دودکش دوباره به کار افتاد!

سریال «دودکش 2» به کارگردانی برزو نیک‌نژاد از سه‌شنبه شب روی آنتن شبکه یک می‌رود

دودکش دوباره به کار افتاد!

تا به امروز چند بار نگاه‌تان به قالیشویی‌ها افتاده؟ آیا برایتان پیش‌آمده به ماجراهای قالی‌ها فکر کنید؟ قالیشویی سرشار از زندگی است. در زندگی امروزی که بیشتر ما در آپارتمان زندگی می‌کنیم، فرقی نمی‌کند پولدار باشیم یا از قشر متوسط رو به بالا یا پایین. دیگر مثل سابق نمی‌توانیم فرش‌هایمان را خودمان بشوییم و از دیوار آویزان کنیم تا خشک شود؛ بنابراین باید زنگ بزنیم به قالیشویی. هشت سال پیش برزو نیک‌نژاد احساس کرد قالیشویی، لوکیشن خیلی ملموسی برای همه مردم است. بنابراین قالیشویی را دستمایه ساخت یک مجموعه طنز قرار داد و توانست با نگارش یک مجموعه شیرین با نام «دودکش» مردم را سرگرم کند. کارگردانی این مجموعه را محمدحسین لطیفی به عهده داشت و حالا بعد از گذشت هشت سال و ساخته شدن فصل دوم این سریال تلویزیونی، سکان به دست برزو نیک‌نژاد است که خودش علاوه‌بر کارگردانی، سرپرست نویسندگان این فصل از کار است. البته او می‌توانست برای هر قالی که در قالیشویی شسته می‌شود وارد یک خانه شود، اما سراغ این فرم تکراری نرفت که نمونه‌های شبیه به آن را قبلا دیده‌بودیم. او ترجیح داد سخت‌ترین نوع نوشتن را انتخاب کند و آدم‌هایی را به تصویر بکشد که روی شخصیت‌های اصلی قصه تاثیر می‌گذارند. به همین دلیل او وارد زندگی هیچ‌کدام از آدم‌هایی که وارد قصه‌اش شدند، نمی‌شد. توجه نیک‌نژاد به این ماجرا باعث شد تا یک کمدی خاطره‌انگیز در میان مردم شکل بگیرد و حالا بعد از گذشت هشت سال سراغ ساخت فصل دوم این اثر رفته تا خاطرات این کمدی را دیگربار زنده کند. مجموعه کمدی اجتماعی دودکش2 به تهیه‌کنندگی زینب تقوایی در لوکیشن‌های متنوعی در تهران ازجمله مناطق ازگل و دارآباد انجام می‌شود و همزمان با پخش این سریال که قرار است به‌زودی روی آنتن شبکه یک برود، ادامه دارد. در این فصل از سریال همچون دیگر فصل‌های قبلی هومن برق‌نورد، امیرحسین رستمی، سیما تیرانداز، نگار عابدی، محمدرضا شیرخانلو، یاس نوروزی، الهام اخوان و (با هنرمندی) بهنام تشکر بازی می‌کنند و چهره‌های جدید هم به کار اضافه شدند. به بهانه پخش سریال تلویزیونی دودکش 2 با نیک‌نژاد به گپ‌وگفت نشسته‌ایم. همچنین مروری بر بازی‌ها، قصه و... دودکش یک داشته‌ایم که در ادامه مطالعه‌می‌کنید.

چه خبر از قصه دودکش 2؟
سفر یک خانواده بی‌قیف و قپی
حتما دوست دارید بدانید که چه اتفاقاتی در فصل دوم این سریال قرار است بیفتد؟ در خلاصه داستان سریال آمده‌است: «خانواده فیروز مشتاق که بی‌قیف و قپی به سفری رفته‌اند، در راه بازگشت به تهران با دختری همسفر می‌شوند که از نظر بهروز، «نیمه گمشده» قلمداد می‌شود و به ضرس قاطع، شروعی برای فرورفتن خانواده در آمپاس است! بماند که با آنچه از نصرت و شرایط جدیدش مشهود به نظر می‌رسد، بستر قمپزش گسترده‌تر از قبل شده‌است و با عقبه‌ای که از آنان سراغ داریم، ماجراهایی آغاز می‌شود که بی‌هیچ شائبه‌ای در زندگی همه و به‌ویژه کسانی که پا به قالیشویی می‌گذارند، تاثیرگذار است.»
نخستین فصل سریال دودکش در ماه رمضان سال 1392 روی آنتن شبکه یک رفت و جزو تولیدات پرمخاطب و خاطره‌انگیز سیما بود. فیلمنامه سریال دودکش2 توسط گروه نویسندگان با طراحی و سرپرستی برزو نیک‌نژاد در حال نگارش است.


گفته‌های برزو نیک‌نژاد، سرپرست نویسندگان و کارگردان:
امیدواریم شرمنده مردم نشویم
 فصل اول سریال دودکش را خودتان نوشته‌بودید و مردم خیلی با قصه ارتباط برقرار کرده‌بودند زیرا شما به جزییاتی از زندگی پرداختید که همه به دلیل روزمرگی‌ها فراموش کرده‌اند. آیا این اتفاق در فصل دوم سریال هم افتاده‌است؟ شاهد چه تغییراتی در شخصیت‌های اصلی قصه هستیم؟
وقتی اثری برای ساخت به فصل دوم می‌رسد، باید شاکله فصل یک را رعایت کند. تمام آثاری که در دنیا ساخته می‌شوند، از انیمیشن گرفته تا فانتزی و رئال این‌گونه هستند و ما هم از این موضوع مستثنا نیستیم. شخصیت‌های فصل یک در فصل 2 هم حضور دارند زیرا مردم با شخصیت‌های دودکش انس گرفته‌بودند و دوست‌شان داشتند. بنابراین همان علاقه‌مندی‌های مخاطب در این فصل هم قابل مشاهده‌است. مسلما در این فصل شخصیت‌های سریال با اتفاقاتی روبه‌رو می‌شوند و بنا به موقعیتی که دارند، واکنش‌های متفاوتی بروز می‌دهند.
 به‌هرحال وقتی اثری به فصل دوم می‌رسد باید ویژگی‌های تازه‌ای داشته‌باشد که هم مخاطب قبلی را حفظ کند و هم بینندگان جدید را جذب کند. از لحاظ محتوا قرار است تا چه میزان مخاطبان را غافلگیر کنید؟
(با خنده) اتفاقا ما سعی می‌کنیم مخاطب را غافلگیر نکنیم!
 چرا؟
چون مردم وقتی از صبح بیدار می‌شوند تا شب مرتب غافلگیر می‌شوند! بنابراین نیازی به غافلگیری ندارند. سعی کرده‌ایم قصه برای مخاطبان متفاوت باشد. ضمن این‌که به موضوعات به‌روز پرداخته‌ایم. به‌هرحال قصه دودکش 2 بعد از گذشت هشت سال اتفاق می‌افتد و در این مدت نگاه مردم تغییر کرده‌است. همچنین بینندگان حوصله ندارند شاهد یک قصه یا روایت کند باشند. با توجه به این موارد ما سعی داریم با یک قصه روز به روزمرگی‌های زندگی بپردازیم.
 ماجرای فصل یک در قالیشویی می‌گذشت. در فصل دوم همین لوکیشن دستمایه ساخت قرار گرفته‌است؟
داستان این فصل هم ادامه همان قالیشویی است اما ماجرا این است که قالیشویی هم می‌تواند متحرک باشد. مردم، شخصیت‌های قصه دودکش1، اصطلاحات‌شان، وانت قالیشویی، نردبامی که از این طرف به آن طرف می‌رفتند را یادشان نرفته و جزو ویژگی‌های دودکش بود؛ به همین دلیل ما سعی می‌کنیم به صورت گذرا به این موارد در حد امکان بپردازیم.
 یکی از نقاط قوت سریال دودکش 1، کل‌کل‌های میان فیروز و نصرت ‌(زوج هنری هومن برق‌نورد و بهنام تشکر) بود که به جذابیت سریال اضافه کرده‌بود. باز هم این کل‌کل‌ها را در فصل دوم هم داریم؟
سعی کرده‌ایم این کل‌کل را در کار نگه داریم. البته کمی کل‌کل‌ها جنس‌شان متفاوت خواهد بود، زیرا شخصیت نصرت که بهنام تشکر بازی می‌کند، جایگاهش فرق می‌کند و مسلما وقتی جایگاه یک آدم تغییر می‌کند در روابط و حرف‌زدن‌هایش هم تغییراتی به‌وجود می‌آید. حتی یک فرد معمولی که نامزد مجلس هم می‌شود، بعد از رای آوردن رفتارهایش متفاوت می‌شود.
 به جمع بازیگران فصل قبل، هنرمندان دیگری هم اضافه شده‌اند؟
بله، یک بچه به خانواده فیروز مشتاق و یک بچه به خانواده نصرت سوزنچیان اضافه شده‌است. همچنین الهام اخوان هم به جمع قصه اضافه می‌شود. بچه‌های قبلی مثل شیرخانلو و نوروزی هم هستند. یک نوزاد کوچک یک‌ساله هم در قصه داریم.
 شما در فصل یک به بچه‌ها هم در کار توجه ویژه‌ای داشتید و صرفا صحنه پُر‌کن نبودند. پس شاهد این اتفاق در این فصل هم هستیم؟
حتما همین‌طور خواهد بود. مگر می‌شود در زندگی‌مان بچه‌ها را حذف کنیم؟ مسلما تاثیرگذار هستند و این اتفاق هم در سریال دودکش 2 رخ می‌دهد.
 وقتی سریال پادری پخش شد، همه مردم تصور این را داشتند که دودکش‌2 است و قرار است شاهد دودکش‌3 باشند. پس چرا نام سریال را دودکش‌2 گذاشتید؟
دودکش 2 ادامه سریال دودکش یک است و ماجراها بعد از هشت سال اتفاق می‌افتد. سریال پادری ارتباطی به دودکش نداشت و یک اثر جدا‌ست. سریال دودکش یک به تهیه‌کنندگی خانم تقوایی ساخته شد و الان هم تهیه‌کنندگی فصل 2 به‌عهده خودش است. من در هر دو فصل نویسنده بودم با این تفاوت که کارگردانی فصل 2 را هم به‌عهده دارم. کارگردان فصل یک آقای لطیفی بود. به‌هر حال هر اثری ممکن است به فصل‌های بعدی برسد و گاهی پیش آمده کارگردان در فصل‌های بعدی تغییر می‌کند؛ مثل سریال ساخت ایران که فصل یک را آقای لطیفی و فصل 2 را من ساختم. حال ممکن است فصل 3 را کارگردان دیگری بسازد اما همیشه تهیه‌کننده و نویسنده ثابت هستند و ممکن است کارگردان‌ها تغییر کنند. به‌هر‌حال دودکش مال شبکه یک است و حالا دودکش 2 هم از این شبکه پخش می‌شود.
 شما سبک خودتان را در نگارش دارید. با توجه به این‌که سرپرست نویسندگان فصل دوم سریال هستید، آیا در نگارش دخل و تصرف داشتید؟
نگارش دودکش کار به‌شدت سختی است. هر قسمت از سریال در 10 تا 12 صفحه طراحی شده‌است. آقایان محمد تنابنده و مهربان قصه را نوشتند و بعد دوباره، سه‌باره و حتی چهار‌باره بازنویسی شده‌است. در بخش دیالوگ‌ها به‌دلیل این‌که لحنش فرق می‌کند، مجبورم بخش زیادی از دیالوگ‌ها را خودم انجام بدهم، چون لحن دیالوگ‌ها متفاوت است. در‌مجموع در خدمت آقایان تنابنده و مهربان برای بخش نگارش بودیم.
 در فصل اول شاهد تکیه‌کلام‌هایی همچون به ضرس‌قاطع، قمپز و... بودیم. آیا تکیه‌کلام‌های جدید به این فصل از کار اضافه شده‌است؟
سعی کرده‌ایم از تکیه‌کلام‌های جدید هم استفاده کنیم. در‌مجموع تلاش می‌کنیم تا قصه‌ای شیرین را برای مردم روایت کنیم که مردم دوست داشته‌باشند. البته کار در شرایط کرونا سختی‌های زیادی دارد.
من و آقای رستمی و خانم عابدی با هم کرونا گرفتیم و برای مقطعی هم در پیک کرونا کار متوقف شد، چون همه مشاغل تعطیل شدند. فکر می‌کنم تا پایان پخش درگیر تولید سریال هستیم. امیدواریم مردم سریال را دوست داشته‌باشند و شرمنده مردم نشویم.



آنچه درباره دودکش گفتند
پای حرف دودکشی‌ها
بازیگران نقش‌های اصلی سریال دودکش بعد از پخش فصل یک در گفت‌و‌گو با اصحاب رسانه حرف‌های شنیدنی گفتند که خواندنش خالی از لطف نیست.
بهنام تشکر، بازیگر نقش نصرت: مردم بعد از تماشای سه سریال از من و هومن برق‌نورد می‌گفتند، سه‌گانه برق‌نورد و تشکر! مثل پدر‌خوانده! ترجیح ما این است که دیگر کار جدی انجام بدهیم تا چرخشی هم در کارمان به‌وجود بیاوریم. تماشاگر فعلا به اندازه کافی ما را در فضای کارهای کمدی دیده و هنوز نمی‌داند ما در فضای جدی چه کارهایی می‌توانیم انجام بدهیم؛ ضمن این‌که دودکش، کمدی صرف نبود و بیشتر تصویرگر فضای زندگی واقعی بود. هر‌چه قصه جلوتر رفت، روابط شخصیت‌ها بیشتر دیده شد. اندازه این کمدی با کمدی‌های دیگر تفاوت دارد. کمدی آن کمتر است و تلخی‌هایی هم دارد. کارگردان و نویسنده هم تلاش‌شان این بود که اندازه کمدی، روابط آدم‌ها و تلخی‌هایی که وجود دارد، رعایت شود. به‌نظرم تلخی‌های این سریال هم شیرین است. به دليل این‌که زندگی در آن جریان دارد و این‌که کمدی‌اش با دیگر کمدی‌ها متفاوت است.
سیما تیرانداز، بازیگر نقش عفت: من تجربه طنز سبك سریال دودكش را نداشتم. زمانی كه پیشنهاد بازی در این سریال شد، چون از گذشته با آقای نیك‌نژاد دوست بودم و كارهایش را دیده‌بودم، مطمئن بودم كار خوب و قابل دفاع خواهد شد. جالب این‌كه فیلمنامه نخوانده با این پروژه قرارداد بستم. وقتی رفتم دفترشان، دیدم آقای لطیفی حضور دارند. آقای نیك‌نژاد هم بودند و همان ابتدا گفتند مطمئنم تو از این نقش خوشت خواهد آمد. او جزو صادق‌ترین افراد این حرفه است كه رك و پوست‌كنده هر چه را باید همان اول می‌گوید.
امیرحسین رستمی، بازیگر نقش بهروز: خوشبختانه تیم خوبی برای ساخت دودكش دور هم جمع شدند. این سریال طنز پیژامه‌ای نیست و بازیگران خوب تلویزیون و تئاتر دور هم جمع شدند. امیدوارم خاطره خوبی برای مردم باقی بماند. معتقدم این قصه برای برق‌نورد نوشته شده و به‌ضرس قاطع می‌گویم كسی جز او نمی‌توانست نقش فیروز را بازی كند. شما نمی‌توانید دودكش را بدون هومن برق‌نورد تصور كنید.
نگار عابدی، بازیگر نقش افروز: افروزی كه ما در سریال دودكش می‌بینیم با وجود سادگی و قانع بودن، یك جاهایی از كوره درمی رود و حرف‌های درستی می‌زند. همین خانم ساده حرف‌های خیلی تأثیرگذاری درباره وضعیت بد مالی خانواده‌اش می‌زند و با وجود فشار مالی آن وضعیت را تحمل می‌كند. برایم خیلی با ارزش است كه ببینیم افروز، زنی باهوش و صبور است اما برخی اوقات صبرش لبریز می‌شود و حرفش را می‌زند. نقش برایم جذابیت‌هایی داشت و این كه شخصیت او با عفت(زن برادرش) در تضاد است و قرار گرفتن این دو در كنار یكدیگر و تفاوت‌های‌شان جذابیت‌هایی دارد. برای نزدیك شدن به نقش، بخشی به نمونه‌برداری از زنان واقعی اطرافم برمی گشت و بخشی هم به كار خودم به عنوان بازیگر برمی‌گردد.


بررسی بازی هومن برق نورد و بهنام تشكر
لورل و هاردی ایرانی
آثار مشترك: دزد و پلیس، ساختمان پزشكان، دودكش1 و 2، پادری و فیلم سینمایی زندانی‌ها.
از كجا به كجا:سال۱۳۹۰ بهنام تشكر با حضور در مجموعه ساختمان پزشكان، توانست مورد توجه قرار بگیرد و همكاری با برق‌نورد را نیز تجربه كند كه می‌توان موفق‌ترین سریال مشترك این دو دانست كه به دلیل بده‌بستان‌ها و پاسكاری‌های خوبی كه در این سریال داشتند، مورد توجه مردم قرار گرفت. بهنام تشكر در این سریال نقش دكتر نیما افشار را بازی كرد كه در میان مشكلات خود با بیماران مختلف و مشكلات شخصی‌اش گرفتار شده‌بود. هومن برق‌نورد در این سریال در نقش ناصر افشار (برادر دكتر نیما) حضور داشت كه تازه از زندان آزاد شده‌بود و مشكلاتی را برای بهنام تشكر ایجاد می‌كرد. موفقیت این دو باعث شد سعید آقاخانی برای ساخت سریال دزد و پلیس سراغ این دو برود و دوباره این زوج هنری تكرار شود. سومین موفقیت این دو به واسطه محمدحسین لطیفی در سریال دودكش1 رقم خورد و مردم خاطرات بسیار زیادی از شخصیت‌های فیروز و نصرت دارند. آنها بعد در فیلم سینمایی زندانی‌ها دوباره كنار هم قرار گرفتند و حالا بعد از گذشت چند سال در دودكش2 در كنار هم نقش آفرینی می‌كنند. در مجموع خیلی‌ها معتقدند زوج تشكر و برق‌نورد یادآور زوج لورل‌وهاردی است.


نگاهی به تولد و اصل داستان دودكش1 كه حدود 8سال پیش روی آنتن رفت
مروری به آنچه گذشت
رمضان92 سریال تازه‌ای به اسم دودكش متولد شد. مجموعه‌ای به كارگردانی محمدحسین لطیفی و نویسندگی برزو نیك‌نژاد كه توانست به دلیل فضای تازه‌ای كه داشت مورد توجه قرار بگیرد. كدام فضا؟ در ادامه كمی آن را با هم مرور می‌كنیم، چرا كه فصل دوم این سریال با قصه‌های تازه در ادامه همان دودكش قدیمی و با همان شخصیت‌های اصلی قرار است اتفاقات جدیدی را رقم بزند.
قصه:دودكش داستان خیلی از آدم‌های سطح جامعه است كه با مسائل مختلفی درگیر می‌شوند البته در كنار جامعه، خانواده هم در این سریال جایگاه ویژه‌ای دارد. قصه این سریال از این قرار است كه فیروز به همراه خانواده وآشنایانش یك قالیشویی را اداره می‌كند كه این مجموعه در جریان اتفاقاتی پلمب می‌شود. همین ماجرا هم باعث می‌شود دردسرها و خرده‌قصه‌ها چند برابر شوند.
در واقع دودكش، قصه زندگی یك فامیل كوچك است كه در ملكی كه از پدرشان به ارث برده‌اند، قالیشویی راه‌انداخته و با سختی‌های فراوان از این راه ارتزاق می‌كنند. داستان دودكش به سادگی همین قصه بالاست كه درگیر پیچیدگی‌های داستانی كه الزامی هم ندارند، نمی‌شود و اینجا خرده داستانك‌ها هستند كه با روایتی از زندگی روزمره این خانواده كه برای هر كسی قابل درك است، كار را پیش می‌برد.
همین سادگی در عین وجود زبان روان و رخدادهایی که ریتم کار را حفظ می‌کنند عامل جذابیتی است که باعث شد تا در همان سال هم مخاطبان زیادی پای این سریال بنشینند.
ژانر: شاید در نگاه اول به‌واسطه شوخی‌های کلامی و طنز موقعیتی که دارد شاید فکر کنید که ژانر دودکش تنها طنز است اما از وجه اجتماعی و خانوادگی آن هم نمی‌شود گذشت چراکه این سریال یک خانواده ایرانی را با همه مختصاتی که چنین خانواده‌ای دارد، به تصویر می‌کشد. خانواده‌ای که با وجود همه مشکلاتی که برخی از اعضا با هم دارند، باز هم در مواقع لازم کنار هم قرار می‌گیرند و به داد هم می‌رسند. خلاصه این‌که این عملکرد دودکش، برخلاف خیلی از سریال‌هایی است که دیده‌ایم و در آن اعضای خانواده به‌راحتی همدیگر را دور می‌زنند، سر هم کلاه می‌گذارند و اعضای نزدیک یک خانواده نیز به هم اعتماد ندارند.
در اصل یکی از کارکردهای سریال‌هایی مانند دودکش همین است که این موازنه را به هم بزند. این‌که در قصه‌ای به جای آن‌که شخصیت‌هایش همه خودخواه و دروغگو باشند، همگی در درون‌شان با همه کمبودها و نقایص اخلاقی‌شان، قلب‌ها و نیت‌های پاکی دارند و همین موضوع بر بقیه وجوه آنها به شکلی غلبه می‌کند.


فصل دوم با چند چهره تازه روی آنتن می‌رود
خانواده قمپز را بیشتر بشناسید
همان‌طور که اول این گزارش هم گفتیم، در فصل دوم دودکش خانواده و آدم‌های اصلی قصه همان‌هایی هستند که در سری اول دیده‌بودیم، البته که در این بین برخی شخصیت‌ها مثل الناز حبیبی رفته و چهره‌های جدید دیگری مثل الهام اخوان به کار اضافه شده‌اند. علاوه‌بر این در دودکش بچه‌ها برعکس خیلی از سریال‌ها نقش فعالی دارند و شاید به همین دلیل در این فصل هم چند بچه دیگر قرار است در قصه حضور داشته‌باشند.
همچنین در سکانس‌هایی که در شمال کشور و گرگان می‌گذرد، از بازیگران بومی آن شهرستان هم استفاده شده‌است، به همراه چند نقش فرعی دیگر که در ادامه مروری به دیگر شخصیت‌های این قصه داریم.
 هومن برق‌نورد: او در این سریال نقش فیروز مشتاق را که پدر خانواده و کلیدی‌ترین شخصیت قصه است، به‌عهده دارد. شوخی‌ها و تکیه‌کلام‌های او در زمان پخش این مجموعه حسابی ترکاند و مدام بین مردم می‌چرخید. پدری که می‌خواهد جدی باشد ولی خیلی وقت‌ها با بچه‌هایش همراه می‌شود و مثل یک دوست هم‌سن‌و سال با آنها بازی می‌کند یا اتفاقاتی را شکل می‌دهد.
سیما تیرانداز: عفت سوزنچیان، همسر فیروز، نقشی است که تیرانداز آن را ایفا کرده و به‌خوبی از عهده آن برآمده‌است. مادری باهوش، دلسوز و خوشحال که حرف‌هایش خیلی وقت‌ها تکلیف هر اتفاقی را نهایی می‌کند یعنی به قول معروف حرف اول و آخر را او می‌زند. شخصیت عفت هم مثل خیلی از مادرانی است که دور و اطراف‌مان می‌بینیم، یک زن مستقل و قاطع که کانون خانواده را به هر شکلی حفظ می‌کند و با هرکدام از افراد آن‌طور که باید همراه می‌شود و راهنمایی‌شان کرده یا با آنها همدلی می‌کند.
امیرحسین رستمی: بهروز مشتاق برادر آقا فیروز است که رستمی نقش او را بازی می‌کند. برادر کوچکی که گاهی گیج‌بازی‌های خودش را دارد و کمی هم تنبل و خسته است با این حال همین ویژگی‌ها و شخصیتی که او دارد بار طنز بخشی از ماجرا را به دوش می‌کشد و البته باعث و بانی برخی خرده داستان‌ها و اتفاقاتی که رخ می‌دهد هم هست.
 بهنام تشکر: این بازیگر هم نقش برادر عفت یعنی نصرت را ایفا می‌کند. نصرت در اینجا نقش برادرزنی را داشت که گرفتار گره‌های مالی زیادی بود و دل‌خوشی هم از فیروز نداشت. تقابل مدام این دو شخصیت با هم در پیشبرد قصه تاثیر زیادی دارد. جریانی که در این سری هم شاهدش هستیم. ناگفته نماند که نصرت اینجا کمی هم فرصت‌طلب است و مدام در خیلی از اتفاقات زندگی فیروز و عفت دخالت می‌کند و حضور فعالی دارد.  تشکر در این سری در جایگاه اجتماعی متفاوتی است که به خاطر همان جایگاه نصرت را به شکل دیگری در این فصل می‌بینیم.
نگار عابدی: نقش همسر نصرت یعنی افروز را هم نگار عابدی به‌عهده دارد. او علاوه بر این خواهر فیروز و بهروز هم هست و در طول قصه همیشه دلش از همسرش پر است و ناچار است تا شرایط سخت او را به هر شکلی که شده تحمل کند.
تلاش برای حفظ آبرو با وجود همه مشکلاتی که در این خانواده وجود دارد هم بخش دیگری از ویژگی‌های افروز است. او هم در قالب زنی که محور خانواده‌اش است، کارها را با همکاری عفت، یعنی همسر برادرش، ردیف می‌کنند و
پیش می‌برند.
 محمدرضا شیرخانلو: فیروز دو فرزند دارد که نقش پسر او یعنی پوریا مشتاق را شیرخانلو بازی می‌کند. او که آن موقع‌ها یعنی حدود هشت سال پیش‌ دبستانی بود، در این سری در نوجوانی‌اش با دودکشی‌ها همراه شده‌است. پوریا پسر باهوش خانواده است که همیشه سعی می‌کند تا به هر شکلی با خانواده و مشکلاتش همراه شود.
 یاس نوروزی: پریا مشتاق هم دختر فیروز و عفت است. او که آخرین بچه خانواده است، ارتباط خوبی با برادرش دارد و همیشه در کنار همه کل‌کل‌های خواهر و برادری با هم نقشه‌هایی برای اجرا دارند.
 الهام اخوان: این بازیگر هم که گفتیم تازه به سریال اضافه شده و تنها می‌توانیم بگوییم که اسم او گندم است و باقی ماجرایش را باید در زمان پخش سریال ببینید.
حسین شهبازی، مهنا سیدی و هانا عباسی هم دیگر بازیگران این سریال هستند.


سریال دودکش در زمانی که پخش شد، تکیه کلام‌های زیادی را باب کرد
تکیه‌های ماندگار
هر سریالی که می‌آید به خصوص اگر تم طنز هم داشته‌باشد، اغلب در آن از تکیه‌‌کلام‌ها و اصطلاحاتی استفاده می‌شود که هرازگاهی می‌گیرد و دهان به دهان بین مردم می‌چرخد. سریال دودکش هم کم از این عناوین نداشت و همان موقع تکیه‌کلام‌هایی به خصوص از زبان فیروز بین مردم پخش شد که تا امروز هم خیلی‌ها از این تکیه‌کلام‌هارا استفاده می‌کنند. اصلا این جمله فیروز مجموعه‌ای از همین کلمه‌هاست که می‌گوید: «‌خدایا ما را به‌خاطر قمپزهایی که تابه حال در کردیم و لُغُزهایی که خواندیم ببخش و بیامرز و در آمپاس قرارنده... الهی آمیییین» در ادامه برخی از آنها را با هم مرور کرده‌ایم.
قمپز: قمپز نوعی توپ جنگی سَرپُر بود که دولت امپراتوری عثمانی در جنگ‌هایش با ایران به کار می‌برد. این توپ گلوله‌ای نداشت و فقط در آن مقدار زیادی باروت می‌ریختند تا صدا ایجاد کند. اصطلاح «قمپز در کردن» را برای ادعایی که سروصدای زیادی دارد اما بی‌اثر و دروغین است به کار می‌بردند.
به ضرس قاطع: این اصطلاح از دو واژه تشکیل شده. ضرس به معنای دندان تیز و برنده‌است. اما این اصطلاح دوکلمه‌ای وقتی به کار می‌رود که بخواهند از چیزی، حرفی یا کاری با قاطعیت دفاع کنند.
آمپاس: این کلمه‌ای است که بارها و بارها آن را در این سریال شنیده و بازهم می‌شنوید آمپاس از واژه آلمانی Engpass گرفته شده و وارد زبان فارسی شده‌است. این واژه آلمانی در لغتنامه دهخدا به معنای تنگنا، فشار و کار انجام‌شده آمده‌است.
ان‌قُلت: در واقع معنای واژه به واژه این عبارت، «اگر تو بگویی» است. این تکیه‌کلام وقتی به کار می‌رود که مخاطب سعی در ایرادگرفتن و اشکال‌تراشی بیهوده از حرف‌های گوینده یا کار و عمل او را داشته‌باشد.
لُغُز خواندن: در لغت‌نامه دهخدا معنای لغز این طور بیان شده‌است:«بر کسی عیب گرفتن، به کنایه از کسی بد گفتن، کرکری خواندن.» اصطلاح لغز خواندن وقتی استفاده می‌شود که کسی از روی دشمنی یا حسادت و مدعی بودن، حرفی بزند یا از کسی بدگویی کند.
بعضی دیگر از این تکیه‌کلام‌‌ها هم شامل اصطلاحات معمولی‌اند مثل بی‌قیف و قپی، بلدم بلدم که فیروز به خصوص در عصبانیت‌هایش آن را می‌گوید و لول می‌بریم لول میاریم و..... حالا باید دید که در این سری علاوه بر اینها قرار است چه چیزهای جدیدی را بشنویم و ببینیم.