تسهیل حضور اجتماعی برای معلولان

معلولان چه محدودیت‌هایی در زندگی اجتماعی‌شان دارند؟

تسهیل حضور اجتماعی برای معلولان

معلولان درصد قابل توجهی از جمعیت ایران را تشكیل می‌دهند كه البته آمارهای ضد و نقیضی درباره این درصد وجود دارد. به هر حال تردیدی وجود ندارد كه تعداد معلولان كشور چند میلیون نفر است و برخی این عدد را نزدیك به ۱۰ میلیون نفر می‌دانند. اما بیایید با خود مرور كنیم كه در رفت‌وآمدهای روزانه‌مان چند معلول را می‌بینیم و این میزان مشاهده نسبتی با جمعیت واقعی این افراد دارد؟ معلولان در جامعه كمتر دیده می‌شوند و این كمتر دیده‌شدن به دلیل كم‌بودن جمعیت‌شان نیست، بلكه به دلیل كمبود فضای مناسب برای حضور اجتماعی آنها و در نتیجه محصورشدن‌شان در خانه‌ها و آسایشگاه‌هاست. به نظر می‌رسد لازم است به جای دلسوزی‌های بی‌فایده و خلق مداوم اصطلاحاتی مانند توان‌یاب، روشندل و... توجه بیشتری نسبت به حقوق مسلم این قشر داشته باشیم كه یكی از این حقوق، فراهم كردن فضا و امكاناتی است كه باعث برابری شرایط آنها با سایر افراد جامعه می‌شود. در این گزارش به مهم‌ترین محدودیت‌های زندگی اجتماعی هر گروه از معلولان در ایران می‌پردازیم.

 معلولان جسمی حركتی
یك فرد معلول جسمی حركتی كه روی ویلچر می‌نشیند، مشكلات پرشماری برای زندگی روزمره اجتماعی خود دارد. اولین مشكل به محض بیرون‌آمدن از خانه خود را نشان می‌دهد، در پیاده‌روهایی كه فرد باید در آنها حركت كند تا به ایستگاه‌های حمل و نقل عمومی برسد. واقعیت این است كه بسیاری از این پیاده‌روها برای تردد ویلچر مناسب نیست. در جاهایی موانعی در ابتدای پیاده‌رو جاگذاری شده تا مانع از ورود موتورسیكلت شود، اما این موانع تردد ویلچر را نیز غیرممكن می‌كند. مشكل دیگر پیاده‌روها، سد معبر توسط خودروها و موتورسیكلت‌هایی است كه در پیاده‌رو پارك شده‌ و در نبود نظارت مناسب و به دلیل این‌كه جریمه‌ای بر آنها تحمیل نمی‌شود، به این كار ادامه می‌دهند. در چنین شرایطی تغییر مسیر و رفتن به خیابان برای عابران پیاده كار ساده‌ای است، اما برای ویلچرنشینان تقریبا غیرممكن است. مورد دیگر، سد پیاده‌رو به دلیل انجام ساخت و ساز است كه این كار هم عبور ویلچر را سخت می‌كند. اگر فرض كنیم كه شخص معلول از همه این موانع رد شده و به ایستگاه مترو یا بی‌آرتی رسیده، باز هم مشكلات دیگری وجود دارد. سوارشدن به اتوبوس بدون كمك سایر مسافران امكان‌پذیر نیست، اما مترو وضعیت بهتری دارد، چون ایستگاه با قطار در یك سطح قرار دارد و سوارشدن با ویلچر آسان‌تر است. مشكل اصلی، داخل شدن به ایستگاه است و وارد شدن با ویلچر فقط در ایستگاه‌هایی ممكن است كه آسانسور دارند. این ایستگاه‌ها درصد كمی از كل ایستگاه‌های مترو را شامل می‌شوند و به نظر می‌رسد لازم است این امكان در همه ایستگاه‌ها ایجاد شود. بعد از مرحله حمل و نقل، باید به وضعیت نامناسب مراكز تفریحی و فرهنگی برای معلولان اشاره كرد. یك شخص ویلچرنشین برای ورود به ساختمان بیشتر سینماها، سالن‌های تئاتر و پاساژها با مشكل مواجه می‌شود، چون سطح شیبدار در ورودی همه مراكز وجود ندارد. در داخل ساختمان‌ها هم وضع چندان بهتر نیست. برخی سالن‌های نمایش به قدری كوچك است كه افراد سالم هم به سختی در آن تردد می‌كنند. البته بسیاری از این مشكلات برای معلولان ذهنی نیز وجود دارد، گروهی كه شاید از لحاظ جسمی مشكلات كمتری برای حضور در جامعه داشته باشند، اما نكته ضروری درباره این افراد، اصلاح نگاه مردم به آنهاست و درك این موضوع كه بسیاری از رفتارهای معلولان ذهنی ناخودآگاه و بدون قصد قبلی است و تحمل واكنش‌های تند و قضاوت‌های آزاردهنده نسبت به آنها برای همراهان و خانواده این معلولان هم رنج‌آور است. اصلاح این نگاه بیش از هر چیز نیازمند فعالیت مؤثر نظام رسانه‌ای كشور است.

 نابینایان
فضا برای حضور نابینایان در جامعه نیز چندان مناسب‌تر از معلولان جسمی حركتی نیست و بسیاری از فضاها استانداردهای لازم را ندارد. به جز موانع فیزیكی نصب‌شده در پیاده‌روها برای جلوگیری از ورود موتور، خیلی وقت‌ها برای اقدامات زیرساختی پیاده‌روها را حفاری می‌كنند كه این می‌تواند برای نابینایان مشكل‌ساز شود. یكی دیگر از مشكلات یك فرد نابینا استفاده از آسانسور است. كلیدهای بیشتر آسانسورها نه نشانه‌های برجسته بریل را دارند و نه از سیستم اعلام صوتی بهره می‌برند. در نتیجه فرد نمی‌داند به عنوان مثال برای رفتن به طبقه پنجم باید كدام كلید را بزند و از این موضوع هم بی‌اطلاع است كه آسانسور قبل از رسیدن به طبقه پنجم در جایی خواهد ایستاد یا نه. در فروشگاه‌ها فرد نابینا نه می‌تواند جنس‌ها را بشناسد و نه می‌تواند از قیمت‌ها مطلع شود. ممكن است یكی از فروشندگان با نابینا همراه شود، اما همیشه چنین فردی وجود ندارد. سامانه‌های اخطار مانند چراغ‌های راهنمایی و رانندگی نیز برای نابینایان مناسب نیست و سیستم گویا ندارد. همچنین در وسایل حمل و نقل عمومی مانند مترو كه از سیستم گویا برخوردار هستند، گاهی خطا پیش می‌آید و ایستگاه اشتباه اعلام می‌شود. برای جلوگیری از سقوط افراد نابینا به ریل مترو هم باید كار بیشتری انجام شود و استفاده از حفاظ برای این منظور می‌تواند مفید باشد. نكته مهم این است كه در طراحی مبلمان شهری، صنعت ساخت و ساز، خدمات بانكی و اداری و همه اقدامات زیرساختی باید نابینایان در نظر گرفته شوند و از قبل راه‌حل‌هایی به كار گرفته شود كه آنها هم بتوانند از این امكانات بهره ببرند. بیشتر نابینایان به خوبی از ابزارهای ارتباطی مانند شبكه‌های اجتماعی، كتاب‌های صوتی و... استفاده می‌كنند و به نظر می‌رسد مشكل عمده آنها نامناسب بودن فضاهاست. 

​​​​​​​ ناشنوایان
مهم‌ترین معضلی كه ناشنوایان با آن دست و پنجه نرم می‌كنند، سختی برقراری ارتباط با دیگران است. ارتباط این افراد با دیگر افراد جامعه به طور طبیعی زیاد نیست و در نتیجه ایجاد امكاناتی برای بهره بردن این افراد از رسانه‌های ارتباط جمعی اهمیت می‌یابد. فضای مجازی و شبكه‌های اجتماعی به دلیل متن محور بودن و كاربرد قابل توجه عكس در آنها 
كم و بیش برای استفاده ناشنوایان مناسب است، اما لازم است رسانه ملی به عنوان فراگیرترین رسانه كشور توجه بیشتری به ناشنوایان داشته باشد. استفاده از زبان اشاره به عنوان مهم‌ترین راه ارتباطی با افراد ناشنوا اهمیت بالایی دارد و شرایط امروز تلویزیون به گونه‌ای است كه بسیاری از ناشنوایان نمی‌توانند از آن به خوبی استفاده كنند. برنامه‌های اختصاصی برای این افراد به اخبار ناشنوایان محدود می‌شود و حضور دائمی كارشناس زبان اشاره در كنار تصویر نیز در همه برنامه‌ها پیش‌بینی نشده است. علاوه بر آن كه زبان اشاره مورد استفاده در تلویزیون چند بار توسط ناشنوایان با انتقاد روبه‌رو شده و برخی بر تفاوت این زبان با زبان اشاره كاربردی خود ناشنوایان تاكید دارند. به جز این مسائل، پروتكل‌های بهداشتی مقابله با كرونا و استفاده بسیاری از مجریان از ماسك باعث شده یكی دیگر از راه‌های ارتباط برقرار كردن ناشنوایان كه لب‌خوانی است، مسدود شود. ناشنواها در سینما هم با مشكل روبه‌رو هستند، چرا كه فیلم‌ها زیرنویس ندارند و به نظر می‌رسد برپایی سئانس‌های ویژه ناشنوایان در سینماها ضرورت دارد. ایجاد امكان افزودن زیرنویس در VOD‌ها هم كار ساده‌ای است، اما این انتخاب را به ناشنوایان می‌دهد كه سینمای ایران را دنبال كنند.