مـرگ  گاهی ریحان می‌چیند

گفت‌وگو با مرتضی شایسته، تهیه کننده فیلم « مادر» به مناسبت سالروز درگذشت زنده یاد رقیه چهره آزاد

مـرگ گاهی ریحان می‌چیند

نه خاطره بازم نه به گذشته تعلق‌خاطر خاصی دارم و نه دوست دارم در تله نوستالژی بازی بیفتم.گاهی بهتر است، گذشته را به حال خود رها کنی تا شاید بتوانی آینده بهتری بسازی.این مقدمه را نوشتم تا بدون تعصب بنویسم کم کم باید باور کنیم دوره طلایی بازیگران، کارگردانان و فیلمنامه‌های درخشان سینما تمام شده، نه فقط در ایران بلکه در همه دنیا، حتی کشورهایی که سینما را باب کردند و هنر هفتم خطابش کردند.
دوره طلایی سینمای ایران بعد از پیروزی انقلاب، شاید همان سال‌هایی بود که فیلمی مانند «مادر» ساخته شد و در آن زنده یاد رقیه چهره آزاد نقش مادر را بازی کرد.الان دیگر بعد از 29 سال که از ساخت این فیلم می‌گذرد، می‌توان گفت رقیه چهره‌آزاد  اولین و آخرین مادر سینمای ایران است.مادری که ذات و درون همه مادران دنیا را به نمایش گذاشت.مادری سرشار از عاطفه که همه فرزندان خود را دوست دارد، حتی اگر اخلاق خوبی نداشته باشند و مرامشان آنی نباشد که مادر می‌پسندد.مادری که زنده یاد علی حاتمی آن را به سینمای ایران تقدیم کرد،‌همه فرزندان خود را دورهم و مهربان با هم می‌خواست.مهم این بود که آنها با هر اخلاق، شغل، مرام و ... کنار هم باشند و خانواده را حفظ کنند.مادری که در آستانه مرگ از سرای سالمندان به خانه‌اش برمی‌گردد اما از هیچ کس گلایه‌ای ندارد،‌حتی فرزند ناتنی خود را دعوت می‌کند، آرام و بی‌دغدغه وصیت می‌کند، صبور و مهربان لپه‌های خورشت عزایش را پاک می‌کند به فرشته مرگ سلام می‌گوید و لبخند زنان از این دنیا به سرای باقی می‌رود و ما را مبهوت بر جای می‌گذارد و فقط آنقدر مهلت پیدا می‌کنیم که بگوییم: مادر جان ندارد بس که مُرد !

24 سال قبل در چنین روزی رقیه چهره آزاد از دنیا رفت و همه را مبهوت کرد؛ سینمای ایران بی مادر شد ! از روزی که فیلم مادر اکران شد تا همین حالا هر کس مادرش را از دست می‌دهد، زیر لب زمزمه می‌کند، مادر جان ندارد... رقیه چهره آزاد روز دهم دی سال 73 دیگر جان نداشت و همه آنهایی که فیلم مادر را دیده بودند، سکانس درخشان مرگ مادر در فیلم علی حاتمی را در ذهن مرور می‌کردند؛ مرگی چنین زیبا شاید که آرزوی همه ما باشد.

به مناسبت سالروز درگذشت زنده یاد رقیه چهره‌ آزاد با مرتضی شایسته، تهیه ‌کننده فیلم مادر هم‌صحبت شدم تا از ساخت این فیلم و چگونگی انتخاب چهره‌آزاد برای این فیلم بگوید.شایسته می‌گوید: آقای حاتمی فیلمنامه مادر را نوشته و به چند تهیه‌کننده هم داده بود اما به سرانجام نرسیده بود تا این‌‌که فیلمنامه را به‌هدایت‌فیلم آورد و تصمیم گرفتیم مادر را بسازیم.نقش اصلی نقش مادر و انتخاب بازیگر سخت بود.باید بازیگری را پیدا می‌کردیم که چهره سنتی و ایرانی داشته باشد.آقای حاتمی تاکید داشت که مادر نماد « مام وطن» است.فرزندان او هر کدام نماینده یک طرز فکر و یک گروه از جامعه بودند. آقای حاتمی چند تا از بازیگران از جمله آقای کشاورز را انتخاب کرده بود اما چیدمان بازیگران در هدایت فیلم کامل شد.نقش خانم اکرم محمدی را قرار بود خانم معتمدآریا بازی کند که به نتیجه نرسیدیم.مرحوم چهره‌ آزاد از میان گزینه‌های زیادی انتخاب شد.مدت‌‌ها بود مقابل دوربین نرفته بود.خانم چهره آزاد از دهه بیست در تئاتر حضور داشت و بسیار کاربلد و حرفه‌ای بود. 
آقای حاتمی برای مادر ، چهره‌ای مضطرب و نگران در نظر داشت که نشان دهد نگران فرزندانش است.اما پیدا کردن بازیگری که هم چهره سنتی داشته باشد و هم نگرانی در آن بروز کند، سخت بود.اما انتخاب خانم چهره آزاد ، برگ برنده فیلم مادر بود که توانست این فیلم را به اثری جاودانه تبدیل کند.

رقیه چهره‌آزاد در سریال هزاردستان نیز در چند سکانس مقابل دوربین زنده یاد علی حاتمی رفته بود و با چگونگی کار این کارگردان آشنا بود و علی حاتمی هم با شناختی که از دنیای تئاتر داشت دقیقا با جنس بازی چهره‌آزاد آشنا بود.همین شناخت باعث شد فیلم مادر به اثری بی‌مانند تبدیل شود.شایسته درباره چگونگی حضور مرحوم چهره‌آزاد مقابل دوربین مادر با توجه به سن و سال بالایی که داشت،‌می‌گوید: خانم چهره‌آزاد بالای هشتاد سال داشت که نقش مادر را بازی کرد اما بسیار با انرژی بود، نشست و برخاست و حرکت برایش سخت بود اما شوقش آنقدر زیاد بود که طبق برنامه‌ریزی سر صحنه می‌آمد و عالی بازی می‌کرد.
تهیه‌کننده فیلم مادر درباره سکانس درگذشت مادر می‌گوید: یکی از ویژگی‌های کار آقای حاتمی که آثارش را منحصر بفرد می‌کرد، خلق فضای مناسب بود.فضایی که ایشان در خانه و اتاق مادر طراحی کرد به انتقال حس‌های متفاوت این فیلم بسیار کمک کرد.طراح صحنه فیلم آقای حاتمی بود و نورپردازی آقای کلاری بسیار به انتقال حس درگذشت مادر کمک کرد. همه بازیگران فیلم در این سکانس حضور داشتند و همه آنها درک درستی از لحظه مرگ مادر داشتند.همه عوامل و فضای فیلم آنقدر حساب شده و درست بود که سکانس درگذشت مادر به یکی از بی‌بدیل‌ترین سکانس‌های سینمای ایران تبدیل شد.
شایسته به این نکته هم اشاره می‌کند که بنیاد سینمایی فارابی چندان موافق ساخت فیلم نبود و حمایتی هم از فیلم نکرد اما زمانی که مادر ساخته و اکران شد، به آن لقب یکی از آثار بی‌مانند از نظر محتوا دادند.برخی از دیالوگ‌‌های فیلم هم البته حذف و سانسور شد.حذفی که به نظرم اصلا لزومی نداشت اما آن زمان وزارت ارشاد گفت آنها را حذف کنیم !‌