70 سال ترور
علیرضا رأفتی روزنامهنگار
بعضی چیزها دیگر ربطی به مناسبات سیاسی و تصمیمات اتاق فکرهای نظامی و دیپلماتیک ندارد و مستقیما به ارزشها و مرام یک فرقه مربوط میشود. مثلا اینکه صدامحسین تصمیم بگیرد کردهای عراق را سرکوب کند تصمیمی سیاسی و استراتژیک است اما این که با سلاح شیمیایی راه نفس را بر مردم بیدفاع حلبچه ببندد تصمیمی است که از دل ارزشهای درون این دیکتاتور و مرامش سرچشمه میگیرد.
یا مثلا اینکه نظامیان صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی بخواهند پاهای چکمهپوششان را از سیمهای خاردار این طرفتر بگذارند و کمکم مثل یک توده سرطانی متاستاز بدهند به سرزمینهای دیگر فلسطینی، یک طرح استراتژیک است اما اینکه جنازه صبا ابوعرار شیرخواره را بگذارند روی دست خانوادهاش شیوهای است که بحق از هر فطرت سالم و طینت پاکی برنمیآید.
40 روز پیش بود که در سرخی غروب دامنه دماوند، خون دانشمند هستهای کشورمان شهید محسن فخریزاده با گلوله ترور عوامل صهیونیستی به زمین ریخته شد. حالا در چهلمین روز این سوگ قصد داریم گوشهای کوچک از پرونده ترورهای اسرائیل را بررسی کنیم تا ببینیم این لباس نظامی لجنی، این شمعدان زنگ زده بهجز کشتن کودک چه کارهای دیگری بلد است.
ما در ایران با ترور شدن دانشمندانمان توسط عوامل موساد غریبه نیستیم و پیش از ترور شهید فخریزاده نیز این اتفاق برای چند نفر دیگر از دانشمندانمان افتاده بود اما بد نیست بدانید ترور دانشمندان رویهای نیست که رژیم اشغالگر قدس فقط در ایران پی گرفته باشد. تقریبا از بدو شکلگیری این رژیم، علم مخالفت با آن در بین ملتها و سردمداران بزرگ عرب و کشورهای اسلامی برافراشته شد و از همان دوران هم رژیم اشغالگر شروع به رخنه و ترور بین ملتهای مخالفش کرد.
مصر که از دوران جمال عبدالناصر از اولین کشورهای مخالف موجودیتی به نام اسرائیل بود، اولین کشوری بود که پرونده ترور در آن باز شد. سمیر نجیب، دانشمند هستهای مصری که در ایالات متحده آمریکا استاد دانشگاه بود زمانی که تصمیم گرفت به مصر بازگردد و فعالیتهای تحقیقاتیاش را در وطنش پی بگیرد، در یک تصادف ساختگی توسط یک کامیون زیر گرفته شد که کارشناسان این ترور را مستقیما به اسرائیل و موساد ربط دادند. پس از آن اتفاقات مشابه دیگری برای اندیشمندان و دانشمندان مصری مخالف اسرائیل افتاد که از آن جمله میتوان به ترور سلوی حبیب و جمال حمدان اشاره کرد. سلوی حبیب، دانشمند و استاد موسسه مطالعات آفریقا که چند مقاله و کتاب ضداسرائیلی نوشته بود، پس از انتشار آخرین کتابش با عنوان «نفوذ صهیونیسم در آفریقا» توسط عوامل رژیم اشغالگر در آپارتمان شخصیاش در مصر سر بریده شد. سرنوشتی مشابه سرنوشت جمال حمدان. جمال حمدان، تاریخدان مصری که کتابهای علمی و پژوهشی بسیاری در زمینه رد موجودیت اسرائیل نوشته بود نیز در یک آت شسوزی ساختگی در آپارتمان شخصیاش در قاهره توسط عوامل موساد ترور شد. برادر شهید جمال حمدان به خبرنگارها گفته بود وقتی با جنازه نیمهسوخته برادرش روبهرو شده جای ضربات شیئی نوک تیز را روی سر و صورت او دیده است.
این ترورها محدود به مصر نماند و دایره آن تمام ملتهای اسلامی مخالف اسرائیل را دربر گرفت. برای مثال وقتی عراق برای راهاندازی حداقل نیازهای یک صنعت کوچک هستهای، هسته سانتریفیوژ را از شرکتی فرانسوی خریداری کرد، درست پیش از انتقال آن از فرانسه به عراق، انفجاری در انبار نگهداری آن اتفاق افتاد که تحویل را شش ماه به تعویق انداخت. پس از شش ماه، یحیی امینالمشد، دانشمند هستهای عراقی برای آزمایش سانتریفیوژ خریداری شده به فرانسه رفت. اما یک روز صبح خدمتکار هتل، جنازه غرق خون و چاقو خورده او را از اتاقش بیرون آورد. ضارب که شناسایی شده بود در یک تصادف ساختگی کشته شد اما همان موقع تقریبا همه کارشناسها و رسانهها انگشت اتهامشان را به سمت موساد و اسرائیل گرفتند و اسرائیل هم مثل همیشه سکوت معناداری را پیش گرفت. پس از ترور المشد چند نامه تهدیدآمیز به شرکتهای فرانسوی طرف قرارداد با عراق فرستاده شد و پس از آن نیز چند دانشمند هستهای دیگر در عراق به طرز مشکوکی مسموم شده و از دنیا رفتند.
این تازه رویهای است که رژیم اشغالگر با مخالفان ایدئولوژیک خود در سایر کشورها پیش میگیرد. این دست ترورها در سرزمینهای فلسطینی و گروههای مبارز علیه رژیم اشغالگر بیشتر است. بهعنوان مثال از این بین میشود به ترور محمد الزواری و نبیل فلیفل اشاره کرد. الزواری مهندس و مخترع تونسی-بلژیکی بود که در زمینه ساخت پهپاد با گردانهای قسام همکاری داشت. او سال 2016 زمانی که میخواست سوار خودروی شخصیاش شود در محاصره دو مأمور مسلح موساد قرار گرفت و به ضرب 20 گلوله به شهادت رسید. نبیل فلیفل نیز جوان نابغهای اهل کرانه باختری بود که در 30 سالگی به عنوان دانشمند هستهای شناخته میشد. نبیل با این که نیاز مالی شدید داشت اما پیشنهادهای کاری وسوسهانگیز کشورهای غربی را رد کرد و در وطن خودش به فعالیتهای علمی پرداخت. اما یک روز توسط عوامل موساد ربوده شد و چند روز بعد، هموطنانش جسم بیجان برادرشان را در منطقه بیتعور در اطراف راما... پیدا کردند.
حالا که چند سالی است دنیا کلمه «تروریست» را با پرچمهای سیاه داعش میشناسد و اگر کلیدواژه ترور را در گوگل سرچ کنید ردی از اسلام نشانتان میدهد، بد نیست پرونده 70 ساله تروریسم صهیونیستی را ورق بزنیم و فکر کنیم چرا نباید چهره نظامیان این رژیم در شبکههای اجتماعی «محتوای خطرناک» شناخته شود؟
یا مثلا اینکه نظامیان صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی بخواهند پاهای چکمهپوششان را از سیمهای خاردار این طرفتر بگذارند و کمکم مثل یک توده سرطانی متاستاز بدهند به سرزمینهای دیگر فلسطینی، یک طرح استراتژیک است اما اینکه جنازه صبا ابوعرار شیرخواره را بگذارند روی دست خانوادهاش شیوهای است که بحق از هر فطرت سالم و طینت پاکی برنمیآید.
40 روز پیش بود که در سرخی غروب دامنه دماوند، خون دانشمند هستهای کشورمان شهید محسن فخریزاده با گلوله ترور عوامل صهیونیستی به زمین ریخته شد. حالا در چهلمین روز این سوگ قصد داریم گوشهای کوچک از پرونده ترورهای اسرائیل را بررسی کنیم تا ببینیم این لباس نظامی لجنی، این شمعدان زنگ زده بهجز کشتن کودک چه کارهای دیگری بلد است.
ما در ایران با ترور شدن دانشمندانمان توسط عوامل موساد غریبه نیستیم و پیش از ترور شهید فخریزاده نیز این اتفاق برای چند نفر دیگر از دانشمندانمان افتاده بود اما بد نیست بدانید ترور دانشمندان رویهای نیست که رژیم اشغالگر قدس فقط در ایران پی گرفته باشد. تقریبا از بدو شکلگیری این رژیم، علم مخالفت با آن در بین ملتها و سردمداران بزرگ عرب و کشورهای اسلامی برافراشته شد و از همان دوران هم رژیم اشغالگر شروع به رخنه و ترور بین ملتهای مخالفش کرد.
مصر که از دوران جمال عبدالناصر از اولین کشورهای مخالف موجودیتی به نام اسرائیل بود، اولین کشوری بود که پرونده ترور در آن باز شد. سمیر نجیب، دانشمند هستهای مصری که در ایالات متحده آمریکا استاد دانشگاه بود زمانی که تصمیم گرفت به مصر بازگردد و فعالیتهای تحقیقاتیاش را در وطنش پی بگیرد، در یک تصادف ساختگی توسط یک کامیون زیر گرفته شد که کارشناسان این ترور را مستقیما به اسرائیل و موساد ربط دادند. پس از آن اتفاقات مشابه دیگری برای اندیشمندان و دانشمندان مصری مخالف اسرائیل افتاد که از آن جمله میتوان به ترور سلوی حبیب و جمال حمدان اشاره کرد. سلوی حبیب، دانشمند و استاد موسسه مطالعات آفریقا که چند مقاله و کتاب ضداسرائیلی نوشته بود، پس از انتشار آخرین کتابش با عنوان «نفوذ صهیونیسم در آفریقا» توسط عوامل رژیم اشغالگر در آپارتمان شخصیاش در مصر سر بریده شد. سرنوشتی مشابه سرنوشت جمال حمدان. جمال حمدان، تاریخدان مصری که کتابهای علمی و پژوهشی بسیاری در زمینه رد موجودیت اسرائیل نوشته بود نیز در یک آت شسوزی ساختگی در آپارتمان شخصیاش در قاهره توسط عوامل موساد ترور شد. برادر شهید جمال حمدان به خبرنگارها گفته بود وقتی با جنازه نیمهسوخته برادرش روبهرو شده جای ضربات شیئی نوک تیز را روی سر و صورت او دیده است.
این ترورها محدود به مصر نماند و دایره آن تمام ملتهای اسلامی مخالف اسرائیل را دربر گرفت. برای مثال وقتی عراق برای راهاندازی حداقل نیازهای یک صنعت کوچک هستهای، هسته سانتریفیوژ را از شرکتی فرانسوی خریداری کرد، درست پیش از انتقال آن از فرانسه به عراق، انفجاری در انبار نگهداری آن اتفاق افتاد که تحویل را شش ماه به تعویق انداخت. پس از شش ماه، یحیی امینالمشد، دانشمند هستهای عراقی برای آزمایش سانتریفیوژ خریداری شده به فرانسه رفت. اما یک روز صبح خدمتکار هتل، جنازه غرق خون و چاقو خورده او را از اتاقش بیرون آورد. ضارب که شناسایی شده بود در یک تصادف ساختگی کشته شد اما همان موقع تقریبا همه کارشناسها و رسانهها انگشت اتهامشان را به سمت موساد و اسرائیل گرفتند و اسرائیل هم مثل همیشه سکوت معناداری را پیش گرفت. پس از ترور المشد چند نامه تهدیدآمیز به شرکتهای فرانسوی طرف قرارداد با عراق فرستاده شد و پس از آن نیز چند دانشمند هستهای دیگر در عراق به طرز مشکوکی مسموم شده و از دنیا رفتند.
این تازه رویهای است که رژیم اشغالگر با مخالفان ایدئولوژیک خود در سایر کشورها پیش میگیرد. این دست ترورها در سرزمینهای فلسطینی و گروههای مبارز علیه رژیم اشغالگر بیشتر است. بهعنوان مثال از این بین میشود به ترور محمد الزواری و نبیل فلیفل اشاره کرد. الزواری مهندس و مخترع تونسی-بلژیکی بود که در زمینه ساخت پهپاد با گردانهای قسام همکاری داشت. او سال 2016 زمانی که میخواست سوار خودروی شخصیاش شود در محاصره دو مأمور مسلح موساد قرار گرفت و به ضرب 20 گلوله به شهادت رسید. نبیل فلیفل نیز جوان نابغهای اهل کرانه باختری بود که در 30 سالگی به عنوان دانشمند هستهای شناخته میشد. نبیل با این که نیاز مالی شدید داشت اما پیشنهادهای کاری وسوسهانگیز کشورهای غربی را رد کرد و در وطن خودش به فعالیتهای علمی پرداخت. اما یک روز توسط عوامل موساد ربوده شد و چند روز بعد، هموطنانش جسم بیجان برادرشان را در منطقه بیتعور در اطراف راما... پیدا کردند.
حالا که چند سالی است دنیا کلمه «تروریست» را با پرچمهای سیاه داعش میشناسد و اگر کلیدواژه ترور را در گوگل سرچ کنید ردی از اسلام نشانتان میدهد، بد نیست پرونده 70 ساله تروریسم صهیونیستی را ورق بزنیم و فکر کنیم چرا نباید چهره نظامیان این رژیم در شبکههای اجتماعی «محتوای خطرناک» شناخته شود؟
تیتر خبرها
-
برنامههای خانواده به خانهتکانی نیاز دارد
-
پرونده ایرانیان زندانی در خارج
-
ویروس انگلیسی آمد تهران قرنطینه میشود؟
-
آشتی خشک و خالی برای بن سلمان
-
مرد صدمیلیونی!
-
از دستگیری قاتل مرد میانجی تا شگرد عجیب دزد اسکیمری
-
برای تختی گریه کردم، ساواک آمد سراغم!
-
شما که غریبه نیستید!
-
کارگر ارزان، معیشت گران
-
اتمام حجت با سئول
-
اشتغالزایی با ساخت نفتکش ایرانی
-
70 سال ترور
-
قلم و دوتار، عزاداران گمشده در غوغای جنگ