این روزها مردم خوزستان با مشکلاتی از جمله گرما، رطوبت، بیآبی، كرونا و ماجرای هفتتپه، دست به گریبان هستند
خوزستان هزار داستان
نخلستانهای خوزستان امسال آباد است، آباد آباد؛ استعمران، برحی، زاهدی، گنطار، خضراوی، بریم، خاصی، كبكاب، مجول و پیارم دارند در سرشاخههای نخیلات میدرخشند. رئیس جهادكشاورزی استان گفته است امسال برداشت،230 هزار تن خواهد بود كه نسبت به پارسال 32درصد و نسبت به سالهای نرمال حتی 20درصد بیشتر است. این یعنی خوشی درخوزستان و لبخند نخلداران، یعنی شعف مردم سختكوش زیر یكی از داغترین آفتابهای جهان، زیر آسمانی كه با حوصله آتش میبارد و دلیل خرماپزان خوب خوزستان است.خوزستان، سرزمین خوزها، این سرزمین باستانی، گرماش است، گرمای خوزستان معنی گرما را عوض میكند، گرما آن تهتههای ذهن میشود چیزی شبیه گرمای كوره، مثل تنور سوزان سنگكی و آن ریگهای داغ، درست آن لحظه كه دیگر نفست بند میآید و هر كسی ممكن است بشود نماینده مردم تهران كه پیش كارگران هفتتپه از گرما از حال رفت. پیوند گرما و رطوبت در خوزستان این روزها محشر به پا كرده است. خوزستان شده است یك تنور مرطوب، یك استان شرجی با هندیجان و بستان و شوش و دزفول و آغاجاری و امیدیه و گتوند و بهبهان و ماهشهر و شادگان كه همه دارند در شرجی این روزها غرق میشوند؛ رطوبت 93درصد.مردم خوزستان نازپرورده نیستند، تنشان، سلولهایشان، دیانای و ژنتیكشان با این گرما و رطوبت اخت است، اما مگر فقط گرماست كه پا در كفش مردم این دیار كرده است؟
كاریكاتور خوزستان را اگر بكشیم دهانش حتما از تشنگی خشك است، دستش یك بادبزن است و دارد گرما را میتاراند، روی دانههای عرق نشسته بر صورتش هم ماسك دارد، ذهن نگرانش نیز پیش كارگران هفتتپه و غیزانیه و هورالعظیم است. چند ماهی است مسؤولانی به خوزستان آمده و رفتهاند تا قبل از هر كار مشكل آب غیزانیه را حل كنند، چند قدمی هم پیش رفتهاند، سه نماینده از مجلس هم رفته بودند به كارخانه نیشكر هفتتپه و قرار گذاشتند چهارشنبهای كه میآید چند نماینده كارگری بیایند به صحن علنی مجلس تا به یك جمعبندی برسند.
اگر این خبرها نبود، اگر این امیدها جوانه نمیزد، اگر نمیدیدیم كه در خوزستان برای رفع محرومیتها تلاش میشود پاك امید از دست میدادیم. اگر ما میماندیم و حرفهای دیروز امام جمعه رامشیر به تسنیم كه اطراف این شهر400 حلقه چاه نفت وجود دارد ولی روستاهایی كه كمتر از صد متر با این چاهها فاصله دارند هنوز آب و جاده ندارند و در كنار بیكاری80درصدی جوانان رامشیر، رامشیریها مشكل بهداشتی و درمانی نیز دارند و برای انجام سادهترین كارهای پزشكی ناچارند به شهرهای مجاور بروند آن وقت با ناامیدی فاصله چندانی نبود.
حقیقت خوزستان، درهمتنیدگی ثروت ذاتی و فقر دستساز است.
فقر و محرومیت آن چند وجهی است و باید چندجانبه تلاش شود تا خوزستان چهره عوض كند. دارند عدهای در خوزستان البته كار میكنند، دارند كمكم برای مردمش كارخانه میسازند و شغل خلق میكنند و به كام تشنه روستاهایش آب سالم و پایدار میرسانند. كرونا هم برای كل كشور و خوزستان تا به حال گرچه نغمت بوده و بس، ولی نرم نرمك دارد به فرصتی برای ارتقای سیستم درمانی و مراقبتی این استان تبدیل میشود.
خبرهای خوب از خوزستان چقدر دلنشین است. خوزستانیها كه به نان و نوایی برسند و غمی از غمهایشان برداشته شود انگار ما، تكتك ما ایرانیها به نوایی رسیدهایم و این بینهایت دلچسب است.
مهار كرونا
رنگ شهرهای استان خوزستان بیشتر از دو ماه قرمز بود. خوزستان كه با كرونا میجنگید انگار ایران با ویروس در جنگ بود. حال خوزستان هفتهها ناخوش بود، مرگها در این استان مایوس كننده بود. اما مردم خوزستان بالاخره توانستند و موفق شدند، مثل وقتی كه در جنگ پیروز شدند یا وقتی بینی سیلاب را به زمین مالیدند.
حالا فرهاد ابولنژادیان، سرپرست دانشگاه علوم پزشكی اهواز با سری بلند میگوید دو سه هفته است روند ابتلا در خوزستان نزولی شده و از 27 شهرستان استان سه شهر سفید و تنها چهار شهرستان (دزفول، گتوند، رامشیر و رامهرمز) وضعیت قرمز دارند. او میگوید در اهواز كه هفت بیمارستانش در قرق كروناییها بود حالا فقط بیمارستان رازی و نفت درگیر كرونا هستند و در شهرهای دشت آزادگان، رامشیر و هندیجان تكلیف شده تا بیماران كرونا را به این دو بیمارستان اعزام كنند تا بیمارستانهای شهرهای كوچك سبز شود.
اینها خبرهای خوشی است و الهی قسمت همه شهرهای ایران شود. اینها خبرهای خوشی است ولی نباید باعث غرور شود، نباید بشود چون علیرضا زالی فرمانده ستاد مقابله با كرونای تهران كه حرفش صائب است، میگوید نباید مطلقا فریفته شویم و غرور برمان دارد. او معتقد است شكست كرونا به عنوان یك بیماری مزمن، نوپدید و فرسایشی بیشتر یك شعار هیجانی است و شاید بهتر باشد بگوییم كه ما كرونا را ریشهكن میكنیم، كاری كه البته لازمهاش اعمال روشهای مدیریتی تاثیرگذار است.
تكمیل كادر پرستاری
عدهای درخوزستان كه دستشان در كار است نگران پاییزند. این نگرانی برای سراسر ایران است ولی در خوزستان كه یك پیك عظیم را پشت سرگذاشته این نگرانیها جدیتر است. البته در این استان فقط نگرانی به سبكی كه دست روی دست بگذارند نیست، بلكه این نگرانیها موتور محركهای برای حركت به جلو و رفع و رجوعكردن مشكلات شده است. سرپرست دانشگاه علوم پزشكی اهواز میگوید در حال تعمیرات اساسی تجهیزات بیمارستانها و تجدید قوای كادر درمانیم و آنها را به مرخصی فرستادهایم تا نفسی تازه كنند.
او میگوید در این دو ماه مرداد و شهریور پس از آن كه كرونا تا درجاتی مهار شد و اجازه نفسكشیدن داد، برنامه اصلی، تكمیل كادر پرستاری به خصوص پرستاران بخشهای مراقبت ویژه و دوبرابركردن تعداد آنهاست. برنامه برای پزشكان نیز گذراندن دوره بازتوانی است تا در صورت وقوع موج احتمالی در پاییز، دست خوزستان پر باشد.
خلق ثروت در مسجد سلیمان
یكی از روزهای شهریور كه فعلا معلوم نیست كدامش، برای مردم خوزستان روز خوشی خواهد بود اگر همه بر سر عهد و پیمان خود بمانند. اتفاق در شهر نفتخیز مسجدسلیمان رخ خواهد داد و آنچه پیوندی عمیق با قول و قرارها و لبخند مردم این خطه خواهد داشت، مجتمع پتروشیمی مسجدسلیمان است.
از مهر 95 این مجتمع دارد ساخته میشود، مجتمع عظیمی است و اگر در این چهار سال به قول استاندار خوزستان بر سر راهش سنگاندازی نمیشد و ناملایمات و ناهماهنگیها رخ نمینمود شیرینیاش باید بسیار زودتر زیر دندان مردم این استان مزهمزه میشد.
غلامرضا شریعتی، استاندار میگوید این مجموعه صنعتی علاوه بر تولید و اشتغال و خلق ثروت میتواند زمینه توسعه و پیشرفت مسجدسلیمان و لالی و هفتگل را فراهم كند و علی اصغر احمدی، معاون هماهنگی و پیگیری امور استانهای دفتر رئیسجمهور میگوید امیدوار است این پروژه پس از دهه اول محرم در یكی از پنجشنبههایی كه رئیس جمهور قرار افتتاح طرحهای صنعتی را دارد، افتتاح شود.
پس فعلا یك گوشه یادداشت میكنیم قرارمان خوزستان، مسجدسلیمان، مجتمع پتروشیمی، یكی از پنجشنبههای ماه شهریور.
هفتتپهایهای صبور
برای هفتتپهایهای صبور مینویسیم، برای كارگرانی كه سه ماه هر روز و روزی هشت ساعت سر كار رفته ولی حقوقی نگرفتهاند، برای كارگرانی كه جیبشان خالی است و نمیدانیم در این سه ماه چطور خورده و آبروداری كردهاند كه هنوز زندهاند؛ زنده و با عزت نفس، زنده و غیور و غیرتمند.امید آزادی كه نماینده كارگران هفتتپه است و اسم بامسمایی دارد، مردی جوان كه سال 94 را به چشم دیده كه كارخانه 57 هزارتن شكر سفید تولید میكرد و امسال را نیز كه تولید شكر به 19 هزار تن شكر زرد تقلیل یافته، هنوز پاسخ پرسشاش را پیدا نكرده كه آقایانی كه پس از یك خصوصیسازی ناجور حالا در جواب كارگران میگویند یك شركت ورشكسته را تحویل گرفتهاند، حالا چه حرفی برای گفتن دارند.داستان هفتتپه و كارگرانش عجیب و غریب است، آنها چند سالی است معترضند و شنیده نمیشوند، درد آنها به گفته خودشان نه فقط مطالبات معوق و تاخیرهای كلافهكننده پرداخت كه ریختن هیبت كارخانهای است كه مردم شمال خوزستان آن را مثل فرزند خودشان میدانند كه شوربختانه دارد پیش چشمشان ذرهذره آب میشود. درشركت هفتتپه پنج سال است از این حرفها زده میشود، ولی هفتتپهایها این روزها كمكم دارند دیده میشوند، هرچند امید آزادی میگوید وعدههایی كه در این چند روز داده شده، دیدارهایی كه توسط سه نماینده مجلس به عمل آمده و آینده بهتری كه برای هفتتپهایها ترسیم شده در این پنج سال كم و بیش وجود داشته و كاری از پیش نبرده.
شاید این بار اما اوضاع با دفعات قبل فرق داشته باشد. قرار نمایندگان كارگری هفتتپه چهارشنبه این هفته است با وكلای ملت در صحن علنی مجلس و قرار نمایندگان مجلس است با خودشان برای طرح مشكلات هفتتپه شوش در هیات رئیسه مجلس، آن هم زیر سایه یك جمله سودمند و ماندگار. احمد نادری، عضو كمیسیون اصل ۹۰ مجلس كه در بازدید از هفتتپه و زیر آفتاب داغ شوش برای دقایقی از حال رفت، گفته است امید اسدبیگی، مدیر عامل شركت كشت و صنعت نیشكر هفتتپهها به دلایل مختلفی كه ثابت شده اهلیت عهدهداری امور این شركت را ندارد.
وای از هور و جنگل
جنگلهای الوار گرمسیری در اندیمشك سوخت و خاكستر شد، بسیار نرم و بیصدا. رئیس اداره منابع طبیعی اندیمشك گفت این جنگلها ثروت خدادای بود كه جمعهشب به دست انسانها و بر سر برخی اختلافات طعمه حریق شد. حیف از جنگلهای الوار كه سوختند و دست مریزاد به آن سه اكیپ 18 نفره از بسیج عشایر و سازمانهای مردمنهاد كه بر سر آتش ریختند و مهارش كردند. و وای از عامل انسانی كه نه دست از سر جنگلهای اندیمشك برمیدارد نه هیچ جنگلی در ایران. كنار سوختن جنگلهای الوار كه خبرش در سكوت، خبر نشد و به گوش خیلیها نرسید، هورالعظیم هم غم كم ندارد. ناصر عبیات یك فعال محیط زیست خوزستانی است كه دفتر غمهای هور را ورق زده و به مهر خبر داده كه حوضچه شماره پنج تالاب که نامش طلائیه است و 27 هزار هکتار مساحت دارد، خشک شده است.
این خبری بد برای خوزستان، غمی بر غمهای این استان و اتفاقی تلخ برای این پناهگاه حیات وحش و پناهگاه معیشتی هزاران خانواده خوزستانی است كه مسبب آن فقط یك نهاد است. به گفته عبیات، وزارت نیرو كه حیات هور را با مدیریت ناصحیح در تامین حقابه به خطر انداخته است.
خوزستان و حسرت آب
آب در خوزستان همیشه داستان خودش را داشته. با اینكه آب در خوزستان كم نیست ولی مشكل بیآبی و كمآبی فراوان است. غیزانیه كه از همه در بیآبی مشهورتر است هنوز لهله آب میزند و همچنان از آب فقط سرابش را میبیند. سید نظام موسوی نماینده مردم تهران كه دو روز پیش به بهانه سر زدن به هفتتپهایها به خوزستان رفته بود، از پروژه آبرسانی غیزانیه اهواز نیز خبر آورد كه بخشی از كار كه فاز یك است، انجام شده و فاز دوم هم تا حدودی پیش رفته است. اما فاز سوم از یك ماه دیگر شروع میشود. فیلمهایی كه از غیزانیه موجود است، بولدوزرها و بیلهای مكانیكی را درحال حفر زمین نشان میدهد. صحنههایی كه نوید رسیدن آب میدهند ولی كو تا رسیدن بیدغدغه آب به دست مردم غیزانیه.
این منطقه 26 هزار نفر جمعیت دارد و 26 هزار پژواك مطالبه آب كه البته مسؤولان هر از گاهی با وعدهای ساكتش میكنند. آخرین وعده جملهای است از زبان رضا اردكانیان وزیر نیرو كه جلوی دوربین گفتوگوی ویژه خبری گفت مشكل آب این منطقه تا پایان تابستان به طور جدی برطرف میشود، وعدهای كه خوش است ولی كسالتبار میشود اگر برود پیش هزاران وعده قدیمی رسیدن آب.
بیآبی در خوزستان اما فقط غیزانیه را نمیچزاند. نخلستانهای شادگان سالهاست خواب آب میبینند و كابوس خشكسالی دارند. در روستای عبودی شادگان، حاجمحسن علوانینامی هست كه به تسنیم گفته نخیلاتش چهار سال است رنگ آب ندیدهاند و بقیه كشاورزان روستا هم میگویند رهاسازی آب با دبی كم در رودخانه شادگان برای آنها فایدهای ندارد و نخلهای آنها در حال مرگ است.
در بندر ماهشهر نیز مردم چالش آب دارند و به گفته حبیب آقاجری نماینده این شهر در مجلس، كشاورزان از كشت برنج محروم شدهاند و برای كشت تابستانه نیز گرفتار كمآبیاند. شاید گفته شود خوزستان آب ندارد كه مردمش اینچنین دریوزگی آب میكنند ولی پاسخ منفی است وقتی گفتههای حبیب آقاجری مرور شود. او میگوید آب هست ولی انتقال آب به استانهای مجاور كه با سیاست غیرعقلانی انجام میشود، كشاورزان خوزستانی را دربهدر آب كرده است.
-
بررسی تاثیر سلبریتیهابر خانوادهها
-
معمای خانههای خالی بانکها
-
با مشكلات مردم شوخی نمیكنم
-
خوزستان هزار داستان
-
از کارگردانی پسر حاتمی کیا تا پشیمانی رئیسیان!
-
مأموریت: سوغات فرازمینی!
-
به سوی بوندسلیگا
-
به نام به نام آقا روح ا...
-
تا امروز 100میلیون ماسک به وزارت بهداشت دادهایم
-
خوزستان آبادان میشود
-
نگهداشتن خانههای خالی، تخلف است