‌هایی دورتر‌، از قصرقند و نیکشهر و ... حتی خود چابهار به جنگلوک هستند، منطقه‌‌ای که در تعابیر جامعه‌شناسی شهری یک سکونتگاه غیررسمی است. در این سکونتگاه غیررسمی اما طبق آمارها بیش از 400 خانوار زندگی می‌کنند؛ 400 خانواری که گوش تا گوش کنار هم زیر سقف کپرهایی کوچک، خانه ساخته‌اند و دیروز، امروز و فردایشان شبیه هم بوده از سال‌ها پیش.
جنگلوکی‌های چابهار، حاشیه‌نشین‌های دل شهرند؛ شاید برای ما که بیرون از چابهاریم عجیب و غیرقابل‌باور! اما برای خود این مردم این حاشیه‌نشینی رنجی مداوم بوده که سال به سال همراهشان کش آمده و رسیده به امروز که صفحات تقویم اردیبهشت سال 1399 را نشان می‌دهند و هنوز هیچ‌کس آنها را به رسمیت نمی‌شناسد. جنگلوکی‌ها کم نیستند، زیادند. اینجا اما به تعداد همه آدم‌ها، حتی همه خانواده‌ها، آرزو وجود ندارد. اصلا جنگلوک است و کلا یک آرزوی مشترک؛ یک خانه، یک سقف که کپر نباشد.
همین است که گلایه‌هایشان مشترک است؛ گلایه‌ای که ما به کمک تسهیل‌گران یکی از خیریه‌های فعال در منطقه از زبان چند نفر از آنها می‌شنویم. یکی مثل محمدطاها که 65 ساله است و از 20 سال پیش دست خانواده‌اش را گرفته و آمده اینجا‌، آن موقعی که هنوز اینجا خبری از اداره‌های بزرگ و عریض و طویل نبود‌:« ‌وقتی ما آمدیم هیچ‌کدام از این ساختمان‌های دولتی اینجا نبود، اما در این سال‌ها آنها آمدند و اینجا ساخته شدند و ما هنوز وضعمان همان است که بود؛ همان سال‌ها هم کپر داشتیم و الان هم کپرنشینیم.»
ادامه حرف‌های  محمدطاها، گلایه‌هایی است که از قول عبدالرزاق می‌نویسیم؛ یکی دیگر از ساکنان جنگلوک، مرد 40 ساله‌ای که به ما می‌گوید:« من و خانواده‌ام 15 سال است که در سخت‌ترین شرایط در جنگلوک زندگی می‌کنیم، سال‌ها برق نداشتیم، آب نداریم‌. الان که برق داریم حتی همین برق هم درست و حسابی نیست. هربار که فشار وسیله‌های برق زیاد می‌شود کلا تا چند ساعت خاموشی داریم. الان هم که این شرایط پیش آمده، همه نگران آتش‌سوزی هستند.»
جنگلوکی‌ها دیدند که چطور آتش به جان 27 کپر افتاد و همه دار و ندار ساکنانش دود شد و رفت هوا؛ آنها از دور ایستادند و شعله‌های سوزان آتش را تماشا کردند و ته دلشان لرزید از تصور تکرار ماجرا برای کپرهای خودشان.  باخور یکی دیگر از مردهای جنگلوک است؛ یکی از همان‌ها که سال‌ها کفش آهنین پوشیده برای گرفتن اجازه ساخت و ساز در منطقه و تلاش‌هایش تا حالا به جایی نرسیده‌، او هم می‌گوید:« هر دفعه رفتیم، گفتند جلسه می‌گذاریم مشکل شما حل می‌شود، اما هیچ‌وقت این جلسه‌ها نتیجه نداد! آنقدر که الان مردم منطقه ما به اسم جلسه که از دهان مسؤولان بیرون می‌آید حساس شده‌اند.»
اسکان دائمی نیاز اول مردم
جنگلوک اما هر چقدر در نگاه مسؤولان استانی این منطقه غریب باشد، بین بچه‌های گروه‌های خیریه و مردم‌نهاد نام آشنایی است. آنها سال‌هاست دست مردم حاشیه‌نشین جنگلوک و دیگر سکونتگاه‌های غیررسمی چابهار را گرفته‌اند. تسهیلگران بنیاد خیریه امید مهربانی‌، یکی از همین گروه‌ها هستند و برکت نصیریان، مدیرعامل این بنیاد به ما می‌گوید:« مردم جنگلوک واقعا از نظر تمکن مالی ضعیف هستند، بیشتر از 90 درصد جمعیت‌شان هم مهاجرانی هستند که یا از خود چابهار یا شهرستان‌های اطراف آمده‌اند، مثل قصرقند، کنارک، نیکشهر و‌... ولی همه آنها ایرانی هستند. جمعیت‌شان هم زیاد است بین 400 تا 500خانوار اینجا در یک فضای محدود زندگی می‌کنند و بنا به دلایلی اجازه ساخت و ساز رسمی در منطقه را ندارند.»
تسهیلگران این بنیاد خیریه‌، بعد از نیاز‌سنجی‌هایی که در جنگلوک انجام داده‌اند، به چند خواسته اصلی رسیده‌اند؛ از اسکان دائمی که اولویت اول همه آنهاست تا فراهم آوردن امکانات ضروری و اولیه زندگی‌، مثل آب و برق‌. نصیریان در این‌باره می‌گوید:«کپرها کنتور برق ندارند. اداره برق یک کنتور عمومی در منطقه گذاشته و همه از آن استفاده می‌کنند و سیم‌کشی‌های مختلفی انجام شده که واقعا شرایط را خطرناک کرده.»
مسلم دشکار، فعال اجتماعی دیگری است که مدت‌هاست پای درد دل مردم جنگلوک نشسته ؛ خیری که به ما می گوید:« جنگلوک جمعیت زیاد و مساحت کمی دارد؛ یعنی زمین جوری است که اگر بخواهند همین‌جا اجازه سکونت به مردم بدهند، اصلا پاسخگوی اسکان همه آنها نیست. نهایتا در این زمین 150 خانه استاندارد ساخته می شود درحالی‌که بیش از 400 خانوار زندگی می‌کنند. با توجه به حادثه اخیر هم این ضرورت بیشتر احساس می‌شود که فکری به حال اسکان آنها بشود، آنها فقط این تضمین را می‌خواهند که اگر به جای دیگری برای اسکان برده می‌شوند حتما امکانات اولیه زندگی مثل آب و برق و ...برایشان فراهم باشد و از اینجا رانده و از آنجا مانده نشوند.»
تلنگری به مسؤولان استانی
چابهار حداقل به اندازه عمر جنگلوک ، مسؤول به خودش دیده، مسؤولانی که هرکدام در یک نهاد و ارگان پای کار بوده‌اند و هنوز نتوانسته‌اند روی زخم‌های این قسمت حاشیه‌ای چابهار، زخمی که درست در قلب این شهر نشسته، مرهم بگذارند. با این حال معین‌الدین سعیدی، نماینده منتخب مردم چابهار، نیکشهر، کنارک و قصرقند در یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی، درباره وضعیت جنگلوک و البته دیگر حاشیه‌های چابهار به ما هشدار می‌دهد و می‌گوید:« آتش‌سوزی اخیر در جنگلوک یک تلنگر است ، یک هشدار است درباره حادثه‌ای که می‌توانست به یک فاجعه بزرگ در چابهار تبدیل شود! »
سعیدی که سال‌ها در شورای شهر چابهار ، حضور داشته در توضیح بیشتر می‌گوید:« بحث جنگلوک با دیگر حاشیه‌های چابهار متفاوت است چون در نقطه کانونی شهر قرارگرفته، در سایت اداری چابهار قرار گرفته.
زمانی که بنادر چابهار ایجاد می‌شدند به مردمی که در حاشیه دریا زندگی می‌کردند گفتند بروید جای دیگری ساکن شوید، آنها منتقل شدند به این زمین که کاربری اداری داشت و طبیعتا در کاربری اداری ساخت و ساز مسکونی امکان ندارد. به همین دلیل در این سال‌ها جنگلوک در این وضعیت مانده ، مضاف بر این‌که هرسال که گذشته تراکم جمعیت آن بالا رفته و الان افراد زیادی با وضعی رقت‌بار در آن زندگی می‌کنند.»
سعیدی اما در ادامه می‌گوید:« با کمال تاسف ما حتی وقتی در شورا بودیم هم نتوانستیم کاری برای ساماندهی این مردم بکنیم. چون نهادهای زیادی در این مسأله درگیر هستند و فقط بحث مدیریت شهری نیست. نهادهایی مثل بنیادمسکن، شرکت بازآفرینی شهری، سازمان ملی زمین و مسکن و ... باید پای کار بیایند. ما در همان زمان شورا جلسات متعددی در این باره داشتیم اما تا وقتی که اراده جدی برای حل مشکل وجود نداشته باشد، کار به جایی نمی رسد. الان هم همه این نهادها باید هرچه سریع‌تر برای جنگلوک تعیین تکلیف کنند.»
از نگاه او که نماینده منتخب همین مردم در مجلس شورای اسلامی است، حق مالکیت عرفی چیزی است که باید برای جنگلوکی‌ها به رسمیت شناخته‌شود؛ موضوعی که درباره‌اش می‌گوید:« ما باید برای آنها حق مالکیت عرفی را در نظر بگیریم، درست است که آنها از نظر قانونی سند ندارند اما کسی که بیش از دو دهه در یک‌جا ساکن بوده و در سخت‌ترین شرایط هم زندگی کرده، بالاخره از نظر عرفی دارای حقوقی است که باید در تصمیم‌گیری‌ها در نظر گرفته‌شود.»
برای حاشیه‌نشین‌های قلب چابهار اما از گذشته تا امروز دو سناریو بیشتر وجود نداشته؛ یکی جابه‌جایی آنها بوده به یک مکان دیگر و دوم اسکان آنها در همین منطقه که دو سناریو همیشه بی‌نتیجه مانده‌است. موضوعی که سعیدی با اشاره به آن می‌گوید:« ما در این منطقه یک فرصت‌سوزی تاریخی توسط نهادهای مختلف داشتیم و الان دیگر زمان آن رسیده که به این مردم و مشکلات‌شان توجه شود»




عزم و اراده وجود ندارد
سعید امیری مقدم، عضو شورای شهر چابهار و رئیس شورای شهرستان چابهار مسؤول دیگری است که به تماس ما درباره مشکل اسکان مردم جنگلوک جواب می‌دهد.
 او به ما می‌گوید: اهالی جنگلوک بیش از دو دهه در منطقه‌ای زندگی می‌کنند که کاربری اداری دارد، اما به خاطر این‌که عزم و اراده جدی از طرف مسؤولان استانی برای حل مشکل آنها و ساماندهی حاشیه‌نشینی‌شان وجود نداشته ، هنوز که هنوز است تکلیف‌شان مشخص نشده‌است! آن هم درحالی که در چابهار زمین زیاد است و واقعا با چند راهکار ساده، کپرنشینان این منطقه را هم می‌توانند به صورت رسمی
 اسکان بدهند.
از نگاه رئیس شورای شهرستان چابهار، همه چیز برای حل این مشکل در چابهار فراهم است ، الا عزم جدی در مسؤولان عمرانی ؛ او در همین زمینه می‌گوید: ما به عنوان شورا و رئیس شورای شهرستان فقط می‌توانیم مطالبه کنیم، متاسفانه در شهرستان‌ها، شوراها هرچه دادو فریاد می‌کنند صدایشان به جایی نمی‌رسد. چون ساماندهی‌شان به همکاری نهادهای  مختلفی نیاز دارد که برای این موضوع دل نمی‌سوزانند.