به این خنده‌ها بگرییم

به این خنده‌ها بگرییم

یادداشت: جعفر بای ‌آسیب‌شناس اجتماعی


رومان رولان، نویسنده فرانسوی معتقد است 90 درصد شوخی‌ها جدی است و آنقدر هم جدی است که لباس شوخی به تن کرده‌است! همین گفته نشان می‌دهد هر امر شوخی حکایت از طنزگونگی و تمسخر ندارد و این شوخی‌ها بیانگر حقیقتی هستند که حالا در لباس متفاوتی عرضه می‌شوند.
برای یافتن این‌که چرا اولین مواجهه جامعه‌ایرانی با هر پدیده‌ای شوخی و طنز است باید به این نکته اشاره کنیم که این موضوع معلول ناتوانی بدنه جامعه برای رساندن پیامش به مجموعه تصمیم‌گیر و سیاست‌گذار است.
وقتی رسانه‌ها حرف شهروندان را آن‌طور که باید انعکاس نمی‌دهند، وقتی شکاف بین سیاست‌گذاران و شهروندان افزایش پیدا می‌کند این موضوع خودش را در حجم بالای شوخی با هر پدیده‌ای نشان می‌دهد. دلیل ابتدایی این رفتار از سوی شهروندان را باید به این نکته نسبت دهیم که آنها چاره‌ای جز تخلیه روانی با شوخی و تمسخر هر اتفاقی را ندارند.
ماهیت اساسی طنز اغراق در یک مساله است. شهروندان وقتی نمی‌توانند مطالبات خودشان را با زبان حقیقت بگویند آن را در قالب شوخی و کاریکاتور بزرگ‌نمایی می‌‌کنند. نکته در این است که مسؤولان و تصمیم‌گیران نباید به این شوخی‌ها بخندند و بدتر از آن نباید با تمسخر پنداشتن آنها از کنار این موضوع بگذرند چرا که این شوخی‌ها به نوعی یک فریاد خاموش و اعتراض برجسته است.
از سوی دیگر مواجهه‌ طنزآلود شهروندان با موضوعات اجتماعی را نمی‌توان مرتبط با بی‌تفاوتی آنها نسبت به جامعه تعبیر کرد. به این معنا که نمی‌توانیم این نوع مواجهه را دلیلی بر افزایش بی‌تفاوتی جامعه بدانیم. این نمایش هنرمندانه اتفاقا حکایت از تعلقات اجتماعی شهروندان دارد؛ تعلقاتی که البته در مرحله آخر تاب‌آوری شهروندان قرار دارد. به این مفهوم که شوخی آخرین مرحله از حس تعلق افراد به جامعه خودشان است.
فلسفه درآمیختگی هنر با رمز یا رمزینه‌سازی هنر همین نکته است؛ این‌که وقتی افراد به واسطه دلایلی نمی‌توانند حرفشان را به مسؤولان برسانند اقدام به نمادسازی می‌کنند، به این مفهوم که در لباس هنر رمزنگاری می‌کنند تا حرفش را در قالب آن رمز و نماد عنوان کند.
 بی‌توجهی به این نوع مواجهه شهروندان و شوخی‌انگاری تصمیم‌گیران در رابطه با نمادسازی‌ها منجر به تبدیل این شوخی‌هابه خشم می‌شود.
 آنچه آشکار است این‌که بی‌تفاوتی مسؤولان در برابر شوخی‌های شهروندان آنها را به این نتیجه می‌رساند که راهی جز اعمال خشونت برای آنها باقی نمانده‌است. این خشونت در ابتدا با تخریب و وندالیسم بروز می‌کند و پس از آن منجر نزاع می‌شود اتفاقی که در نهایت  دودش به چشم جامعه می‌رود.