بعد از پخش چند قسمت از برنامه میدون، مرور کردهایم تا ببینیم اولین رقابت كارآفرینانه روی آنتن تلویزیونی چطور از آب درآمده؟
میدون در میدان قضاوت
مسابقه «میدون» یكی از رقابتهای جدید و متقاوت تلویزیون است كه نمیتوان بهطور مشخص نام استعدادیابی روی آن گذاشت، اما بیارتباط به حوزه استعدادیابی هم نیست. این برنامه با هدف مشاوره دادن به كارآفرینان و حمایت از كسب و كارهای برتر نوپا طراحی شده و در حال پخش است. در سالهایی كه تحریمها، بیكاری جوانان و انواع مشكلات اقتصادی گریبانگیر كشورمان شده، این برنامه حرفهای زیادی برای گفتن دارد. به بینندگان بیكار میگوید به چه سادگی میتوان با تغییر تعریفها از منابع، تفاوت در نگاه، شناخت خلأها و چالشها، راهكار و فرصت ساخت و پول درآورد. مخاطب میدون میبیند با بازشناسایی ظرفیتهای شهر و استان خود در همین اوضاع دشوار اقتصاد ملی، رونق كسب و كار را برای خود و همشهریانش به ارمغان بیاورد. صرف كردن فعل خواستن، زمین خوردن و دوباره بلند شدن و از نو شروع كردن، دیگر حرفهایی است كه میدون به تماشاگران خود میزند. هر چند فلسفه وجودی مسابقه میدون هیچ ارتباطی به مسابقه عصر جدید ندارد ولی ساختار آن رونوشتی از الگوی برنامه علیخانی به نظر میآید. به خصوص این شباهت با حضور یك استعداد برگزیده عصر جدید در نقش خواننده تیتراژ، پارسا خائف بیشتر صدق پیدا میكند. با این حال نمیتوان آن را نقطه ضعفی برای برنامه دانست، تنها یك الگوبرداری از قالب فرمی آن دیده میشود كه میتوانست با كمی خلاقیت در كنار یك محتوای متفاوت و ضروری برای جامعه، فرمی نو و جذاب هم داشته باشد و سبك تازهای از برنامهسازی باشد. با این همه، علاقهمندان به دنبال كردن این چالش اقتصادی میتوانند میدون را به تهیهكنندگی سیدمحمد حسین هاشمی گلپایگانی در دو روز آخر هفته از شبكه شبكه سه سیما ببینند.
قوت: در هر قسمت از این برنامه، سه نفر از كارآفرینان، محصول و كسبوكار خود را به مردم و داوران معرفی میكنند تا بتوانند وام یك میلیاردی برنامه را از آن خود كنند. شركتكنندگان این برنامه در آغاز كار خود نیستند، آنها كسبوكار خود را تا مرحلهای به نتیجه رسانده و بیشتر به سرمایه احتیاج دارند. از این جهت میدون بیشتر از استعدادهای جوان در حوزه كارآفرینی حمایت میكند.این برنامه تلاش میكند حامی افراد خلاق باشد، كسانی كه به محیط و امكانات پیرامون خود به چشم دیگری نگاه میكنند. با اعتماد به توان و مهارتهای فردی، شروع كار از نقطه صفر و با سرمایههای محدود و البته توكل به خدا دست به كار میشوند. كسانی كه مثل قاطبه افراد به كارهای تكراری و اشباع شده در بازار رو نمیآورند، حرف جدیدی برای گفتن دارند و راه جدیدی برای پول درآوردن پیدا میكنند.
میدون، محل معرفی همه اقشار و مشاغل از جایجای ایران است. شركتكنندگانی كه پا به توپ وارد گود میشوند، با ماشین میآیند، از آسمان فرود آمده، گاهی هم با پوشش زنبورداران و حتی ملبس به لباس روحانیت بیننده را غافلگیر میكنند.
ضعف: البته همین جوان بودن شركتكنندگان گاهی به نقطه ضعفشان بدل میشود، چون كم تجربگی و میدان ندیدن آنها موجب ناراحتی و احساس ضعفشان پس از اجرا میشود. در حالی كه میدون تنها یك صحنه برای نمایش ایدهها و تلاش بیشتر برای شكوفایی و رشد روافزون است.
هیات داوران
قوت : چالش مواجهه با هیات داوران مهمترین بخش این رقابت محسوب میشود. هیاتی متشكل از پنج متخصص و فعال در حوزه كسب و كار نوین كه صاحب كسب و كار و جایگاه در بازار و مجامع علمی هستند. مینا مهرنوش عضو هیات علمی دانشگاه تهران و مدیرعامل چند شتابدهنده و مركز استعدادیابی و خلاقیت
كسب و كار، علیرضا یونچی عضو مجمع عالی واردات، پرویز كرمی دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانشبنیان، امیرحسین اسدی مدیرعامل چند شتاب دهنده و شرکت نوپا و علیرضا نبی از نامآوران حوزه اشتغالزایی اجتماعی ایران، تیم داوری این مسابقه تلویزیونی را تشكیل میدهند.
داوران میدون همه چیزدان نیستند ولی بر بیشتر چالشها و كمبودهای ایدهها و حرفههای مختلف اشراف دارند و شركتكننده را از شكستهای احتمالی آگاه و آنها را چند پله به سمت موفقیت جلو میاندازند. نكاتی را كه شركتكنندگان نمیدانند، تجربیاتی كه نكردهاند و راههایی كه نرفتهاند را به آنها نشان میدهند. از این رو، هر دقیقه حضورشان روی آنتن ذیقیمت و مشاورهها و راهنماییهای آنها برای تازهكارها راهگشا است. مثل اینكه «برند خودتو طراحی كن؛ برند امین/ سیستم بانكی ما بیمار است، به خودت اتكا كن/ سرمایه كلان، افراد تازهكار و مشاغل كوچك را نابود میكند». این هیات، گاه در قامت راهنما و مشوق، تبلیغ كننده حرفهای، تسهیلكننده روندهای سازمانی و اداری و حتی یك پای كار و سرمایهگذاری هم پیش میروند.
داوران میدون نسبت به دانش و تجربه خود تشخیص میدهند هر شركتكننده به چه چیزی برای گسترش كار خود بیشتر نیاز دارد. گاه تبلیغات، گاه شریك كاری و سرمایهای، گاه حمایت و پشتوانه بازار و گاهی هم سرمایه نقد كه در این صورت هم میزان تخصیص سرمایه به هر كار را مشخص میكنند. از طرفی، مهر تاییدی كه هیات پنج نفره داوری بر یك كسب و كار میزنند، بهترین تبلیغ و نقطه اعتماد به یك كسب و كار است و مسیر را برای پیشقدم شدن سرمایهگذاران
باز میكند.
ضعف: هر چند جنبه رقابتی میدون با جایزه قابل ملاحظه آن، میتواند دلیل كافی برای سختگیریها و سؤال پرسیدنهای بیامان داوران باشد؛ اما گاهی به قدری شركتكنندگان آماج پرسشهای پیچیده و پیدرپی داوران قرار میگیرند كه مخاطب هم كلافه میشود، چه رسد به فرد حاضر در میدان رقابت. تا جایی كه گاهی اوقات بیننده گمان میبرد داوران با این همه سؤالپیچ كردن شركتكننده قصد دارند به هر شكل ممكن نقطه ضعفی از آن كسب و كار پیدا كنند و به آنها گفته شده نباید جایزه به كسی تعلق بگیرد یا حرفهای بودنشان در شناخت عالم كسب و كار بر همگان محرز شود؛ در حالی كه واقعا اینطور نیست. موفقیت و شكست شركتكنندگان در مسابقه تفاوتی در موقعیت شغلی یا حضور تلویزیونی آنها ندارد و در دادن یا ندادن جایزه هم سهمی جز یك رأی داوری ندارند.
تیتراژ
قوت: پارسا خائف، برگزیده مسابقه استعدادیابی عصر جدید، تیتراژ آغازین میدون را خوانده و آهنگسازی اثر را هم فرید سعادتمند، آهنگساز حرفهای مجموعههای تلویزیونی چون ارمغان تاریكی و برادر جان عهدهدار شده است. آنچه این تیتراژ را جذاب میكند، دوباره شنیدن صدای گیرای این نوجوان خواننده است كه خاطرات شیرین رقابت عصر جدید را در ذهن مخاطبان
بازآفرینی میكند.
در تیتراژ پایانی بهجز اهتزاز غرورآفرین و معنابخش پرچم كشورمان، نكته چشمگیر و قابل ذكر دیگری مشاهده نمیشود؛ معنایی كه شاید بتواند به زبان بیزبانی همه كمبودها را در بخش تیتراژ بپوشاند، چرا كه این معنا را قوت میبخشد كه تا چرخ كار و اشتغال و اقتصاد ملی نچرخد، پرچمی هم افراشته نمیماند.
ضعف: اما آنچه بیش از این تجدیدخاطره عیان است، انتخاب اشتباه این صدا و سبك آواز برای تیتراژ اول یك مسابقه با درونمایه اقتصادی است. وقتی یك قطعه در مجموعه یك اثر سر جای خودش نباشد، هر چقدر هم زیبا و متفاوت باشد، نتیجه مطلوبی نمیدهد.
تیتراژ پایانی هم تنها به میكس ملودی روی دكور برنامه خلاصه شده. چشمكزدن روشنایی ریسههای داخل دكور، نمایش لحظاتی از استودیوی موسیقی و... تنها المانهایی است كه به تماشاگر نشان داده میشود میتوانست معانی مرتبط تری با كار كردن، كسب درآمد، اقتصاد دانشبنیان و مفاهیم مترادف از این دست را به بیننده منتقل كند.
ایدهها
قوت: طرح و توضیح ایدههای كارآفرینانه از قاب رسانه ملی چه برای مخاطبان و چه شركتكنندگان دارای نقاط قوت فراوانی است. از طرفی، دیدن این برنامه برای مخاطبان جوانِ در آغاز راه الهامبخش است. هم برای ایده گرفتن از مشاغل معرفی شده و هم برای عزم حركت كردن جهت راه انداختن یك كسب و كار تازه. اینكه ببینند میشود از صفر هم شروع كرد. اینكه میتوان از ایدههای كمجان درون ذهن راهی برای پول درآورن در جهان واقعی پیدا كرد. اصلا از كجا باید شروع كرد، چه چیزهایی را برآورد كرد، سرمایه چه بخشی از یك كار نوپا را تشكیل میدهد، نقاط قوت و ضعف بازار و مشتریان و محصولات داخلی و خارجی كجاست و... .
همینطور، فعالان حرفهای بازار كار و سرمایه هم میتوانند در شمار بینندگان پروپاقرص میدون باشند؛ چرا كه با نقد و نظرات مرتبط با شغل خودشان به صورت علمی و تخصصی آشنایی پیدا میكنند. همچنین از آخرین تغییر و تحولات زمینه كاری خود در ایران و جهان وطرحهای پژوهشی جدید مطلع میشوند.
از سوی دیگر، بیان ایدههایی كه توان جذب مشتری، گرفتن سهمی از بازار و كسب درآمد دارند، نكته محوری این مسابقه است. یعنی شركتكننده مجبور است صفر تا صد ایده كارآفرینانه خود را روی آنتن زنده با میلیونها مخاطب در میان بگذارد.
ضعف: اما نقطه منفی بیان ایدهها در تلویزیون برای شركتكنندگان این است كه ایدههایی كه تا مرحله قابل توجهی از كار پیش رفتهاند و معلوم شده كه توان بازدهی و موفقیت داشته، اما هنوز جا برای رشد و گسترش دارند بهصورت كامل روی آنتن معرفی میشوند و به راحتی جای كپی شدن و لورفتن دارند؛ به خصوص برای صاحبان نفوذ و سرمایه در بازار. از سوی دیگر، با توجه به اینكه ایدهها و تخصصهای مختلف امكان راهیابی به این برنامه را دارند، خیلی اوقات مخاطب عام متوجه ماجرای ایده مورد بحث نمیشود، لذا بینندگان غیرحرفهای كمتر با اینطور برنامهها ارتباط برقرار میكنند. چون جنبه سرگرمسازی آن كمرنگتر و وجوه آموزشی و هدایتگری این دست محتواهای رسانهای غالب است. با این حال، دستاندركاران میدون از این بعد غافل نماندند و از شكل متفاوت تیتراژ، دكور، نحوه حضور و دیدهشدن هیات داوران و رفتار آنها با شركتكنندگان تا طراحی سكههای مخصوص رأی دادن، دعوت از مهمانان و تماشاچیان در صحنه متفاوت طراحی شده و به اجرا درآمدهاند.
مخاطبان
قوت: مخاطبان مسابقه - چه در زمره تماشاچیان داخل استودیو باشند و چه از طریق گیرندههای تلویزیونی بیننده برنامه باشند - میتوانند هم در فرآیند رأی دادن و هم سرمایهگذاری احتمالی با هریك از شركتكنندگان مشاركت فعال داشته باشند. تماشاچیان حاضر در استودیو مثل داوران شاهد معرفی ایدهها و نمایش محصولات توسط مسابقهدهندگان هستند و در انتهای برنامه بعد از اعلام نظر نهایی هیات داوران، هر كدام یك سكه خود را به صندوق فرد مورد نظرشان میاندازند و جالب است كه نظر آنها بیشتراز نظر كارشناسان فن اعمال میشود. شاید به این دلیل كه مخاطب هدف و مشتری محصولات، همین بینندگان و عموم مردم برنامه هستند. بینندگان در منزل هم در صورتی كه تمایل به رأی دادن به یكی از دو برگزیده هر هفته مسابقه میدون را داشته باشند، از طریق راههای ارتباطی برنامه امكان مشاركت دارند.
ضعف: تماشاگران میدون، خیلی كمتر از معمول مسابقات تلویزیونی دعوت شدهاند. با توجه به سبك خاص این رقابت كه از نوع آموزشی است تا سرگرمی، بهتر بود به این جنبه دو برابر دیگر مسابقات بها داده میشد تا محتوای خاصپسند میدون را هم تحتالشعاع قرار دهد و با گرم شدن صحنه، كمی از بار سنگین و فضای خشك برنامه كاسته شود و جذابتر و گیراتر به نظر بیاید. به این وسیله بیننده هم واقعا احساس كند با یك مسابقه طرف است، چیزی كه الان بیشتر احساس میكنیم، یك آزمون راستیآزمایی برای دریافت وام است.
عجیبتر اینكه معمولا تصویری از چهره و عكسالعمل همین تعداد اندك تماشاچیان را در لحظات حساس مسابقه و مواجهه با دفاعیات شركتكنندگان نمیبینیم. خلأ تصویربرداری در این بخش كاملا مشهود است. تصویر تماشاچیان حاضر در استودیو تنها به لحظات آخر برنامه محدود میشود و معلوم نیست وقتی نظرشان در رأیدهی تا این حد صائب است، چرا به این حد اندك تصویری كفایت میشوند.