مروری بر چهرههای فراموش شده دنیای فوتبال به بهانه مصاحبه اخیر اسکیلاچی، بازیکن تیم ملی ایتالیا در جام جهانی 90 با روزنامه دیلیمیل
ستارههای یکشبه فوتبال اروپا
برای متولدین اواخر دهه 50 و اوایل دهه 60 که با جامجهانی 90ایتالیا شیفته فوتبال شدند، چند چهره فوتبالی در شکل گرفتن این علاقه نقش زیادی داشتند. از لوتار ماتئوس و یورگن کلینزمن در آلمان گرفته تا دیگو مارادونا و کانیگیا در آرژانتین، همگی ستارههایی بودند که تا همیشه در ذهن فوتبال دوستان آن نسل باقی مانده اند. در میان تمام این اسامی بزرگ، یک بازیکن در جامجهانی آن سال مطرح شد که دوران ستارهبودنش خیلی کوتاه بود. توتو اسکیلاچی در آن بازیها با 6 گل زده، آقای گل بازیها شد و عکس شادی گل مخصوص او تا مدتها بین دوستدارانش دست به دست میشد. اما اوضاع برای اسکیلاچی اصلا آنطور که بقیه تصور میکردند پیش نرفت و بیشک میتوان او را در بین بازیکنانی نام برد که ستاره درخشششان یکشبه خاموش شد و نام و اثری از آنها در فوتبال باقی نماند. او که این روزها 55 ساله شده و شکل و شمایلش هیچ به آن روزهای خاطرهانگیز جام90 شباهتی ندارد، بیشتر ساعات خود را در خانه و باغش به کشاورزی و پرورش گیاهان میگذراند. او که از خانهاش در پالرمو با دیلیمیل صحبت میکرد، هنوز هم حس و حال خوبی در مورد یادآوری آن روزها ندارد. شاید دلیل محو شدن توتو از صحنه فوتبال ایتالیا را میتوان در حرفهای این روزهایش پیدا کرد. او در اینباره میگوید: « من از نقطه صفر به یکی از مهمترین بازیکنان آن دوره جامجهانی تبدیل شدم. نوع شخصیت من با آن نسل از بازیکنان ایتالیا فرق داشت و همین مساله تاثیری زیادی روی آینده کاریام گذاشت ». آنطور که خود اسکیلاچی میگوید مهمترین اتفاق آن جام، بازی نیمهنهایی با آرژانتین بود که ایتالیا در ضربات پنالتی باخت و مارادونا و هم بازیهایش به فینال رسیدند. در آن جام بازیکنان بزرگی همچون بارهسی، باجو و مالدینی حضور داشتند که چهرههای شناختهشدهای در فوتبال دنیا بودند. توتو میگوید تفاوت آن بازیکنان با خودش این بود که او هرگز نتوانست باخت به آرژانتین را فراموش کند و همین مساله بر آینده حرفهایاش نیز تاثیر گذاشت. او تا یک سال بعد از جام 90ایتالیا در یووه بود و بعد به اینتر رفت و به یکباره از جی لیگ ژاپن و تیم جوبیلو ایواتا سر در آورد. دوران او در تیم ملی ایتالیا هم در سال 1994 تمام شد و او بعد از جام 90 فقط یک گل برای لاجوردیپوشان زد. در ادامه به طور خلاصه به مرور ستارههایی میپردازیم که طی سالهای اخیر و بر خلاف خیلیها، به یکباره ظهور کرده و خیلی زود از دنیای حرفهای محو شدند.
وقتی پاتو به میلان پیوست، خیلیزود با اسطورههای برزیل همچون رونالدو، روماریو و کاکا مقایسه شد. او حتی در سال 2009 بهترین گلزن روسونری شد، اما مصدومیتهای متعدد نگذاشت او این مسیر را ادامه دهد و به کورینتیانس برزیل برگشت. البته او یک بار دیگر شانس بازی در اروپا را پیدا کرد و 6 ماه به عنوان بازیکن قرضی در چلسی بود، اما نشد آنچه که همه انتظارش را میکشیدند.
روبینیو
روبینیو مثل خیلی دیگر از بازیکنان برزیلی دنیای فوتبال فاصله صعود و سقوطش خیلی کوتاه بود. برای آنکه بدانیم این مهاجم تکنیکی تا کجا پیش رفت، بیان همین نکته کافی است که او در رئالمادرید و منچسترسیتی بازی کرد اما هیچوقت نتوانست به بازیکنی که همه منتظرش بودند، تبدیل شود.
رناتو سانچس
روبینیو مثل خیلی دیگر از بازیکنان برزیلی دنیای فوتبال فاصله صعود و سقوطش خیلی کوتاه بود. برای آنکه بدانیم این مهاجم تکنیکی تا کجا پیش رفت، بیان همین نکته کافی است که او در رئالمادرید و منچسترسیتی بازی کرد اما هیچوقت نتوانست به بازیکنی که همه منتظرش بودند، تبدیل شود.
بویان کرکیچ
روبینیو مثل خیلی دیگر از بازیکنان برزیلی دنیای فوتبال فاصله صعود و سقوطش خیلی کوتاه بود. برای آنکه بدانیم این مهاجم تکنیکی تا کجا پیش رفت، بیان همین نکته کافی است که او در رئالمادرید و منچسترسیتی بازی کرد اما هیچوقت نتوانست به بازیکنی که همه منتظرش بودند، تبدیل شود.
ممفیس دپای
همه میگفتند این جوان هلندی میتواند ستاره آیندهدار منچستر شود. حتی مجله فرانس فوتبال در برههای او را بهترین فوتبالیست جوان دنیا نامید. اما او هرگز در جمع شیاطین سرخ ندرخشید و نتوانست اعتماد مربیانش را جلب کند. برخی میگویند نحوه زندگی شخصی دپای نقش زیادی در عدم موفقیتش داشته است. دپای چند سالی است که در لیون بازی میکند و امیدواری به درخشش او همچنان وجود دارد.