روستای شهابیه خمین، به همت اهالیاش حالا به یکی از پایگاههای اصلی تولید گل در استان مرکزی تبدیل شده است
یک روستا؛ یک گلخانه
در 80 کیلومتری اراک و 15 کیلومتری خمین، عطر گل هوش از سر تازهواردها میپراند. حالا مدتهاست رزها، میخکها، زنبقها ، مریمها ، گلایل و ژربراها زیر سقف گلخانههای بزرگ و کوچک روستای شهابیه سبز شده و قد کشیدهاند؛ گلهایی که عطرشان تا کیلومترها آن طرفتر به مشام میرسد. شهابیه اصلا به خاطر همین گلهاست که به گلدشت معروف شده و خیلیها به اسم روستای گلها میشناسندش؛ یکی از روستاهای هدف گردشگری در استان مرکزی که به همت اهالیاش حالا روزگار متفاوتی را میگذراند؛ مردمان سختکوشی که از تغییر سبک و شیوه کشاورزیشان نترسیدند و از کشاورزی سنتی به پرورش و تولید گلهایی رو آوردهاند که رونق و آبادانی به روستایشان آورد.
نه اینجا سیاره کوچک دنیای خیالی آنتوان دوسنت اگزوپری است و نه مردمان اینجا را با شازده کوچولو نسبت و قرابتی هست! اینجا روستای شهابیه است؛ روستایی زیبا در دل استان مرکزی که اهالیاش از داستان شازده کوچولو یک جمله را به یادگار دارند؛ « تو مسؤول گلت هستی!» اصلا همین است که حالا همه همنشین گلها شدهاند و از صبح تا شب با گل و گلکاری سر وکار دارند. اتفاقی که باعث شده نه حال روز این روزهای شهابیه شبیه گذشتهاش باشد و نه حال و روز مردمانش و این تغییر برای علیرضا زاهدی دهیار روستای شهابیه اتفاقی نبوده که یکباره رخ داده باشد. او از 11 سال پیش با سمت دهیار و قبل از آن هم به عنوان یکی از اهالی روستا شاهد این تلاش و تغییر بوده؛ همین است که به ما می گوید: « شغل اکثرمردم روستا از گذشته تاکنون کشاورزی بوده، اما سبک کشاورزی ما در سالهای اخیر عوض شده، قبلا کشاورزی ما سنتیتر بود، اهالی بیشتر در کار کاشت گندم، جو و حبوبات فعالیت داشتند، اما چندسالی است به خاطر بحث بهینهسازی مصرف آب همه به کاشت گل بهخصوص گلهای شاخه بریده رو آوردهاند.» نتیجه حالا فعالیت بیش از 80 درصد جمعیت روستا در کار پرورش گل است، یعنی آمار قابلتوجهی از جمیعت 1830 نفری شهابیه گلکار و گل دوستند: « البته روستای ما جمعیت فصلی هم زیاد دارد، مثلا الان در تابستان جمعیت ما حدود 2500 نفر است، اما درمجموع 80 درصد جمعیت روستا بهخصوص نسل جوان ما در کار پرورش گل فعالیت دارند.»
وصلتهای سرنوشتساز
شهابیه حالا سه گلخانه بزرگ هیدروپونیک دارد؛ از همان گلخانههای آبکشت که یکی از روشهای خلاقانه تولید محصولات کشاورزی بدون خاک و سم و با کمترین نیاز به آب (با استفاده از محلول مغذی) هستند. بهجز این چراغ بیش از 40گلخانه نیمه صنعتی هم در روستا روشن است. ماجرای کاشت گل، اما در شهابیه یک داستان جالب دارد؛ داستانی که دهیار شهابیه دربارهاش میگوید: « حدود 18 سال پیش بود که تعدادی از جوانهای روستا با افرادی ازدواج کردند که اهل خود روستای ما نبودند، بیشتر اهل محلات و روستاهای اطرافش بودند. این وصلتها با اینکه در ظاهر یک ازدواج ساده بود، اما سرنوشت روستای ما را تغییر داد؛ چرا که این زوجهای جوان با خودشان برای اولین بار بذر گلایل را به شهابیه آوردند و شروع به کاشت کردند و کمکم بقیه مردم ما هم که دیدند درآمد این کار بهتر از محصولات دیگر است. به این شیوه کشاورزی رو آوردند و در دورهای در شهابیه همه بذر گل تولید میکردند. بعدها به خاطر اینکه بیآبی خیلی زیاد شده بود و واقعا به کشاورزان فشار میآورد ، خیلیها به کاشت گل در گلخانههای صنعتی و نیمهصنعتی مشغول شدند و درحال حاضر بیش از 38 هکتار از زمینهای شهابیه زیر کشت گل شاخه بریده است.»
بزرگترها و ریشسفیدهای شهابیه البته یادشان هست که در روزهای خیلی دور در این روستا گل محمدی کاشته میشد و حتی مثل قمصر کاشان، اینجا هم مراسم گلابگیری برای خودش برو و بیایی داشت، اما به مرور این کار هم فراموش شد.
گلهای شهابیه به اسم محلات!
تلاش مردم، شورا و دهیاری روستا حالا تولید گلهایی است که سر از بازارهای مطرح داخلی و خارجی در میآورند اما با نام و نشان گل محلات و این همان گلایهای است که به طور مشترک از زبان خیلیها در روستای شهابیه میتوان شنید: «گلهای شاخه بریده ما از نظر کیفیت و تنوع حتی از گلهای محلات هم که به قطب پرورش گل کشور معروف شده، بهتر هستند اما به خاطر اینکه ما برند خاصی نداریم و معروف نشدیم این گلها وقتی به بازار میروند به اسم گل محلات به فروش میرسند و این واقعا برای ما ناراحت کننده است.» چرایش را که میپرسیم زارعی میگوید: «چون هیچ حرکتی در جهت شناساندن روستای ما انجام نشده و خریداران شناختی از گل شهابیه ندارند. الان اگر خودمان گلها را به بازارتهران ببریم و بفروشیم و بگوییم گل شهابیه است کسی آنها را نمیخرد! اما همین گلها را دلال از ما میخرد و در بازار به اسم گل محلات میفروشد و اتفاقا مشتری هم زیاد دارد.»
او همینجا به حمایتهایی اشاره میکند که میتوانسته از سوی نهادها و ارگانهای دولتی از حرکت مثبت مردم این روستا انجام شود و نشده: «ما سه سال پیش پیشنهاد کردیم یک شهرک گل و گیاه در شهابیه بزنند، هم بحث گردشگریاش مطرح بود هم برندسازی برای شهابیه، اما با این موضوع موافقت نشد و درنهایت جهاد کشاورزی در خمین این شهرک را تاسیس کرد، درحالی که خمین حتی یک گلکار هم ندارد! گلکارهای ما هم که همه کار و بار وزندگیشان اینجاست و نمیتوانند هر روز 15 کیلومتر به این شهرک بروند و برگردند و عملا از احداث این شهرک به اهالی روستای ما خیری نرسید.» بااین حال قصه شهابیه، قصه روستایی است که اهالیاش خودخواسته با یک تغییر در سبک کشاورزی، سبک زندگیشان را هم تغییردادند؛ روستایی آباد که اگر این تلاش و همت جمعی نبود، در بحران کم آبی این سالهای کشور معلوم نبود چه سرنوشتی پیدا کند.