این نشد یک موقعیت دیگر!

این نشد یک موقعیت دیگر!

امروز بیست و سوم اردیبهشت ماه، زادروز کیانوش عیاری، کارگردان مطرح و موفق سینما و تلویزیون است.



نزدیکان عیاری نقل می‌کنند شیوه کار او در کارگردانی، بدون فیلمنامه است! تصور کنید بازیگر یک سریال هستید و صبح یک روز آفتابی تابستان برای بازی سر صحنه می‌روید. اما به هیچ وجه نمی‌دانید قرار است چه چیزی را بازی کنید. نمی‌دانید حسی که باید امروز شخصیت شما در فیلم داشته‌باشد، خشم است یا محبت؟ غم است یا شادی؟ نمی‌دانید دیالوگ‌هایی که باید در پلان‌های امروز بگویید، چیست. این دقیقا شیوه کارکردن کیانوش عیاری است.  به تناوب در این سال‌ها از بازیگران و عوامل فیلم‌هایی که عیاری کارگردان‌شان بوده، شنیدیم او صبح سر صحنه حاضر می‌شود و در مدت زمانی که عوامل مشغول چیدن دکور و تنظیم نور هستند و بازیگران در اتاق چهره‌پردازی آماده می‌شوند، آقای کارگردان سر صحنه براساس حال روحی و شرایط شخصی و عمومی آن روز، فیلمنامه‌ای را که قرار است کارگردانی کند، می‌نویسد.  برای روشن‌تر شدن مطلب، خوب است خاطره‌ای از رضا بهبودی؛ بازیگر شناخته شده کشور در خصوص عیاری نقل کنیم:
«یک سال بعد از گرفته‌شدن سکانس‌های سریال روزگار قریب، برخی بازیگران فیلم فراخوانده شدند تا سکانس دیگری فیلمبرداری شود. من دیگر نپرسیدم فیلمنامه داریم یا نه، چون روند کارگردانی آقای عیاری بدون فیلمنامه بود. فهمیدم که نباید متوقع فیلمنامه یا دیالوگ خودم باشم. وقتی همه‌مان اطراف یکی از کوه‌های تهران جمع شدیم، دیدیم عده‌ای از مردم از بلندی به سمت پایین می‌دوند و در ادامه فهمیدیم دو جسد در چاله آبی پیدا کرده‌اند. من همانجا فهمیدم آقای عیاری از این اتفاق برای گرفتن سکانس تازه سریال الهام خواهد گرفت. همین اتفاق هم افتاد. غروب موقع برگشت از او پرسیدم اگر امروز این اتفاق را نمی‌دیدی قرار بود ما چه سکانسی را بازی کنیم؟ گفت یک موقعیت دیگر! من ندیده‌ام کارگردانی این‌قدر ذهنش نسبت به رخدادها و حوادث اطراف باز باشد. به همین خاطر اگر ایشان جهنم هم بروند و دستمزد هم ندهند من حاضرم در کنارشان باشم؛ چون می‌دانیم همیشه سوژه‌های خارق‌العاده‌ای دارند.» خیلی دوست داریم نظر کسانی که می‌گویند: «بحران سینمای ایران فیلمنامه است» را درمورد کارگردانی خاص آقای عیاری بدانم. به گمانم سوژه خوبی باشد!