گفتوگو با محمدباقر کلاهی اهری، در سالروز تولد دکتر محمدرضا شفیعیکدکنی
ادب در خونش جریان دارد
نام دکتر محمدرضا شفیعیکدکنی را در گوگل جستوجو میکنم؛ اول همه مطالب و عکسهایی را برایم ردیف میکند که این شاعر و اندیشمند با استاد محمدرضا شجریان دارد؛ مطالبی که دکتر شفیعی کدکنی درباره شجریان گفته و عکسهایی که ایندو در مکانها و مناسبتهای مختلف با هم دارند. نام شجریان در فضای اینترنت و شبکههای اجتماعی داغ است و کافی است نام یکی از نزدیکان او را جستوجو کنی تا به عکسهای زیادی از استاد آواز ایران در کنار بزرگان ایران برسی. امروز زادروز دکتر شفیعیکدکنی است و همین امروز محمدرضا شجریان در توس به خاک سپرده میشود. چه همزمانی عجیبی. هردو از اقلیم خراسان بزرگاند و هر دو از تاثیرگذارترین آدمهای تاریخ ایران. هر دو متعلق به فرهنگ و هنر. هر دو دایره فرهنگ و هنر را وسیع کردهاند؛ یکی با کلمات و دیگری با صدا و هر دو عاشق ایران و هر دو دوستداشتنی. هر دو بیدریغ در آموختن آنچه میدانند به دیگران. در این میان فقط یک دعا بر لبت مینشیند: خدایا عمر دکتر شفیعی کدکنی را برکت بده تا فرهنگ و هنر ایران را عمق بخشد در روزگاری که همه چیز در سطح حرکت میکند.
به محمدباقر کلاهی اهری، پژوهشگر و شاعر اهل مشهد تلفن کردم تا به مناسبت زادروز آقای شفیعیکدکنی با او صحبت کنم و این شاعر برایمان بگوید که درسخوانده حوزه علمیه که به مدرسه نرفت، چگونه بر تارک فرهنگ ادبیات ایران تکیه زد و کلاس درسش در دانشگاه تهران چگونه به پرشاگردترین کلاس درس ادبیات تبدیل شد و سهشنبههای دانشگاه را رنگ و بوی دیگرگونه داد.
درس استاد خوش است
کلاهی اهری میگوید: با توجه به سن و سال و مراوداتی که دارم در این مملکت هم ادیب زیاد دیدهام و هم شاعر. ایندو هرچند فضل است اما باعث اسباب علاقهام به این افراد نمیشود و خواندن آثارشان کفایت میکند. اما استاد شفیعیکدکنی شاعر و ادیبی است که تمنای دیدن و همنشینی با ایشان را دارم. او بسیار خونگرم است و در اولین ملاقات میتواند آدمها را شیفته خودش کند، چنانکه تمنای دوباره دیدن او در آدمی به وجود میآید. آقای شفیعیکدکنی، معلم است و این خلقوخوی معلمان واقعی است. او توانایی این را دارد که در آن واحد حواس افراد زیادی که پیرامون او هستند را به یک موضوع جلب کند. برای همین است که شاگردان او عاشقانه پای درسش مینشینند و لازم نیست که استاد درگیر نمره شود.
خصلتهای خوب در ایشان نهادینه شده است
من از اواخر دهه 40 با دکتر شفیعیکدکنی معاشرت داشته و دارم. صفت بارز ایشان از همان دیدار اول تا دیدار آخر که چند وقت قبل در موسسه خیریه همدل بود، توجه به اطرافیان است، حال این اطرافیان هر کسی میخواهند باشند. در جمع که قرار میگیرند، همه آدمها احساس میکنند در مرکز توجه استاد هستند. چنین خصلتی منحصربهفرد است همچنانکه جای تحسین و شگفتی دارد که آقای شفیعیکدکنی همه این سالها این خصلت را در خود
حفظ و تقویت و مدارج عالی را طی کردهاند و محبوبیت و شهرت زیادی دارند اما همان شفیعی کدکنی هستند که در دهه 40 ایشان را دیدم. این نوع رفتار فروتنانه، مدیریت اخلاق و نفسی را میطلبد که استاد آن را دارند و اینجاست که ما تفاوت آدم باتربیت را از دیگران متوجه میشویم. خصلتهایی مانند خوشاخلاقی و خونگرمی و فروتنی در ایشان نهادینه شده است. همه اینها با حفظ تمام سلیقه و دیدگاههای خودشان است. مثلا شاید شعرهای من به دیدگاه ایشان نزدیک نباشد اما این دلیل نمیشود که مرا از خودشان دور کنند یا به نظرات و اشعارم احترام نگذارند. احترام متقابل همیشه بین ما در جریان بوده و هست.
حرکت در مسیر درست مذهب
به کلاهی اهری میگویم، آقای شفیعیکدکنی به مدرسه نرفته و اولین آموزشها را نزد پدر دیده و به حوزه علمیه مشهد رفته و فقه و دروس حوزوی خواندهاست، از این ویژگی ایشان برایمان بگویید.
میگوید: عقبه خانوادگی استاد شفیعیکدکنی بسیار غنی بوده و متصل است به تاریخ و خصلتهای غنی ایران. ما ایرانیها همیشه اهل مدارا بودهایم.در طول زمان اگر ماندهایم نه به خاطر عضله قوی و شمشیر تیز بوده، به خاطر خلق و خوی ماست که همیشه انعطافپذیر بودهایم و با همین خصلتها توانستهایم از پیچ و خمهای تاریخ عبور کنیم.
این ویژگی، خصلت بیشتر آدمهای موفق ایران است.
دکتر شفیعیکدکنی درس حوزوی خوانده و بعد استاد دانشگاه شده و جوانان زیادی را مجذوب رفتار، گفتار و دانش خود کردهاست.درست در مسیری حرکت کرده که صاحب مذهب اسلام بنیانگذاشته. حضرت محمد (ص) با روش مدارا و محبت دین اسلام را بنیانگذاشت و ترویج کرد. ایشان الگوی تمامعیار برای آقای شفیعیکدکنی بوده و هست.هر مسلمانی اگر به پیامبر اسلام (ص) اقتدا کند، همانند ایشان رفتار خواهدکرد. از آقای شفیعیکدکنی شنیدم که گفت: من با لباس حوزوی برای نیما یوشیج در مشهد بزرگداشت برگزار کردم.در حوزه علمیه مشهد افراد زیادی داشتیم که نوگرا بودند و فقط به دروس حوزوی بسنده نمیکردند و مطالعات زیادی در عرصههای متفاوت داشتند.دکتر شفیعی کدکنی با رهبر معظم انقلاب ؛ آیتا... خامنهای همدوره بودند.ایشان هم در حوزههای مختلف فرهنگی و هنری مطالعات زیادی داشتند.حوزه علمیه تکرار مطالب قدیمی نبوده و با دانش روز جلو میآمدند و دایره دانش خود را وسعت میدادند.
جغرافیای تاریخی در کلمات استاد
کلاهی اهری که کتابهای شعری همچون ؛ چرخ زدن با دلتنگی، در وطن سنجاقکها را دارد، درباره اقلیم و خطه خراسان میگوید و اینکه چگونه این منطقه آدمهای بزرگی را پرورش داده که نگاهدارنده تاریخ ایران باشند؛ از فردوسی گرفته تا اخوانثالث و شجریان و شفیعیکدکنی. این شاعر میگوید: خراسان؛ کهن اقلیمی است با پیشینه عظیم فرهنگی و هنری و اجتماعی و سیاسی. نیشابور یکی از ابرشهرهای فرهنگی ایران است و یکی از چهار شهر بزرگی بوده که برای ایران فرهنگسازی میکرده. آقای شفیعیکدکنی همواره در اشعارش از نمادهای فرهنگی و بومی خراسان سخن میگوید. در کتاب درکوچه باغهای نیشابور در تک تک واژهها و کلمات هجوم اغیار به نیشابور را بازگو میکند. جغرافیای تاریخی را با کمک کلمات به تصویر میکشد که کمنظیر است.تاریخ خراسان و نیشابور پر از پیچ و خم است. این مرز و بوم مدام در معرض حمله بدویان بودهاست.حماسهای که فردوسی در شاهنامه میسراید بازگوکننده حملات بیابانگردان به ایران متمدن است. از فردوسی تا استاد شفیعیکدکنی داستان این حملهها و تغییر خلق و خوی آنها به دست ایرانیان را روایت میکنند؛
این که ایرانیان با کمک کلمات، فرهنگ و هنر در طول تاریخ، توانستهاند برنده شوند حتی زمانی که دشمن چیزی جز شمشیر و خون نمیشناخته.
به محمدباقر کلاهی اهری، پژوهشگر و شاعر اهل مشهد تلفن کردم تا به مناسبت زادروز آقای شفیعیکدکنی با او صحبت کنم و این شاعر برایمان بگوید که درسخوانده حوزه علمیه که به مدرسه نرفت، چگونه بر تارک فرهنگ ادبیات ایران تکیه زد و کلاس درسش در دانشگاه تهران چگونه به پرشاگردترین کلاس درس ادبیات تبدیل شد و سهشنبههای دانشگاه را رنگ و بوی دیگرگونه داد.
درس استاد خوش است
کلاهی اهری میگوید: با توجه به سن و سال و مراوداتی که دارم در این مملکت هم ادیب زیاد دیدهام و هم شاعر. ایندو هرچند فضل است اما باعث اسباب علاقهام به این افراد نمیشود و خواندن آثارشان کفایت میکند. اما استاد شفیعیکدکنی شاعر و ادیبی است که تمنای دیدن و همنشینی با ایشان را دارم. او بسیار خونگرم است و در اولین ملاقات میتواند آدمها را شیفته خودش کند، چنانکه تمنای دوباره دیدن او در آدمی به وجود میآید. آقای شفیعیکدکنی، معلم است و این خلقوخوی معلمان واقعی است. او توانایی این را دارد که در آن واحد حواس افراد زیادی که پیرامون او هستند را به یک موضوع جلب کند. برای همین است که شاگردان او عاشقانه پای درسش مینشینند و لازم نیست که استاد درگیر نمره شود.
خصلتهای خوب در ایشان نهادینه شده است
من از اواخر دهه 40 با دکتر شفیعیکدکنی معاشرت داشته و دارم. صفت بارز ایشان از همان دیدار اول تا دیدار آخر که چند وقت قبل در موسسه خیریه همدل بود، توجه به اطرافیان است، حال این اطرافیان هر کسی میخواهند باشند. در جمع که قرار میگیرند، همه آدمها احساس میکنند در مرکز توجه استاد هستند. چنین خصلتی منحصربهفرد است همچنانکه جای تحسین و شگفتی دارد که آقای شفیعیکدکنی همه این سالها این خصلت را در خود
حفظ و تقویت و مدارج عالی را طی کردهاند و محبوبیت و شهرت زیادی دارند اما همان شفیعی کدکنی هستند که در دهه 40 ایشان را دیدم. این نوع رفتار فروتنانه، مدیریت اخلاق و نفسی را میطلبد که استاد آن را دارند و اینجاست که ما تفاوت آدم باتربیت را از دیگران متوجه میشویم. خصلتهایی مانند خوشاخلاقی و خونگرمی و فروتنی در ایشان نهادینه شده است. همه اینها با حفظ تمام سلیقه و دیدگاههای خودشان است. مثلا شاید شعرهای من به دیدگاه ایشان نزدیک نباشد اما این دلیل نمیشود که مرا از خودشان دور کنند یا به نظرات و اشعارم احترام نگذارند. احترام متقابل همیشه بین ما در جریان بوده و هست.
حرکت در مسیر درست مذهب
به کلاهی اهری میگویم، آقای شفیعیکدکنی به مدرسه نرفته و اولین آموزشها را نزد پدر دیده و به حوزه علمیه مشهد رفته و فقه و دروس حوزوی خواندهاست، از این ویژگی ایشان برایمان بگویید.
میگوید: عقبه خانوادگی استاد شفیعیکدکنی بسیار غنی بوده و متصل است به تاریخ و خصلتهای غنی ایران. ما ایرانیها همیشه اهل مدارا بودهایم.در طول زمان اگر ماندهایم نه به خاطر عضله قوی و شمشیر تیز بوده، به خاطر خلق و خوی ماست که همیشه انعطافپذیر بودهایم و با همین خصلتها توانستهایم از پیچ و خمهای تاریخ عبور کنیم.
این ویژگی، خصلت بیشتر آدمهای موفق ایران است.
دکتر شفیعیکدکنی درس حوزوی خوانده و بعد استاد دانشگاه شده و جوانان زیادی را مجذوب رفتار، گفتار و دانش خود کردهاست.درست در مسیری حرکت کرده که صاحب مذهب اسلام بنیانگذاشته. حضرت محمد (ص) با روش مدارا و محبت دین اسلام را بنیانگذاشت و ترویج کرد. ایشان الگوی تمامعیار برای آقای شفیعیکدکنی بوده و هست.هر مسلمانی اگر به پیامبر اسلام (ص) اقتدا کند، همانند ایشان رفتار خواهدکرد. از آقای شفیعیکدکنی شنیدم که گفت: من با لباس حوزوی برای نیما یوشیج در مشهد بزرگداشت برگزار کردم.در حوزه علمیه مشهد افراد زیادی داشتیم که نوگرا بودند و فقط به دروس حوزوی بسنده نمیکردند و مطالعات زیادی در عرصههای متفاوت داشتند.دکتر شفیعی کدکنی با رهبر معظم انقلاب ؛ آیتا... خامنهای همدوره بودند.ایشان هم در حوزههای مختلف فرهنگی و هنری مطالعات زیادی داشتند.حوزه علمیه تکرار مطالب قدیمی نبوده و با دانش روز جلو میآمدند و دایره دانش خود را وسعت میدادند.
جغرافیای تاریخی در کلمات استاد
کلاهی اهری که کتابهای شعری همچون ؛ چرخ زدن با دلتنگی، در وطن سنجاقکها را دارد، درباره اقلیم و خطه خراسان میگوید و اینکه چگونه این منطقه آدمهای بزرگی را پرورش داده که نگاهدارنده تاریخ ایران باشند؛ از فردوسی گرفته تا اخوانثالث و شجریان و شفیعیکدکنی. این شاعر میگوید: خراسان؛ کهن اقلیمی است با پیشینه عظیم فرهنگی و هنری و اجتماعی و سیاسی. نیشابور یکی از ابرشهرهای فرهنگی ایران است و یکی از چهار شهر بزرگی بوده که برای ایران فرهنگسازی میکرده. آقای شفیعیکدکنی همواره در اشعارش از نمادهای فرهنگی و بومی خراسان سخن میگوید. در کتاب درکوچه باغهای نیشابور در تک تک واژهها و کلمات هجوم اغیار به نیشابور را بازگو میکند. جغرافیای تاریخی را با کمک کلمات به تصویر میکشد که کمنظیر است.تاریخ خراسان و نیشابور پر از پیچ و خم است. این مرز و بوم مدام در معرض حمله بدویان بودهاست.حماسهای که فردوسی در شاهنامه میسراید بازگوکننده حملات بیابانگردان به ایران متمدن است. از فردوسی تا استاد شفیعیکدکنی داستان این حملهها و تغییر خلق و خوی آنها به دست ایرانیان را روایت میکنند؛
این که ایرانیان با کمک کلمات، فرهنگ و هنر در طول تاریخ، توانستهاند برنده شوند حتی زمانی که دشمن چیزی جز شمشیر و خون نمیشناخته.