10 روستای محروم قشم به همت یک بانوی کارآفرین و با تکیه بر صنایع دستی و گردشگری پایدار به آبادی و رونق اقتصادی رسیده است
به برکت دعای بچه لاک پشت ها
تحصیلات دانشگاهی ندارد، اما بیشتر و بهتر از بسیاری از كسانی كه درس كارآفرینی خواندهاند، زیر و بم كسبوكارهای محلی و خانگی را میداند تا آنجا كه توانسته برای 180 زن در تقریبا ده روستای محروم از جزیره قشم، اشتغالزایی كند و با ایجاد درآمد ماهانه یك تا سه میلیون تومان برای هر نفر، اقتصاد خانوارهای این مناطق را رونق ببخشد. جمیله محمدزاده كه متولد سال 57 است، از 17 سال پیش مسیر زندگیاش تغییر كرد؛ درست پس از آنكه در نشستهایی شركت كرد كه در روستای بركه خلف در حدود 20 كیلومتری شهرستان قشم، با هدف توانمندسازی جوامع محلی و در راستای توسعه پایدار برگزار شد و در این مسیر توانست با تغییر الگوی زندگی شمار زیادی از دیگر زنان، سرنوشت آنها را نیز دگرگون كند.
آموزش جامعه محلی
در كنار پروژه لاكپشت پوزه عقابی، اما پروژه دیگری نیز در حال پیگیری بود؛ طرحی با هدف حفظ و پرورش صدف مرواریدساز كه در پارك زیست فناوری قشم و در 300 متری بركه خلف دنبال میشد. همین شد كه پای انجمنهای محیطزیستی تحت نظارت سازمان ملل به این روستا هم باز شد و آموزش جامعه محلی این منطقه نیز در برنامه فعالیتهای دوستدار محیطزیست این گروهها قرار گرفت؛ با این هدف كه مردم محلی، خود حافظ محیطزیستشان باشند و از این طریق نیز بتوانند سطح درآمدی خود را ارتقا دهند. در حین همین آموزشها، بر استفاده از ظرفیتهای گردشگری منطقه به عنوان راهی پایدار برای كسب درآمد تاكید شد و مفاهیمی چون توسعه پایدار، گردشگری پایدار، بومگردی، استفاده از صنایعدستی محلی به كالایی برای فروش و عرضه به گردشگران و نیز فروش و ارسال به دیگر نقاط كشور و حتی جهان برای نخستین بار به مردم محلی آموزش داده شد.
در آن زمان جمیله، زنی جوان و خانهدار بود كه در ابتدا فقط از سر كنجكاوی در كلاسها شركت میكرد. خودش آن روزها را اینگونه توصیف میكند: یك تیم از جامعه محلی تشكیل شد و زنان روستا در جلساتی كه به مدت دو سال ادامه پیدا كرد شركت كردند. در جلسات اول همه ما بهشدت مضطرب بودیم؛ چرا كه تا آن زمان در جمعی با حضور مردان غریبه حضور نیافته و صحبت نكرده بودیم. در عین حال مباحثی هم كه در آن نشستها مطرح میشد برایمان بسیار ناملموس و عجیب بود؛ حرف از پرورش صدف، خودكفایی... ما درك چندانی از این مفاهیم نداشتیم؛ اما در عین حال علاقهمند و كنجكاو بودیم. تا اینكه كمكم رفت و آمد تورها به روستای ما كه برای رسیدن به دره ستارگان باید از آن گذر کرد، شروع شد و این درست همان زمانی بود كه مفاهیم آموزش داده شده در این دوره برای ما معنا یافت و افقهای جدیدی به رویمان گشوده شد.
گردشگران انگیزهبخش شدند
گردشگران به روستا میآمدند و واله و شیدای هنر دست زنان روستا میشدند؛ هنری كه تا پیش از این فقط برای زینت دادن به لباسها و
درست كردن برقع و دیگر استفادههای شخصی و مصرفی مردم محلی به كار گرفته میشد، حالا چشمان مسافران ایرانی و خارجی را هم گرفته بود و همین شد كه زنان روستا دست به كار تولید محصولاتی كاربردی برای مردم غیربومی شدند؛ تولیداتی كه با زریدوزی و گلابتوندوزی مزین و با اقبال گردشگران مواجه شد.
به این ترتیب، صنایع دستی زنان قشمی به همه جای ایران رفت و دیده شد و به دنبال این اتفاق، در همه نمایشگاههای صنایع دستی داخل كشور، غرفهای به عرضه این دستدوزهای رنگارنگ و زیبا تعلق گرفت.
واقع شدن این اتفاقات اما به سادگی خواندن این سطور نبود. حضور زنان روستایی در نمایشگاههای خارج از استان و فعالیتشان در عرصههای اجتماعی، با توجه به فرهنگ سنتی آن جوامع، در ابتدا با موانع و دشواریهایی مواجه بود. اما خوشبختانه در این میان، پدران و همسرانی بودند كه با احترام به خواست دختران و زنانشان، راه را برای آنها هموار كردند و صد البته كه همسر جمیله محمدزاده یكی از آنها بود. جمیله در اینباره میگوید: همسرم از همان ابتدا همراهم بود و همین امر سبب شد از میان همه زنانی كه در آن كلاسها شركت میكردند، من آغازگر این حركت در روستایمان باشم و از آنجا كه فردی قابل احترام در میان دیگر مردم روستا بود، مردان دیگر با دیدن همراهی او، سختگیری كمتری در مورد فعالیت زنان نشان دادند.
او تاكید میكند: وضع مالی همسرم خوب بود و من كار را نه با انگیزه مالی كه با هدف كمك كردن به استقلال مالی زنان سرپرست خانوار و بدسرپرست شروع كردم و با حمایتهای مالی همسرم، محلی كوچك را برای عرضه و فروش صنایعدستی تولید شده توسط زنان روستا در بركه خلف راه انداختم. در ادامه كار مشاركت زنان 10 تا 12 روستای دیگر را هم جلب كردم تا به امروز كه نزدیك به 180 زن روستایی با ما مشغول به كارند و با توجه به زمانی كه اختصاص میدهند، ماهانه درآمدی بین یك تا سه میلیون تومان از این طریق كسب میكنند.
جمیله خود برای دادن لوازم اولیه، طرح سفارشها و نیز تحویل گرفتن كارها به روستاهای اطراف سر زده و دستمزدها را هم در سه مرحله آغاز كار، میانه كار و پس از تحویل سفارشها به آنها پرداخت میكند. اما جز زنانی كه بهصورت پیوسته و دائمی با او همكاری میكنند، افراد دیگری هم هستند كه خود برای فروش محصولاتشان به فروشگاه جمیله سر زده و كارشان را به او میدهند.
او درخصوص چگونگی طراحی نقشهای دوخته شده بر كارها و نیز تعریف محصولات جدیدی كه برای گردشگران جذاب باشد نیز توضیح داده و میگوید: ما در مجموعه خود و در میان همكارانمان، عدهای طراح داریم كه تمركزشان بر خلق طرحها و ایدههای جدید است و با توجه به اقبال مشتریها به كارهای تولید شده، برای طرحهای جدید و تازه ایدهپردازی میكنند. این كارآفرین نمونه برای ارتقای كار و تولید محصولات متنوع، در چند مرحله از منطقه آزاد برای تشكیل دورههای تخصصی، خیاطی، رنگشناسی و دیگر تخصصهای مورد نیاز برای تولید محصولات تازه درخواست برگزاری كلاس كرده و به این ترتیب توانسته در مجموعه تحت سرپرستیاش، نیروهای حرفهای و متخصص را پرورش داده و از توانایی آنها برای بهبود كیفیت تولیداتشان بهره بگیرد؛ تولیداتی كه علاوه بر فروش داخلی، مشتریهایی هم در كشورهای عربی همسایه از جمله قطر، امارات و عمان نیز دارند.جمیله تاكنون بهخاطر فعالیتهایش بارها مورد تقدیر و تشویق مسؤولان قرار گرفته و چند نفر از وزرا و معاونان رئیسجمهور با حضور در روستای بركه خلف از نزدیك شاهد كارها و موفقیتهای او بودهاند؛ اینها همه سبب شده كه حالا او بهصورت غیررسمی پیگیر كارهای مردم روستا در ادارات و نهادهای مختلف باشد و پیام و نیازهای آنها را به گوش مسؤولان رسانده و برای رفع مشكلاتشان از این طریق تلاش كند.