واقعبین باشیم
یادداشت: ثریا قاسمی بازیگر
تمام بازیگران حرفهای انتخابگر هستند. یعنی باید نگاه کنند به پیشنهادات ارائهشده و بهترینها را گزینش کنند. من هم سعی میکنم حرفهای باشم و نقشهای مختلفی را که به من پیشنهاد می شود، میخوانم و در صورت مناسب بودن قبول میکنم.
مدیوم برایم تفاوتی ندارد و داستان خوب و کنشهای شخصیتی که بازی میکنم خیلی مهم است. ما بازیگران کمتر قدرت انتخاب داریم و بیشتر انتخاب میشویم و بازارکار هم چندان پر رونق نیست که من خودم را مقید کنم فلان نقش را بازی کنم. شیکوپیک بودن یا فقیر وغنی بودن شخصیتی که قرار است بازی کنم موقعیت کلی نقش است. الان خیلی از بازیگران قدیمی و باسابقه خانه نشین شده اند و من سعی میکنم بین پیشنهاداتم بهترینها را انتخاب کنم.
این شبها سریال «بچه مهندس۳» را روی آنتن دارم و در کاراکتری که دربرابر سه جوان باانرژی تعریف میشود؛ سه جوانی که هر کدام سوداهای خاص خود را دارند و من در نقش مادر پابهسنگذاشته باید آنها را به نوعی
واقعبینی برسانم.
کار در بچه مهندس۳ بهلحاظ خاطراتی که مخاطبان از فصول قبل دارند هم جذاب بود و هم حساس؛ جذاب از این حیث که مخاطبان دوست دارند سرانجام کاراکترها را بدانند و حساس از این حیث که باید سعی میشد طوری پیش برویم که سریال همچنان مخاطب داشته باشد.
واقعبینی میگوید استفاده از بازیگران پیشکسوت در سریالها هم باعث انتقال تجربیات میشود و هم کارگردانی را سادهتر میکند چون بازیگران قدیمی میتوانند کمک حال کارگردان در رسیدن به حس صحنه باشند و درعین حال به جوانترها کمک کنند که راههای اجرای درست را بیاموزند.
متاسفانه بارها دیدهایم که نقش زنان و مردان پابهسنگذاشته را به نابازیگران میدهند تا در بودجهها صرفهجویی کنند؛ این صرفهجویی به ضرر کار تمام میشود چون وقتی بازیگران کلیدی باتجربه هستند و میشود کار را به آنها سپرد، معنا ندارد سراغ افراد آماتور بروند که بنیان کار را خراب میکنند.
به نظرم میتوان با لحاظ کردن قواعد و مقررات، شرایطی را فراهم آورد که از بازیگران حرفهای و باتجربه بیشتر استفاده شود.
اتفاقا پیشکسوتان نهتنها گران نیستند بلکه بهخاطر تجربه و روحیه صبوری، بهتر و بیشتر با عوامل کنار میآیند تا کار به سرانجام برسد.