بخشش قاتل آتش افروز در آستانه روز مادر
مادر و پدر داغدیده در آستانه روز مادر برای شادی روح پسرشان و اینکه مادر دیگری داغ فرزند نبیند، قاتل پشیمان را بعد از هفت سال بخشیدند.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، دهم بهمن سال 92 آتشسوزی در کارگاه مبلسازی حوالی میدان امام حسین(ع) تهران رخ داد که از سه مصدوم حادثه یکی از آنها فوت شد. با تحقیق از برادر مقتول معلوم شد که نیمهشب متوجه آتشسوزی شدهاند و سعی کرده برادرش و بقیه کارگران را نجات دهد که موفق نشده و با حضور آتشنشانان، آتشسوزی مهار شد و از میان مصدومان برادرش فوت کرده است.
این در حالی بود که کارشناسان آتشنشانی عمدی بودن حادثه را تایید کردند. تحقیق از مالک کارگاه هم نشان داد روز قبل کارگری را اخراج کرده که گمان میکند او عامل آتشسوزی باشد. متهم 42 ساله تحت تعقیب بود تا اینکه مدتی بعد که به تهران بازگشت، بازداشت شد. ابتدا به آتشافروزی اعتراف کرد اما بعد مدعی شد که دلش به حال برادر مقتول سوخته و به دروغ قتل را گردن گرفته است. متهم در جلسه دادگاه که در شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد دوباره به قتل اعتراف کرد و گفت: از یکی از شهرهای شمالی کشور به تهران آمده و در این کارگاه مبلسازی مشغول به کار شدم. همکارانم زیاد مرا جدی نمیگرفتند و کارفرمایم به کارم ایراد میگرفت و تحقیرم میکرد، بعد که اخراجم کرد از او کینه به دل گرفتم. قصد آدمکشی نداشتم و میخواستم خسارت مالی به او وارد کنم. وارد کارگاه شدم و دیدم کارگران خواب هستند. پارچه آغشته به تینر را با چوبدستی روی بخاری انداختم و با شعلهور شدن کارگاه فرار کردم. روز بعد فهمیدم، همکارم فوت شده است.
متهم حکم قصاص گرفت و این رای در شعبه 31 دیوان عالی کشور مهر تایید خورد. پرونده نزد مریم خلیفه، دادیار شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارسال شد. در این سالها مرد اعدامی عذاب وجدان داشت و پشیمان بود. او همراه خانوادهاش تلاش کردند تا رضایت بگیرند که بعد از هفت سال با تلاش دادیار اجرای احکام، دیروز موفق به جلب رضایت خانواده مقتول شدند. مادر داغدیده مقتول که هنوز داغ فرزندش در دلش تازه بود، گفت: مرگ فرزندم داغ سنگینی بر دلمان گذاشت. هنوز مرگش را باور ندارم. بارها خواب او را دیدهام. میخواستم قاتل پسرم قصاص شود اما وقتی فهمیدم در این سالها پشیمان شده و برای اصلاح رفتارش تلاش کرده، برای رضای خدا، شادی روح فرزندم و اینکه در آستانه روز مادر نمیخواستم داغ فرزندی بر دل مادر دیگری بماند، همراه شوهرم به دادسرا آمده و قاتل را بخشیدیم.
به گزارش خبرنگار جنایی جامجم، دهم بهمن سال 92 آتشسوزی در کارگاه مبلسازی حوالی میدان امام حسین(ع) تهران رخ داد که از سه مصدوم حادثه یکی از آنها فوت شد. با تحقیق از برادر مقتول معلوم شد که نیمهشب متوجه آتشسوزی شدهاند و سعی کرده برادرش و بقیه کارگران را نجات دهد که موفق نشده و با حضور آتشنشانان، آتشسوزی مهار شد و از میان مصدومان برادرش فوت کرده است.
این در حالی بود که کارشناسان آتشنشانی عمدی بودن حادثه را تایید کردند. تحقیق از مالک کارگاه هم نشان داد روز قبل کارگری را اخراج کرده که گمان میکند او عامل آتشسوزی باشد. متهم 42 ساله تحت تعقیب بود تا اینکه مدتی بعد که به تهران بازگشت، بازداشت شد. ابتدا به آتشافروزی اعتراف کرد اما بعد مدعی شد که دلش به حال برادر مقتول سوخته و به دروغ قتل را گردن گرفته است. متهم در جلسه دادگاه که در شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان تهران برگزار شد دوباره به قتل اعتراف کرد و گفت: از یکی از شهرهای شمالی کشور به تهران آمده و در این کارگاه مبلسازی مشغول به کار شدم. همکارانم زیاد مرا جدی نمیگرفتند و کارفرمایم به کارم ایراد میگرفت و تحقیرم میکرد، بعد که اخراجم کرد از او کینه به دل گرفتم. قصد آدمکشی نداشتم و میخواستم خسارت مالی به او وارد کنم. وارد کارگاه شدم و دیدم کارگران خواب هستند. پارچه آغشته به تینر را با چوبدستی روی بخاری انداختم و با شعلهور شدن کارگاه فرار کردم. روز بعد فهمیدم، همکارم فوت شده است.
متهم حکم قصاص گرفت و این رای در شعبه 31 دیوان عالی کشور مهر تایید خورد. پرونده نزد مریم خلیفه، دادیار شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای جنایی تهران ارسال شد. در این سالها مرد اعدامی عذاب وجدان داشت و پشیمان بود. او همراه خانوادهاش تلاش کردند تا رضایت بگیرند که بعد از هفت سال با تلاش دادیار اجرای احکام، دیروز موفق به جلب رضایت خانواده مقتول شدند. مادر داغدیده مقتول که هنوز داغ فرزندش در دلش تازه بود، گفت: مرگ فرزندم داغ سنگینی بر دلمان گذاشت. هنوز مرگش را باور ندارم. بارها خواب او را دیدهام. میخواستم قاتل پسرم قصاص شود اما وقتی فهمیدم در این سالها پشیمان شده و برای اصلاح رفتارش تلاش کرده، برای رضای خدا، شادی روح فرزندم و اینکه در آستانه روز مادر نمیخواستم داغ فرزندی بر دل مادر دیگری بماند، همراه شوهرم به دادسرا آمده و قاتل را بخشیدیم.