فرود آواز  در گوشه رضوی

در مراسم خاکسپاری استاد محمدرضا شجریان چه گذشت؟

فرود آواز در گوشه رضوی

پیکر استاد محمدرضا شجریان، استاد موسیقی ایرانی دیروز در جوار آرامگاه فردوسی در توس آرام گرفت. تشییع پیکر شجریان صبح دیروز در آرامگاه فردوسی با حضور خانواده استاد، هنرمندان، جمعی از مسوولان و دوستدارانش برگزار شد. شهر توس و آرامگاه فردوسی که از دو روز گذشته پیکر استاد شجریان را به انتظار می‌کشید، صبح دیروز شاهد تشییع و خاکسپاری پرشکوه خسرو آواز ایران بود. دوستداران استاد که از مدتی قبل در انتظار ورود پیکر محمدرضا شجریان و خاکسپاری ایشان در جوار فردوسی بودند در نهایت با بغض و اندوه بسیار، پیکر هنرمند یگانه موسیقی ملی‌شان را به آغوش خاک سپردند. در این گزارش به این مراسم و حواشی آن می‌پردازیم.

حال و هوای توس در یک روز به‌خصوص
مسیر ورودی شهر توس به تصاویری از نغمه‌خوان ربنا مزین شده و در جلوخان آرامگاه فردوسی تصاویر مختلفی از استاد شجریان نصب شده بود. از بلندگوهای محوطه آوازهای وی پخش می‌شد و مانیتورهایی که به منظور پخش مستقیم مراسم تعبیه شده بود، تصاویر استاد را به نمایش می‌گذاشت. حضور پررنگ مردم و شیوع ویروس کرونا برگزاری این مراسم را پیچیده کرده بود، اما با تمهیدات اندیشیده شده به منظور رعایت پروتکل‌های بهداشتی از جمله چیدمان صندلی‌های مهمانان با رعایت فاصله‌گذاری در داخل و خارج از محوطه آرامگاه، دوستداران استاد در فضای باز جلوخان آرامگاه فردوسی و خانواده و دوستان محمدرضا شجریان در فضای داخلی آرامگاه فردوسی به سوگ نشستند.
مراسم خاکسپاری طبق اعلام قبلی از ساعت ۸ صبح آغاز و پیکر مرحوم شجریان در ساعت ۹ صبح و دقایقی پس از حضور خانواده و دوستداران وی به آرامگاه منتقل شد. پس از وداع تلخ خانواده با پدر، پیکر این هنرمند برجسته موسیقی و آواز ایران بر دوش خانواده و دوستان تشییع و در آرامگاه ابدی خود در کنار موزه آرامگاه فردوسی مشهد به خاک سپرده شد.‌



ماجرای تغییر محل خاکسپاری
در حالی که دو روز پیش مزار استاد شجریان در کنار محل دفن اخوان ثالث آماده‌سازی و تصویر آن منتشر شده بود،در نهایت محل دفن تغییر کرد و شجریان در سمت چپ مقبره فردوسی تدفین شد.
این محل تازه در واقع پیاده‌روی موزه فردوسی است و جابجایی محل دفن از کنار مزار اخوان ثالث به این نقطه کار عجیب و دور از ذهنی به نظر می‌رسید، اما به گفته مجریان مراسم، تصمیم تغییر محل دفن شجریان، شب گذشته و پس از بازدید خانواده مرحوم از محل درنظر گرفته شده برای دفن ایشان انجام شد. در توضیحاتی که همایون شجریان پیرامون این اتفاق داده نیز گفته شد که این تصمیم به صلاحدید خانواده گرفته شده‌است.
همچنین حسین اصغری ثانی، مدیر موزه نادری درخصوص جابه‌جایی محل دفن استاد شجریان در صفحه شخصی خود در توییتر نوشت: «با اصرار همایون و با وجود مخالفت فنی میراث، محل دفن شجریان از کنار قبر اخوان‌ثالث به یکی از پیاده‌روها و در کنار حوض آب تغییر کرد. شک ندارم خانواده شجریان بعدها پشیمان می‌شوند.»
فرضیه مخالفت فنی میراث که در توییت مدیر موزه نادری به آن اشاره شده کاملا محتمل می‌نماید چرا که با این حساب محل دفن در عرصه میراث فرهنگی (آرامگاه) قرار می‌گیرد. همچنین   تعیین محل مزار استادی چون شجریان در پیاده‌روی موزه به معنای انباشته‌شدن جمعیت بر سر مزار و بسته‌شدن راه نیز هست.
آنچه درخصوص این قضیه با بررسی جوانب امور می‌توان گفت این است که تصمیم خانواده خود مرحوم بر این بوده و طبیعتا برای این تصمیم دلایلی نیز داشته‌اند. بعدها مشخص خواهد شد که اصل داستان چه بوده‌است.



حاضران چه گفتند؟
بعد از مراسم تدفین، حمیدرضا نوربخش، مدیرعامل خانه موسیقی به ایراد سخنرانی پرداخت و با بیان این‌که شجریان به تمام فارسی‌زبانان تعلق دارد، پیشنهاد کرد روز اول مهر که مصادف با روز تولد استاد شجریان است به نام ایشان نامگذاری شود. حمیدرضا نوربخش این استاد موسیقی را فراتر از آواز و هنر ایران دانست و گفت: «شجریان بر تارک تاریخ ایران خواهد ایستاد. کمتر هنرمندی را در تاریخ می‌توان یافت که در کنار استاد شجریان قرار دارد؛ فردی که این‌گونه یک ملت را با خود همراه کرده‌است.»
 بعد از نوربخش، همایون شجریان ضمن عذرخواهی از مردم در خصوص عدم حضور در محوطه آرامگاه، گفت: «حرفی که در اینجا قصد دارم عنوان کنم، این است که هزار دستان موسیقی ایران را به خاک سپردیم و به این مصرع شعر اشاره می‌کنم «به نام خداوند جان و خرد»، همان‌طور که خرد، خرد خدایی است، جان هم، خدایی است. معذرت می‌خواهم که امکان نبود مردم پدر را با دست خودشان به خاک سپارند. من باید از افراد مختلف سپاسگزاری کنم و لیستی نیز در همین خصوص آماده کرده بودم ولی به دلیل طولانی بودن این لیست صرف نظر می‌کنم.»
فرزند خسروی آواز ایران تاکید کرد: «ما اعتبارمان را از شما داریم و آرامش‌مان را از شما می‌گیریم. آرزو می‌کنم همان‌طور که پدر برای شما می‌خواست، پر از عشق باشید.»
در این مراسم همچنین استاد فرهاد فخرالدینی، رئیس شورای عالی خانه موسیقی ایران در پیامی با بیان این‌که موسیقی در خانواده شجریان موروثی است، گفت: «روز اول مهر به نام شجریان نامگذاری شود، در خانه موسیقی این موضوع به تصویب برسد و برگزیدگان در جشنواره‌های موسیقی تندیس شجریان را دریافت کنند.»
داریوش پیرنیاکان، نوازنده تار، سه تار و ردیف‌دان در مراسم تشییع و تدفین مرحوم استاد محمدرضا شجریان، عنوان کرد: «در آرامگاه مرد بزرگی حضور داریم که هزار سال پیش گفت بناهای آباد گردد خراب / ز باران و از گردش آفتاب/ پی‌افکندم از نظم کاخی بلند / نیابد ز باد و ز باران گزند / نمیرم از این پس که من زنده‌ام / که تخم سخن را پراکنده‌ام»
وی افزود: «دیروز در فضای مجازی دیدم یکی از دوستداران شجریان بزرگ گفته بود: «استاد تخم هنر را پراکنده بود» من از اینجا از سخن خود فردوسی که تاکید زیادی بر خرد و خردورزی دارد، وام می‌گیرم و می‌گویم ابعاد موسیقایی شجریان به مانند آفتاب است.»
داریوش پیرنیاکان ادامه داد: «این آفتاب می‌تابد و همه جا را روشن می‌کند، موسیقی استاد شجریان نیز همین‌گونه است و جای گفت‌وگو ندارد؛ من سالیان سال با این بزرگ بوده‌ام و در چندین سال، ماه‌های زیادی را با او زندگی کرده‌ام و تمام ابعاد وجودی این مرد بزرگ را از نزدیک می‌شناسم و شاهد آنها بوده‌ام.»
این نوازنده تار عنوان کرد: «دیروز همایون شجریان عزیز در تهران گفت هرکس که می‌آید یک پیامی دارد و باید مردم زمانه آن پیام را دریافت کنند، خرد در نزد ایرانیان با خردی که ناسیونالیست‌ها در دنیا مطرح کردند، متفاوت است.»
وی گفت: «ناسیونالیست‌ها خرد را با عقل یکی گرفته‌اند اما در فرهنگ باستانی ما خرد ترازوی نیک و بد است، خرد گوهری است در روان آدمی که در همه عالمیان این موجود است که با تربیت ایرانی این مورد بسیار بارورتر می‌شود.»
این نوازنده سه‌تار خاطرنشان کرد: زمانی که به زندگی شجریان از ابتدا تا انتها نگاهی می‌اندازیم، می‌بینیم تمامی کارهایش بر اساس خرد و خردورزی بوده و این پیام استاد شجریان بود که همیشه می‌گفت «موسیقی که من ارائه می‌کنم دارای اندیشه است»
پس از آیین خاکسپاری مردم خواستار حضور همایون شجریان در میان خود بودند که به دلیل ملاحظات بهداشتی این امکان میسر نشد. در مراسم وداع با خسروی آواز ایران، تعدادی از هنرمندان و پیشکسوتان عرصه موسیقی از جمله حمیدرضا نوربخش، سالار عقیلی، تهمورس پورناظری، سهراب پورناظری، داریوش پیرنیاکان، پوریا اخواص، وحید تاج، زکریا یوسفی، نیلوفر محبی، علی ثابت‌نیا، علی عابدی، حسین علیشاپور، حسین پرنیا، فاضل جمشیدی، کیوان ساکت، نیما جوان و... حضور داشتند. حامد بهداد، سحر دولتشاهی، علی سرابی و بسیاری دیگر از چهره‌های هنری نیز حضور داشتند. محمد مجتبی حسینی؛ معاون هنری وزیر ارشاد و محمد الهیاری؛ مدیرکل دفتر موسیقی نیز از روز قبل از خاکسپاری در مشهد حضور داشتند.



این قوم به «کج» رفته!

چرا کاربران ایرانی پس از درگذشت استاد شجریان در صفحه ویکی‌پدیای انگلیسی، تاریخ تولد فردوسی را تغییر دادند؟

درگذشت استاد محمدرضا شجریان مثل فوت هر هنرمند بزرگی در جهان حواشی خاصی نیز به دنبال داشت. اولین نکته جالب توجه در این خصوص درگذشت شجریان در روز اربعین بود که برای شیعیان مفهوم خاصی را به ذهن متبادر می‌کند و روز بزرگی‌ست. از این گذشته در حال حاضر بحثی در باب سال تولد استاد شجریان و فردوسی، شاعر حماسه‌سرای فارسی و خالق شاهنامه مطرح شده است. کاربران فضای مجازی یکی دو روزی می‌شود که با اشاره به فاصله هزارسالی بین سال تولد فردوسی و شجریان، این نکته را دلیلی بر بزرگی جایگاه آوازه‌خوان شهیر موسیقی ایرانی می‌دانند. حتی از دیروز تصویری در فضای مجازی منتشر شد که گویا تعدادی از کاربران ایرانی فضای مجازی به صفحه ویکی‌پدیای انگلیسی رفته‌اند و سال تولد فردوسی را به گونه‌ای تغییر داده‌اند تا فاصله سال تولد فردوسی و شجریان به تاریخ میلادی، دقیقا 1000 سال شود!
به صفحه ویکی‌پدیای انگلیسی که سرمی‌زنیم دو تاریخ به عنوان تاریخ تولد فردوسی در آن به چشم می‌خورد؛ اولی سال 935 است که منبع آن دانشنامه بریتانیکاست و دومی 940 است که به نقل از دانشنامه ایرانیکا نقل شده است. وقتی سراغ صفحه زنده‌یاد محمدرضا شجریان در همین سایت می‌رویم در قسمت تاریخ تولد، 23 سپتامبر 1940 درج شده که درست هم هست. با احتساب نقل دانشنامه ایرانیکا فاصله سال تولد این دو بزرگ، هزار سال است و با احتساب دانشنامه بریتانیکا خیر! حالا در این میان عده‌ای تاریخ را تغییر داده یا نداده باشند، نقل دو دانشنامه مهم تاریخ فرهنگ ایران این‌گونه است.
اما سوال اینجاست که اگر فاصله تولد فردوسی با شجریان 1000 یا 999 سال باشد، چه فضلی بر این استاد مسلم موسیقی ملی کشور ما افزوده یا از آن کاسته خواهد شد؟ آیا مثلا اگر فردوسی سال 940 به دنیا نیامده باشد و مثلا در 935 به دنیا آمده باشد، آن‌وقت شجریان خالق «ببار ای بارون ببار» و «گلچهره مپرس» و «نوامرکب‌خوانی» نیست؟! باید دانست که محمدرضا شجریان اگر امروز به عنوان استاد مسلم موسیقی شناخته می‌شود و جایگاه مهمی در تاریخ فرهنگ و هنر ایران‌زمین دارد، به خاطر فاصله هزارسالی سال تولدش با فردوسی نیست؛ بلکه به خاطر جهان‌بینی و درک بالایش از هنر است که اتفاقا ریشه در فهم درست ذهن و زبان فردوسی و دیگران شاعران بزرگ زبان فارسی دارد. مساله دیگر آن است که بزرگانی چون فردوسی، خیام، سعدی، حافظ، بیهقی و در دوران معاصر اخوان‌ثالث، شجریان، شفیعی‌کدکنی، نیما یوشیج و دیگران اساسا تمام عمر را مشغول کار و فعالیت‌اند تا مردم از نگاه‌های زرد و مبتذل این‌چنینی پرهیز کنند و به کنه و عمق هنر و روح جاودان آن دست یابند. دریغ و درد که درباره همین بزرگان که عمر خود را صرف تفهیم این معنا کردند نیز روزگار و مردمانش چنین می‌کنند!