بعضی مراكز تجاری تدارک خاصی برای كریسمس دیدهاند
بیزینس با درخت کاج!
سال نوی میلادی كه حكم همان نوروز را برای خیلی از كشورهای غربی دارد، نزدیك است، اما خوب این چه ارتباطی به ما دارد، الان به شما میگویم. بیایید برای چند لحظه فضایی را كه در ادامه میخوانید، تصور كنید: یك مجتمع چندطبقه بزرگ و مجلل كه به محض ورود به آن با محدوده مستطیلی شكل بزرگی روبهرو میشوید كه درست وسطش مسیری با فرش قرمز وجود دارد؛ دور تا دور این راه هم پر است از كاجها و بابا نوئلهای كوچك و بزرگی كه لابهلای فضای گل آرایی شده همان محیط قرار گرفتهاند و به شما لبخند میزنند. جعبههای رنگارنگ كادو، یك گوزن طلایی رنگ درست در سمت چپ شروع همان مسیر و قطاری كه یك بابانوئل هم سوار آن شده، در كنار دو خانه كوچك برفی از دیگر چیزهایی است كه در این دنیایی كه وسطش قرار گرفته اید، میبینید. همه اینها هم با چراغها و نورپردازی ویژهای همراه شدهاند. درست همان وقتی كه مشغول تماشای تمام آنها هستید، ناگهان صدایی با زبان و لهجهای خیلی اصلی بلند بلند merry Christmas(كریسمس مبارك) میگوید و باعث میشود تا شما ناخودآگاه به دنبالش بگردید. خیلی طول نمیكشد كه صاحب صدا را پیدا كنید، چون او مثلأ یك بابانوئل واقعی است كه مدام این طرف و آن طرف میرود و به همه با همان زبان تبریك میگوید و قاه قاه میخندد. مردم گروه گروه با او عكس میگیرند و این داستان تا شروع سال نو ادامه دارد. فكر میكنید اینجا كجاست؟ نیویورك، لندن یا تورنتو؟ ولی نه،اشتباه نگیرید، اینجا جایی نیست جز تهران.
جشن پرزرق و برق
كریسمس خیلی وقت است باعث شده نهتنها در كشورهایی كه این روز جزو آیینشان است، بلكه در كیلومترها آن طرفتر در جایی مثل ایران هم آن را جشن بگیرند. این ماجرا هر سال خیلیها را به تبوتاب میاندازد تا برای این جشن كاری كنند، درحدی كه گاهی حتی مفصل تر از نوروز خودمان برایش هزینه میشود. در این میان علاوه بر مردم و كسانی كه برای خودشان اقلام كریسمسی میخرند، خیلی از همان مراكز فروش و تجاری كه به یكی از آنها اشاره شد هم با دكورها و فضاسازیهای عظیم و پرزرق و برق سراغ این مناسبت میروند. در زمانی كه با این منظرهها روبه رو میشوید، شادیای كه از آنها میگیرید غیرقابل انكار است، اما خودی نبودن یا به قول معروف ایرانی نبودن این مراسم به یك طرف و هزینه و هدفی كه باعث صرف چنین ارقامی میشود هم در یكسوی دیگر قرار دارد. مواردی كه این سوال را ایجاد میكند كه مثلا فلان مجتمع چه سودی از این همه تجمل میبرد كه به سمت چنین فضاسازی رفته است؟
بازهم پول
در این مجتمعها همزمان با نزدیك شدن به كریسمس همه چیز دست به دست هم میدهند تا افراد بیشتری به سمت آنها جلب شوند. نكتهای كه میتوان گفت عامل اصلی تمام این كارهاست؛ یعنی جلب مشتری و سودآوری. در این روزها خیلیها حتی برای عكس گرفتن هم كه شده به این مراكز سری میزنند و این دغدغه باعث شده مدیران و موسسان آنها هم دست به كار شوند و به هر طریقی به این بازار رونق بدهند.
تبلیغات عجیب و غریب، فرهنگسازی از نوعی كه نتیجهای جز تجملگرایی ندارد و تشویق مردم برای خرید بیشتر از مواردی است كه همیشه وجود دارد و وقت و بی وقت میزان آن شدیدتر میشود. اتفاقی مثل همین روزهایی كه فلسفه و مناسبت اصلی آن فراموش شده و برای ما یعنی خیلی از ایرانیها تنها شكل یكجشن پرزرق و برق را به خودش گرفته است. در این جشن حتما باید درختهای چند میلیونی كه به گفته بعضی از آمارها 90درصد از خریداران آن مسیحی هم نیستند، وجود داشته باشد و در كنار آن هم دیگر متعلقاتی كه برای تزئین و ... لازم است، تهیه میشود.
در چنین وضعی این اتفاق میافتد كه هر سال سیلی از لوازم و بهانههای كریسمس از كشورهای مختلف كه پای ثابت آنها چین است وارد میشود و به این ماجرا بهشدت رنگ و بوی تجاری میدهد. اصلا میتوان گفت بخش زیادی از این فضا مرهون نگاه و برنامهریزی كسانی است كه از بزرگتر و تجملی شدن هر چه بیشتر این اتفاق استقبال میكنند؛ نگاهی كه حتی جنبه فرهنگی هم ندارد و در آن تنها پول حرف اول را میزند.
پول درآوردن از بابانوئل و یلدا
در این بین یكی از مسؤولان همان مركز پالادیوم كه در بخش اجرایی داستان نقش دارد، بعد از تماسهایی كه خیلیها به آن پاسخ نمیدادند، در گپ كوتاهی درباره انتخاب كریسمس و این شكل پرداختن به آن گفت: موضوعی كه وجود دارد این است كه به هر حال میتوان گفت مردم همیشه تقاضاهایی را در مناسبتهای مختلف دارند و بهدنبال آن هستند، مثل شب یلدا كه برای آن هم دكور ویژهای طراحی شد و مورد استقبال هم قرار گرفت. در این شرایط ما هم بهدنبال آن خواستهها چنین مواردی را انتخاب كرده و برای آن طرحهایی را در نظرمی گیریم.
او میگوید: مناسبتها و مراسمهایی كه در هر زمانی در مجموعه برگزار میشود برای این است كه مردم و مخاطب را راضی نگه دارد و او را خوشحال كند. همانطور كه گفتم مردم همیشه بهدنبال فرصتهایی هستند كه فضاهای متفاوتی را ببینند، چون به هر حال همه اینها مواردی است كه آنها به دنبالشان هستند تا حال و هوایشان تازهتر شود. اما این را كه چه سیاست و نگاهی پشت آن است باید از بخش هیات مدیره بپرسید.
در ادامه صحبت با هیات مدیره هم پروژه زمانبری داشت که بهتر است از آن بگذریم. با این حال طبق همین صحبت ها، در بخشی این مردم هستند كه باعث میشوند چنین امكان و بهرهوری با هر شیوهای توسط برخیها صورت بگیرد، از همینرو نباید فراموش شود كنترل این قصه هم تا حدی كه به انتخاب و نگاه برای شكل گیری چنین تصمیماتی برمیگردد، دست من و شماست، همین و بس.